پاورپوینت درس هفتم مهمان شهر ما - بنام خدا درس هفتم مهمان شهر شما ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 7 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
علوم سوم دبستان
مواد اطراف ما
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
علوم چهارم دبستان
مبحث : بدن ما (2)
بخشی از متن پاورپوینت
بسم الله الرحمن الرحیم
1- علم در پی آن است که نظم موجود در جهان را کشف کند و آن را برحسب قوانین بیان نماید.
2- دین در پی بیان معنا و غایت در جهان و موضع دهی به ما در مورد آن است و پاسخی به یک موجود متعال است که حیات ما را تحول می بخشد و به آن معنا می دهد.
3- سنتاً معنویت وجهی از تجربه دینی بحساب می آمده و دین و معنویت جدا ناپذیر بوده اند. امّا با تضعیف ادیان رسمی و رشد سکولاریسم در جهان غرب دیدی وسیع تر در مورد معنویت بوجود آمد که اشاره به آن جنبه هائی از تجارب انسانی دارد که وراء دید صرفاً ماتریالیستی به جهان می رود، بدون آنکه لزوماً یک واقعیت متعال را در کار آورد.
4- به طور خلاصه سرگذشت رابطه علم و معنویت بطور غالب بر سرگذشت رابطۀ علم و دین منطبق می شود، و این صرفاً در قرن بیستم بوده که معنویت به معنائی وسیعتر از آنچه در ادیان بزرگ مطرح است، ارجاع دارد.
انقلاب علمی وجریانات فلسفی
با انقلاب علمی در قرون 16 و 17 و ظهور فلاسفه در قرون هیجدهم ونوزدهم، تجربه گرائی، به معنای اکتفا به حسّ، فلسفۀ غالب شد و با آن متافیزیک و دین و معنویت به حاشیه رفتند.
به طور خلاصه، از قرن هیجدهم تا نیمه اول قرن بیستم، جریانهای مختلفی دین را تضعیف کردند، و همراه با آن، جنبه های غیر فیزیکی ( معنوی) حیات انسانی را. امّا از نیمه دوم قرن بیستم جریان پوزیتیویستی و تفکر مکانیکی رو به ضعف نهاد و از دهه 1970 یک حرکت قابل رویت بطرف دین و خصوصاً معنویت ( به معنای عام آن ) می بینیم.
عوامل احیاء دین و معنویت در نیمۀ دوم قرن بیستم
در نیمۀ دوم قرن بیستم، چند جریان براه افتاد که به احیاء دین و معنویت کمک کرد و بعضی از دانشمندان به نام زمان ما – از جمله بعضی از نامعتقدان به خدا- بر رفتن و راء جنبه های مادّی حیات و توجه به جنبه های معنوی آن، از قبیل ارزشها و معانی، تأکید کرده اند.
(1) آثار منفی علم مدرن
از دید شوماخر نگرش به علم از « علم برای شناخت » به « علم برای بهره برداری » تغییر یافت. علم جدید دغدغه های ابدی انسانها را نادیده گرفته است و علم را به حوزۀ بهره برداری مادّی محدود ساخته و سطوح بالاتر دانش را نا دیده گرفته است.
(2) بروز منافع فردی – اجتماعی دین و معنویت
- مطالعات چند دهه گذشته نشان داده است که دین در تقلیل جرائم و بهبود امراض روحی موثر است. شواهد مثبتی در مورد اثر تعهد دینی روی سلامت روانی و بدنی انسانها وجود دارد. بعضی از گروهها پژوهشی در آمریکا نشان داده اند که ایمان دینی یکی ازموثرترین عوامل در تأمین سلامت روحی و خوشی است. در اینجا چند نمونه از این مطالعات را مختصراً ذکر می کنیم:
- دین تعاملات اجتماعی را افزایش میدهد واین خود حمایت اجتماعی را به دنبال دارد که آن منبعی مؤثر برای ارتقاء سلامت است.
فهرست مطالب :
انقلاب علمی وجریانات فلسفی
آثار منفی علم مدرن
بروز منافع فردی – اجتماعی دین و معنویت
تضعیف تحویل گرائی
محدودیت های نظری و عملی علم
ناتوانی علم در پاسخ دهی به سؤالات اساسی ما
تضعیف ایدۀ تعارض علم و دین
نقد ادله تعارض علم ودین
مساله معنویت و دین
بعضی نظرات در باره معنویت در محیط ما
بخشی از متن پاورپوینت
بار اوّل که پیرمرد را دیدم در کنگرۀ نویسندگانی بود که خانۀ فرهنگ شوروی در تهران عَلمَ کرده بود؛ تیر ماه 1325 زبر و زرنگ میآمد و میرفت . دیگر شعرا کاری به کار او نداشتند. من هم که شاعر نبودم، و علاوه بر آن، جوانکی بودم و توی جماعت، برُ خورده بودم. شبی که نوبت شعر خواندن او بود، یادم است برق خاموش شد و روی میز خطابه شمعی نهادند و او»آی آدمها«یش را خواند.
تا اواخر سال 26 یکی دو بار به خانه اش رفتم. خانه اش کوچۀ پاریس بود. شاعر از یوش گریخته و در کوچۀ پاریس! عالیه خانم رو نشان نمیداد و پسرشان که کودکی بود، دنبال گربه میدوید و سر و صدا میکرد.
قلمرو زبانی: کنگرۀ: همایش/ عَلمَ: پرچم / زبر و زرنگ: چابک /شعرا: ج شاعر /میز خطابه: تریبون / آی آدمها«: یکی از اشعار نیما
قلمرو ادبی: عَلمَ کردن: کنایه از برپا کردن / توی گروهی برُ خوردن: تصادفی میان آنها قرار گرفتن
دیگر او را ندیدم تا به خانۀ شمیران رفتند؛ شاید در حدود سال 29 و30. یکی دو بار با زنم به سراغشان رفتیم. همان نزدیکیهای خانۀ آنها تکّه زمینی وقفی از وزارت فرهنگ گرفته بودیم و خیال داشتیم لانهای بسازیم. راستش اگر او در آن نزدیکی نبود، آن لانه ساخته نمیشد و ما خانۀ فعلی را نداشتیم. این رفت و آمد بود و بود تا خانۀ ما ساخته شد و معاشرت همسایگانه پیش آمد. محل هنوز بیابان بود و خانهها درست از سینۀ خاک درآمده بودند و در چنان بیغولهای آشنایی غنیمتی بود؛ آن هم با نیما. از آن به بعد که همسایۀ او شده بودیم، پیرمرد را زیاد میدیدم؛ گاهی هر روز؛ در خانههامان یا در راه. او کیفی بزرگ به دست داشت و به خرید میرفت و برمیگشت. سلام علیکی میکردیم و احوال میپرسیدیم و من هیچ فکر نمیکردم که به زودی خواهد رسید روزی که او نباشد.
قلمرو زبانی: لانه: آشیانه / راستش: راستی / بیغوله: کنج، گوشهای دور از مردم
قلمرو ادبی: لانه: استعاره از خانه / سینۀ خاک: اضافه استعاری / غنیمت: مشبه به؛ (آشنایی داشتن در چنین بیغولهای مانند غنیمت است)
گاهی هم سراغ همدیگر میرفتیم؛ تنها یا با اهل و عیال. گاهی درد دلی، گاهی مشورتی از خودش یا از زنش یا دربارۀ پسرشان که سالی یک بار مدرسه عوض میکرد و هر چه میگفتیم بحران بلوغ است و سخت نگیرید، فایده نداشت.
زندگی مرفّهی نداشتند پیرمرد شندرغازی از وزارت فرهنگ میگرفت که صرف و خرج خانه اش میشد. رسیدگی به کار منزل اصلاً به عهدۀ عالیه خانم بود که برای بانک ملی کار میکرد و حقوقی میگرفت و بعد که عالیه خانم بازنشسته شد، کار خراب تر شد. پیرمرد در چنین وضعی گرفتار بود. به خصوص این ده سالۀ اخیر، و آنچه این وضع را باز هم بدتر میکرد، رفت و آمد شاعران جوان بود.
قلمرو زبانی: اهل و عیال: نانخواران، خانوار / بحران: آشفتگی / مرفّه: با رفاه / شندرغازی: چندرغاز، پول اندک / صرف و خرج: هزینه