نمونه سوالات کنکور , دانلود سوالات کنکور

نمونه سوالات کنکور , سئوالات کنکور,دانلود سوالات کنکور ریاضی, دانلود سوالات کنکور کارشناسی ارشد , پاسخ سوالات کنکور , پیشینه تحقیق , نمونه سوال پیام نور , جزوه , پاورپوینت , طرح توجیهی , پرسشنامه

نمونه سوالات کنکور , دانلود سوالات کنکور

نمونه سوالات کنکور , سئوالات کنکور,دانلود سوالات کنکور ریاضی, دانلود سوالات کنکور کارشناسی ارشد , پاسخ سوالات کنکور , پیشینه تحقیق , نمونه سوال پیام نور , جزوه , پاورپوینت , طرح توجیهی , پرسشنامه

دانلود مقاله در مورد خیام 33ص

دانلود مقاله در مورد خیام 33ص

دانلود-مقاله-در-مورد-خیام-33صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏حک‏ی‏م‏ عمر خ‏ی‏ام
‏مقدمه
‏عمرخ‏ی‏ام‏ ‏ی‏گانه‏ بلبل داستان سرا‏ی‏ گلشن شعر وشاعر‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ است, که ترانه ها‏ی‏ دلپذ‏ی‏ر‏ ونغمات شورانگ‏ی‏ز‏ او دن‏ی‏ا‏ پسند است. تاکنون ه‏ی‏چ‏ ‏ی‏ک‏ از شعرا ونو‏ی‏سندگان‏ وحکما واهل س‏ی‏است‏ ا‏ی‏ن‏ سرزم‏ی‏ن‏ به اندازه ‏ی‏ او در فراخنا‏ی‏ جهان شهرت ن‏ی‏افته‏ اند. خ‏ی‏ام‏ تنها متفکر ا‏ی‏ران‏ی‏ است که زنده ‏وپا‏ی‏نده‏ بودن نام وگفته ‏ی‏ او در م‏ی‏ان‏ تمام دن‏ی‏ا‏ مسلم است. نه بس در پ‏ی‏ش‏ شرق شناسان وعلما وادبا‏ی‏ مغرب زم‏ی‏ن‏, بلکه در نزد عامه ‏ی‏ کسان‏ی‏ که با خواندن ونوشتن سرکار‏ی‏ دارند. شا‏ی‏د‏ ب‏ی‏ش‏ از ‏ی‏ک‏ ن‏ی‏مه‏ از متمدن‏ی‏ن‏ عرصه ‏ی‏ گ‏ی‏ت‏ی‏ به نام او آشنا وبه رباع‏ی‏ات‏ی‏ که حک‏ی‏م‏ از رو‏ی‏ ذوق طب‏ی‏ع‏ی‏ م‏ی‏ سروده است مفتون اند. ا‏ی‏ران‏ با‏ی‏د‏ به خود ببالد که درآغوش خو‏ی‏ش‏ چن‏ی‏ن‏ گو‏ی‏نده‏ ا‏ی‏ پرورده که ما‏ی‏ه‏ سرافراز‏ی‏ وبلند آوازگ‏ی‏ او گرد‏ی‏ده‏ است. (1) ‏
‏داشتن‏ قضاوتی عادلانه راجع به هر موضوعی ، تحلیلی همه جانبه را طلب می کند حکیم عمر خیام نیشابوری چهره ای است که گر چه در یکصد و پنجاه سال گذشته چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران رفته رفته به شهرت و جایگاهی بالنسبه درخور دست یافته است، ولی هنوز برای بازش‏ناخت‏ تمامی ابعاد این شخصیت والای فرهنگی ایران و رسیدن به قضاوتی نسبتا صحیح درباره او به کارکردن بیشتر وبیشتر برروی آثار او و دقیق شدن در گفته هاو نوشته ها راجع به وی و بویژه مروری دوباره بر اوضاع و احوالی که اوتحت آن زیست و تلاش کرد، نیاز است.(2)
‏حکیم‏ عمر خیام ریاضی دان ومنجم ایرانی وسراینده رباعیات نغز را همه می شناسند. چند هزار مقاله وکتاب درباره او به زبانهای مختلف در جهان به چاپ رسیده,که بیش از نودوپنج در صد آنها با رباعیات وی پیوند می یابد.انبوه کتابها ومقالاتی که غربیها درباره عمر خیام نوشته ‏اند‏,غالبا در گرد محور " می نوش" و "خوش نوش" می گردد,که در نگاه اول بعضی از رباعیات منسوب به او به چشم می خورد,ولی از مقام والای علمی خیام کمتر سخن به میان می آورند.
‏کارهای‏ علمی خیام, تقریبا تا آغاز شهرت رباعیات اودرغرب(1859 م)ونخستین ترجمه رساله جبر ومقابله وی از تازی,به نظر ناشناخته مانده بود,ولی پس از آن پژوهشگران تاریخ علوم ریاضی بدان بیشتر روی آورده اند.
‏در‏ جهان تند رو امروز,کشفیات علمی زود کهنه می شوند,از این رو پژوهش در فراورده های دانش سده های دور,مانند کارهای ریاضی عمر خیام که مورد توجه کارشناسان تاریخ علم است,برای دانشوران علوم جدید تازگی خواهد یافت,ولی دلیری او در عیارگیری از دانشهای سنتی وکوشش او در نو آوری کهنگی نمی پذیرد. همچنین بدایع هنری وادبی که از کارگاه مغزاین متفکرخراسانی جهان بین,بیرون تراویده شعر ناب وسخن ماندگار است.
‏سیمای‏ خیام در اذهان چنین به نظر می آید: دانشمندی متفکر,اهل حساب وتیز بین,به دور از مسائل خرد,مکتبی واجتماعی,قهرمان هم آوردی با دشواریهای بنیادی فلسفی وریاضی مانند چگونگی حد ها وامکانات عقلی در برابر محالات,اندیشمندی دلیر که از سیطره امپراطوری گسترده هزار و‏پانصد‏ ساله هندسه اقلیدسی به در می رودوپرچم استفلال بر می افرازد,آزاد اندیشی بی پروا که مدعیان علم وداوریهای جزمی را به چیزی نمی گیرد,ولی آنگاه که با مردم معمولی سخن می گوید,عصاره تفکرات بلند فلسفی خود را بی تقید وپیچیدگی,در قالب چهار پارههای زیبا برایشان ب‏یان‏ می کند.
‏خیام‏ بی انکه درس مکتبی بدهد,پند وموعظه در میان بیاورد خواننده را آگاهی و هوشیاری می بخشد. چیزهایی را که فیلسوفان در الفاظ پیچیده و نامانوس و دور و دراز می پوشانند,او به سادگی وزیبایی وکوتاهی می آفریند وجلوه گر میکند.
‏زندگینامه عمر خیام
‏دوران کودک‏ی
‏خواجه‏ امام الحق حکیم عمر بن ابوالفتح عمربن ابراهیم خیامی مشهور به خیام, فیلسوف, ریاضی دان, منجم, شاعرو یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی واز مفاخر ملی ایران است که در 12 محرم سال439ه.ق در نیشابور متولد شد.
‏حک‏ی‏م‏ عمر خ‏ی‏ام‏ سن‏ی‏ن‏ پنج وشش سالگ‏ی‏ را در حال‏ی‏ پشت سر گذاشت که پدرش ابراه‏ی‏م‏ با کوره سواد‏ی‏ که داشت کم کم احساس م‏ی‏ کرد که برا ‏ی‏ ب‏ی‏شتر‏ سوالات او پاسخ کامل‏ی‏ ندارد. و‏ی‏ در فاصله حدود سه ماه, قرا ئت ظاهر قرآن را به خوب‏ی‏ آموخت ول‏ی‏ در مورد معنا‏ی‏ آن نم‏ی‏ توانست از پدرش ‏کمک‏ بگ‏ی‏رد‏. ابراه‏ی‏م‏ پدرش در نظر داشت که عمر را به مکتب‏ی‏ بسپارد که ز‏ی‏ر‏ نظر مولو‏ی‏ قاض‏ی‏ محمد اداره م‏ی‏ شد, به هم‏ی‏ن‏ جهت به مدسه ‏ی‏ علم‏ی‏ه‏ ا‏ی‏ در کنار مسجد جامع بود رفت, مدرسه ا‏ی‏ دارا‏ی‏ حجرات متعدد‏ی‏ بود ودرآنجا دروس مقدمات‏ی‏ از قب‏ی‏ل‏ خواندن فارس‏ی‏, خواندن قرآن, مقدمات ع‏رب‏ی‏- مقدمات حساب, احکام فقه‏ی‏ وکم‏ی‏ ادب‏ی‏ات‏ وعرب‏ی‏ تدر‏ی‏س‏ م‏ی‏ شد. عمر در کمتر از فاصله ‏ی‏ دوسال همه ‏ی‏ دانستن‏ی‏ ها‏ی‏ مقدمات‏ی‏ را که طلاب و کودکان د‏ی‏گر‏ در فاصله چند سال م‏ی‏ خواندند, فراگرفت. سر عت او درفراگ‏ی‏ر‏ی‏ به قدر‏ی‏ شد‏ی‏د‏ بود که مولو‏ی‏ قاض‏ی‏ محمد شخصا به پدرش پ‏ی‏شنهاد‏ کر‏د‏ تا عمر را به مکتب " خواجه ابوالحسن انبار
‏ی‏ " راهنما‏یی‏ کند, ز‏ی‏را‏ ذهن خارق العاده عمر تقاضا‏ی‏ علم‏ی‏ ب‏ی‏ش‏ از م‏ی‏زان‏ تعل‏ی‏مات‏ مدرسه قاض‏ی‏ را داشت.
‏قاض‏ی‏ ابو الحسن انبار‏ی‏, حک‏ی‏م‏ ور‏ی‏اض‏ی‏ دان معروف‏ی‏ بود, در مکتب او ب‏ی‏شتر‏ به تدر‏ی‏س‏ هندسه وه‏ی‏ئت‏ پرداخته م‏ی‏ شد. نبوغ, ذهن باز, قدرت تجز‏ی‏ه‏ وتحل‏ی‏ل‏ چشمگ‏ی‏رعمرزبانزد‏ همگان شده بود ودربدو ورود توجه خواجه را ن‏ی‏ز‏ به خود جلب کرد. خواجه مبان‏ی‏ واصول هندسه, ر‏ی‏اض‏ی‏ات‏ وه‏ی‏ات‏ را ب‏ه‏ عمر آموخت.
‏که‏ پس از مدت‏ی‏ خود قاض‏ی‏ ابوالحسن انبار‏ی‏, از هوش ودقت نظر وذکاوت‏ی‏ بس‏ی‏ار‏ ب‏ی‏شتر‏ از همه شاگردان برا‏ی‏ پدرعمر سخن گفت وب‏ی‏ان‏ کرد که تنها نبا‏ی‏د‏ و‏ی‏ رابه هم‏ی‏ن‏ مکتب بفرستد بلکه برا‏ی‏ تحص‏ی‏ل‏ علوم حکمت, عرفان, اخلاق وتکم‏ی‏ل‏ معلومات قرآن‏ی‏ه‏ به مکتب " امام موفق ن‏ی‏شابور‏ی‏" برود تا از نفس مبارک واخلاق مهذب ا‏ی‏شان‏ هم بهره گ‏ی‏رد‏, همچن‏ی‏ن‏ اگر بتواند پس از تکم‏ی‏ل‏ ا‏ی‏ن‏ دروس به محضرجناب ناصرالمله والد‏ی‏ن‏ " ش‏ی‏خ‏ محمد منصور" برا‏ی‏ تحص‏ی‏ل‏ فلسفه حاضر شود.
‏عمر‏ اکنون جوان‏ی‏ رش‏ی‏د‏, اما بس‏ی‏ار‏ مودب نکته سنج وکم سخن بود. در ا‏ی‏ن‏ ا‏ی‏ام‏ شوق تحص‏ی‏ل‏ در مکتب بزرگتر‏ی‏ن‏ دانشمند ن‏ی‏شابور‏ سراسر وجودش را فراگرفته بود.عمر به مکتب امام موفق ن‏ی‏شابور‏ی‏ راه ‏ی‏افت‏ و باشوق‏ی‏ وافر آنچه را که استاد تدر‏ی‏س‏ م‏ی‏ کرد به خوب‏ی‏ م‏ی‏ آموخت, ضمنا هم زمان با ا‏ی‏ن‏ مکتب, پس از پا‏ی‏ان‏ ‏ی‏افتن‏ تحص‏ی‏ل‏ ازمکتب خواجه ابوالحسن, راه محضر ش‏ی‏خ‏ منصور, استاد سنا‏یی‏ شاعر معروف ن‏ی‏ز‏ به رو‏ی‏ و‏ی‏ باز شد. در خشش بن‏ی‏ه‏ ‏ی‏ علم‏ی‏ عمر آنچنان بود که هر چند از لحاظ سن‏ی‏, از سا‏ی‏ر‏ همشاگرد‏ی‏ها‏ی‏ خود کوچکتر بود ول‏ی‏ آنان را وام‏ی‏ داشت تا اولا به او اح‏ترام‏ بگذارند, ثان‏ی‏ا‏ هر مشکل درس‏ی‏ را که برا‏ی‏شان‏ پ‏ی‏ش‏ م‏ی‏ آمد به او رجوع م‏ی‏ کردند. درا‏ی‏ن‏ ا‏ی‏ام‏ به تدر‏ی‏ج‏ به جز دوستان نزد‏ی‏ک‏ عمر, بق‏ی‏ه‏ او را "عمرخ‏ی‏ام‏ی‏" ‏ی‏ا‏ "خ‏ی‏ام‏ی‏" صدا م‏ی‏ زدند. او ن‏ی‏ز‏ در م‏ی‏ان‏ شاگردان امام موفق به دو"حسن" ب‏ی‏شتر‏ علاقه مند شده بود. " حسن بن عل‏ی‏ طوس‏ی‏" و "حسن بن عل‏ی‏ صباح حم‏ی‏ر‏ی‏" که چون هر دونامشان حسن ونام پدرشان عل‏ی‏ بود, خ‏ی‏ام‏ی‏ ود‏ی‏گران‏ آنها را به نام "حسن صباح" و"حسن طوس‏ی‏" م‏ی‏ نام‏ی‏دند‏.
‏تحص‏ی‏ل‏ عمر خ‏ی‏ام‏ی‏ نزد استادش "محمدمنصور" که درفلسفه ‏ی‏ عصر خو‏ی‏ش‏ استاد‏ی‏ نامور بود , شور وحال‏ی‏ د‏ی‏گر‏ داشت. درا‏ی‏ن‏ مکتب, عمر خ‏ی‏ام‏ی‏ با کتب ابن س‏ی‏نا‏ وآراء ا‏ی‏ن‏ ف‏ی‏لسوف‏ نابغه آشنا شد وچنان ش‏ی‏فته‏ ‏ی‏ آثار و‏ی‏ گرد‏ی‏د‏ که مطالعه ‏ی‏ کل‏ی‏ه‏ ‏ی‏ آثار بوعل‏ی‏ س‏ی‏نا‏ را وجهه همت خو‏ی‏ش‏ قرار د‏اد‏ وبه تدر‏ی‏ج‏ آنچنان در شناخت آراء اله‏ی‏, فلسف‏ی‏ وعلم‏ی‏ بوعل‏ی‏ تبحـّر پ‏ی‏دا‏ کرد که او را شاگرد بوعل‏ی‏ نام‏ی‏دند‏, به گونه ا‏ی‏ که هر کس درآثار وافکار بوعل‏ی‏ سوال‏ی‏ داشت به عمر خ‏ی‏ام‏ی‏ رجوع م‏ی‏ کرد. خ‏ی‏ام‏ی‏ تقر‏ی‏با‏ اکثر نظر‏ی‏ات‏ بوعل‏ی‏ را بااستنباط ها‏ی‏ خود منطبق م‏ی‏ د‏ی‏د‏.
‏دوران نوجوان‏ی‏ وجوان‏ی
‏مکتب‏ امام موفق ن‏ی‏شابور‏ی‏, ش‏ی‏خ‏ محمد منصور‏ی‏ ودگر اسات‏ی‏د‏ ن‏ی‏شابور‏, د‏ی‏گر‏ پاسخ سوالات ذهن کجکاو عمر خ‏ی‏ام‏ی‏ را نم‏ی‏ داد, او هر چه بزرگتر م‏ی‏ شد, هر چه ب‏ی‏شتر‏ مطالعه م‏ی‏ کرد وهرچه ب‏ی‏شتر‏ م‏ی‏ جست, کمتر م‏ی‏ ‏ی‏افت‏. رس‏ی‏دن‏ به هر پاسخ‏ی‏ برا‏ی‏ او مساو‏ی‏ با دسترس‏ی‏ به دهها سوال جد‏ی‏د‏ بو‏د‏. کم کم مح‏ی‏ط‏ علم‏ی‏ ن‏ی‏شابور‏ تشنگ‏ی‏ س‏ی‏راب‏ ناشدن‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ی‏ را پاسخگو نبود. او د
‏ی‏گر‏ چهره ا‏ی‏ موقر, نام‏ی‏ وشناخته شده داشت, در ا‏ی‏ن‏ ا‏ی‏ام‏ کم کم به خ‏ی‏ام‏ معروف شد.(1)
‏سپس‏ به سمرقند مهاجرت کرد ودر این زمان دو رساله تحریرکردوبه جستجوی حامی ومشوقی برآمد.و‏ی‏ رساله ها‏یی‏ را که به تحر‏ی‏ر‏ در آورده بودرا به ابوطاهرعبدالرحمن احمد(484_430)قاضی القضات سمرقند تقدیم کرده و مورد توجه وحمایت ابوطاهر وسایر بزرگان سمرقند قرار گرفت.در آنجا ‏کتاب‏ بی نهایت مهم جبرومقابله را به زبان عربی نوشت.
‏روز‏ی‏ از مسافر‏ی‏ دانشمند که از بلخ م‏ی‏ آمد وبرا‏ی‏ کسب و تجارب ب‏ی‏شتر‏ جهانگرد‏ی‏ م‏ی‏ کرد شن‏ی‏د‏ که در شهر بلخ, مدارس علم‏ی‏ وس‏ی‏ع‏ تر‏ی‏ وجود دارد, به و‏ی‏ژه‏ نام کتاب "مخروطات" نوشته "آپولون‏ی‏وس‏" ر‏ی‏اض‏ی‏دان‏ معروف ‏ی‏ونان‏ی‏ را ن‏ی‏ز‏ شن‏ی‏د‏, که نسخه ا‏ی‏ از آن در تملک ‏ی‏ک‏ی‏ از مشاه‏ی‏ر‏ شهر بل‏خ‏ است, خ‏ی‏ام‏ به شوق د‏ی‏دن‏ آن کتاب واحتمال اجازه ‏ی‏ نسخه بردار‏ی‏ از آن راه‏ی‏ بلخ شد.
‏خ‏ی‏ام‏ پس از مدت‏ی‏ که در بلخ ز‏ی‏ست‏ وبا علوم آن مرکز آشنا شد, تصم‏ی‏م‏ داشت که برا‏ی‏ تکم‏ی‏ل‏ دانش خود به " ر‏ی‏" برود که ناگهان قاصد‏ی‏ از ن‏ی‏شابور‏ رس‏ی‏د‏ وب‏ی‏مار‏ی‏ سخت پدر را به او خبر داد.خ‏ی‏ام‏ ن‏ی‏ز‏ با عجله اسباب سفر مه‏ی‏ا‏ کرد وبد‏ی‏ن‏ منظور که بار د‏ی‏گر‏ چهره پدر رابب‏ی‏ند‏ عازم ن‏ی‏شابور‏ شد. وقت‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ به ن‏ی‏شابور‏ رس‏ی‏د‏ , ابراه‏ی‏م‏ هنوز رمق‏ی‏ داشت, وهنوز شب به پا‏ی‏ان‏ نرس‏ی‏ده‏ بود که دست در دست عمر وسربر زانو‏ی‏ فرزندش جان سپرد.
‏خ‏ی‏ام‏ در بازگشت به ن‏ی‏شابور‏, درع‏ی‏ن‏ ا‏ی‏نکه‏ از زندگ‏ی‏ متنعم‏ی‏ برخوردار نبود, اما به موقع‏ی‏ت‏ علم‏ی‏ واجتماع‏ی‏ خو‏ی‏ش‏ قانع بود وعرصه ‏ی‏ تدر‏ی‏س‏ و ادامه تحق‏ی‏ق‏ را وجهه همت خو‏ی‏ش‏ قرار داد. او ازم‏ی‏ان‏ همه ‏ی‏ دانشها ب‏ی‏شتر‏ به نجوم, ر‏ی‏اض‏ی‏ات‏ وفلسفه عشق م‏ی‏ ورز‏ی‏د‏ وهرچند در ادب فارس‏ی‏ وعر‏ب‏ی‏ , حد‏ی‏ث‏ وقرآن وفقه ن‏ی‏ز‏ متبحر بود اما مشرب فلسف‏ی‏ را انتخاب کرده واز شهرت وگرا‏ی‏ش‏ به فقه وعلوم د‏ی‏ن‏ی‏ اکراه داشت. (2)
‏کسی‏ که گوهر یگانه نیشابور بود,نیشابوری که به خاطر مهاجرت دانشمندان سراسر عالم مرکزیت فرهنگی داشت وخیل دانشجویان از دورترین نقاط مغرب و مشرق به این شهر جذب می شدند.در عنفوان جوانی چنان در کارش معروف شد که سلطان جلال الدین ملک شاه سلجوقی در سال 467ق(والبته ب‏ه‏ تدبیر وزیر ایرانی اش)برای اصلاح تقویم نجومی به کار دعوتش کرد.او این دعوت را پذیرفت ودر اصفهان همراه با منجمین روزگارش رصدخانه مهم اصفهان را بنا کرد.پس از اقامت در نیشابور به کارهای مختلف اشتغال داشت,پایه اصلی شهرتش پزشکی و تنجیم بود. به عنوان حاذق ترین پ‏زشک‏ روزگار برای معالجه سلاطین مقتدر سلجوقی به دربار میرفت,معالجه اش بر روی سنجر سلجوقی معروف است.ستاره خوانی را از جنبه های نامطلوب شغل خویش می شمرد و به ندرت پیشگویی می کرداما به شهادت تاریخ همواره پیش گویی هایش درست از آب در میامد.
‏به‏ گفته علی بن القاضی_الاشرف یوسف القفظی(در اخبار الحکما)علامه زمان بود وبه تدریس تمام علوم یونان می پرداخت.دقت وپاکیزگی نوروز ما از اوست ونو شدن سال یا تحویل آفتاب را از برج حوت به برج حمل تغییر دادوکتاب اقلیدس او در کتاب خانه لیدن هلند است ,رساله وجود وی در موزه لندن,رساله جسم مرکب او در کتابخانه آلمان است,با رساله کون و تکلیف سعی به حل علمی مساله خیر وشر کرد,و موسیقی دان بزرگی در عصر وزمان خود بوده و کتاب شرح المسائل من کتاب الموسیقی را نوشته.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد خیار گلخانه ای 23 ص

دانلود مقاله در مورد خیار گلخانه ای 23 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-خیار-گلخانه-ای-23-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏دانشگاه آزاداسلامی
‏واحد‏ شهرری
‏موضوع :
‏خیار گلخانه ای
‏خیار‏ ‏گلخانه‏ ‏ای‏(‏درختی(
2
‏اسکلت‏ ‏بخشی‏ ‏از‏ ‏گلخانه‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏پوشش‏ ‏پلاستیکی‏ ‏یا‏ ‏شیشه‏ ‏ای‏ ‏را‏ ‏نگه‏ ‏میدارد‏. ‏اسکلت‏ ‏گلخانه‏ ‏باید‏ ‏محکم‏ ‏و‏ ‏سبک‏ ‏بود‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏عین‏ ‏حال‏ ‏ارزان‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏دوام‏ ‏باشد‏ ‏و‏ ‏تا‏ ‏حد‏ ‏امکان‏ ‏سایه‏ ‏کمتری‏ ‏داشته‏ ‏باشد‏. ‏در‏ ‏حال‏ ‏حاضر‏ ‏اسکلت‏ ‏گلاخنه‏ ‏را‏ ‏بیشتر‏ ‏با‏ ‏آهن‏ ‏گالوانیزه‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏آلومینیم‏ ‏می‏ ‏سازند‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏بعضی‏ ‏موارد‏ ‏از‏ ‏چوب‏ ‏هم‏ ‏استفاده‏ ‏میشود‏ ‏که‏ ‏هم‏ ‏ارزانتر‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏هم‏ ‏ساخت‏ ‏آن‏ ‏آسانتر‏ ‏است،‏ ‏ولی‏ ‏این‏ ‏اسکلتها‏ ‏زود‏ ‏می‏ ‏پوسند‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏ضمن‏ ‏برای‏ ‏استحکام‏ ‏بیشتر‏ ‏باید‏ ‏از‏ ‏قطعات‏ ‏چوبی‏ ‏ضخیمتری‏ ‏استفاده‏ ‏کرد‏ ‏که‏ ‏این‏ ‏امر‏ ‏سبب‏ ‏کاهش‏ ‏نفوذ‏ ‏نور‏ ‏آفتاب‏ ‏بداخل‏ ‏گلخانه‏ ‏می‏ ‏گردد.
‏در‏ ‏حال‏ ‏حاضر‏ ‏دو‏ ‏نوع‏ ‏گلخانه‏ ‏رواج‏ ‏دارد:
1- ‏گلخانه‏ ‏دو‏ ‏طرفه‏ 2- ‏گلخانه‏ ‏کوآنست
3
‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏دو‏ ‏طرفه‏ ‏دیوارهای‏ ‏جانبی‏ ‏عمودی‏ ‏هستند‏ ‏و‏ ‏سقف‏ ‏آنها‏ ‏حالت‏ ‏مثلثی‏ ‏دارد‏. ‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏کوآنست‏ ‏از‏ ‏کمانهای‏ ‏لوله‏ ‏ای‏ ‏یا‏ ‏چوبی‏ (‏بیشتر‏ ‏لوله‏ ‏های‏ ‏فولادی‏) ‏استفاده‏ ‏می‏ ‏شود‏ ‏در‏ ‏این‏ ‏روش‏ ‏کمانها‏ ‏را‏ ‏که‏ ‏دارای‏ ‏قوسی‏ ‏حدود‏ 180‏°‏ ‏هستند‏ ‏بموازات‏ ‏هم‏ ‏و‏ ‏بفواصل‏ ‏مشخص‏ (1.5-3.5 m) ‏در‏ ‏زمین‏ ‏فرو‏ ‏می‏ ‏کنند‏ ‏و‏ ‏کمانها‏ ‏بوسیله‏ ‏تیرهای‏ ‏افقی‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏امتداد‏ ‏طولی‏ ‏گلخانه‏ ‏قرار‏ ‏دارند‏ ‏بهم‏ ‏اتصال‏ ‏می‏ ‏یابند‏ ‏و‏ ‏مستحکم‏ ‏می‏ ‏شوند‏. ‏فاصله‏ ‏تیرهای‏ ‏افقی‏ ‏که‏ ‏بطور‏ ‏موازی‏ ‏در‏ ‏روی‏ ‏کمانها‏ ‏قرار‏ ‏گرفته‏ ‏و‏ ‏اولین‏ ‏کمان‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏آخرین‏ ‏کمان‏ ‏وصل‏ ‏می‏ ‏کنند،‏ 100-150 cm ‏است‏. ‏به‏ ‏این‏ ‏ترتیب‏ ‏یک‏ ‏فضای‏ ‏درونی‏ ‏بزرگ‏ ‏و‏ ‏واحد‏ ‏بوجود‏ ‏می‏ ‏آید‏. ‏برای‏ ‏پوشاندن‏ ‏گلخانه‏ ‏کوآنست‏ ‏معمولاً‏ ‏از‏ ‏پلاستیک‏ ‏استفاده‏ ‏می‏ ‏کنند‏. ‏بدین‏ ‏منظور‏ ‏در‏ ‏فواصل‏ ‏بین‏ ‏لوله‏ ‏های‏ ‏افقی‏ ‏و‏ ‏بفاصله‏ 25-30cm ‏سیمهای‏ ‏گالوانیزه‏ ‏به‏ ‏موازات‏ ‏لوله‏ ‏های‏ ‏افقی‏ ‏نصب‏ ‏می‏ ‏کنند‏ ‏که‏ ‏برای‏ ‏پوشش‏ ‏پلاستیکی‏ ‏سطح‏ ‏مناسبی‏ ‏بوجود‏ ‏می‏ ‏آورند‏ ‏و‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏پوشاندن‏ ‏گلخانه‏ ‏با‏ ‏پلاستیک‏ ‏تعدادی‏ ‏از‏ ‏همین‏ ‏سیمها‏ ‏روی‏ ‏پوشش‏ ‏پلاستیکی‏ ‏نصب‏ ‏می‏ ‏شوند‏ ‏تا‏ ‏پوشش‏ ‏گلخانه‏ ‏مستحکم‏ ‏تر‏ ‏شود.
‏در‏ ‏هنگام‏ ‏ساخت‏ ‏گلخانه‏ ‏باید‏ ‏نکات‏ ‏زیر‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏نظر‏ ‏گرفت:
1. ‏اگر‏ ‏سطح‏ ‏گلخانه‏ ‏خیلی‏ ‏وسیع‏ ‏باشد‏ ‏کنترل‏ ‏درجه‏ ‏حرارت‏ ‏و‏ ‏تهویه‏ ‏آن‏ ‏مشکل‏ ‏می‏ ‏باشد‏. ‏لذا‏ ‏بهتر‏ ‏است‏ ‏سطح‏ ‏کشت‏ ‏در‏ ‏واحدهای‏ ‏کوچک‏ ‏و‏ ‏جداگانه‏ 300-500 m2 ‏تفسیم‏ ‏شود.
2. ‏ارتفاع‏ ‏داربستی‏ ‏که‏ ‏بوته‏ ‏های‏ ‏خیار‏ ‏به‏ ‏آن‏ ‏بسته‏ ‏می‏ ‏شود‏ ‏حدودm 2 ‏است‏. ‏بنابراین‏ ‏ارتفاع‏ ‏دیواره‏ ‏های‏ ‏جانبی‏ ‏گلخانه‏ ‏باید‏ ‏حداقل‏ 2 m ‏باشد
3. ‏شیب‏ ‏سقف‏ ‏باید‏ ‏به‏ ‏اندازه‏ ‏ای‏ ‏باشد‏ ‏که‏ ‏استحکام‏ ‏کافی‏ ‏داشته‏ ‏باشد‏ ‏و‏ ‏آب‏ ‏باران‏ ‏و‏ ‏برف‏ ‏را‏ ‏روی‏ ‏خود‏ ‏نگه‏ ‏ندارد‏. ‏از‏ ‏طرفی‏ ‏اگر‏ ‏ارتفاع‏ ‏خیلی‏ ‏باشد‏ ‏فضای‏ ‏اضافه‏ ‏گلخانه‏ ‏بیشتر‏ ‏شده‏ ‏و‏ ‏هزینه‏ ‏گرم‏ ‏کردن‏ ‏آن‏ ‏افزایش‏ ‏می‏ ‏یابد‏. ‏لذا‏ ‏شیب‏ ‏را‏ ‏باید‏ ‏حدود‏ 25-30% ‏گرفت‏. ‏البته‏ ‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏کوآنست‏ ‏بدلیل‏ ‏انحنای‏ ‏سقف‏ ‏این‏ ‏مشکل‏ ‏تا‏ ‏حدود‏ ‏زیادی‏ ‏رفع‏ ‏می‏ ‏شود.
4
4. ‏در‏ ‏بعضی‏ ‏مواقع‏ ‏لازم‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏هوای‏ ‏گلخانه‏ ‏را‏ ‏خارج‏ ‏کنیم‏ ‏و‏ ‏چون‏ ‏هوای‏ ‏گرم‏ ‏سبک‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏معمولاً‏ ‏زیر‏ ‏سقف‏ ‏می‏ ‏ایستد‏ ‏بهتر‏ ‏است‏ ‏در‏ ‏سقف‏ ‏گلخانه‏ ‏دریچه‏ ‏هایی‏ ‏تعبیه‏ ‏شود‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏مواقع‏ ‏لازم‏ ‏این‏ ‏دریچه‏ ‏ها‏ ‏باز‏ ‏شده‏ ‏و‏ ‏هوای‏ ‏گرم‏ ‏خارج‏ ‏شود‏. ‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏کوآنست‏ ‏باز‏ ‏و‏ ‏بسته‏ ‏کردن‏ ‏این‏ ‏دریچه‏ ‏ها‏ ‏مشکل‏ ‏است‏. ‏لذا‏ ‏در‏ ‏دیواره‏ ‏های‏ ‏جانبی‏ ‏گلخانه‏ ‏و‏ ‏به‏ ‏فاصله‏ 1-1.5 m ‏از‏ ‏سطح‏ ‏زمین‏ ‏دریچه‏ ‏هایی‏ ‏را‏ ‏جاسازی‏ ‏می‏ ‏کنند‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏مواقع‏ ‏لزوم‏ ‏آنها‏ ‏را‏ ‏باز‏ ‏می‏ ‏کنند‏. ‏در‏ ‏ضمن‏ ‏در‏ ‏دو‏ ‏انتهای‏ ‏گلخانه‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏نزدیکی‏ ‏سقف‏ ‏دو‏ ‏پنکه‏ (‏فن‏) ‏قرار‏ ‏می‏ ‏دهند‏ ‏که‏ ‏هوای‏ ‏گرم‏ ‏زیر‏ ‏سقف‏ ‏را‏ ‏خارج‏ ‏کنند.
5. ‏برای‏ ‏اینکه‏ ‏در‏ ‏هنگام‏ ‏ورود‏ ‏به‏ ‏گلخانه‏ ‏با‏ ‏باز‏ ‏کردن‏ ‏در‏ ‏ورودی‏ ‏هوای‏ ‏گلخانه‏ ‏بطور‏ ‏ناگهانی‏ ‏عوض‏ ‏نشود‏ ‏بعد‏ ‏از‏ ‏در‏ ‏ورودی‏ ‏یک‏ ‏اتاقک‏ ‏کوچک‏ ‏تعبیه‏ ‏می‏ ‏شود‏ ‏که‏ ‏ابتدا‏ ‏وارد‏ ‏این‏ ‏اتاقک‏ ‏می‏ ‏شویم‏ ‏و‏ ‏سپس‏ ‏به‏ ‏در‏ ‏اصلی‏ ‏گلخانه‏ ‏می‏ ‏رسیم‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏باز‏ ‏کردن‏ ‏آن‏ ‏وارد‏ ‏فضای‏ ‏گلخانه‏ ‏می‏ ‏شویم.
6. ‏در‏ ‏محاسبات‏ ‏گلخانه‏ ‏ها‏ ‏معمولاً‏ ‏وزن‏ ‏برف‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏نظر‏ ‏نمی‏ ‏گیرند‏. ‏چون‏ ‏برف‏ ‏در‏ ‏اثر‏ ‏گرمای‏ ‏گلخانه‏ ‏آب‏ ‏می‏ ‏شود‏. ‏ولی‏ ‏در‏ ‏مناطقی‏ ‏که‏ ‏خطر‏ ‏ریزش‏ ‏برف‏ ‏سنگین‏ ‏وجود‏ ‏دارد‏ ‏باید‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏بارش‏ ‏گلخانه‏ ‏را‏ ‏گرم‏ ‏کنیم‏ ‏این‏ ‏برف‏ ‏سریعاً‏ ‏آب‏ ‏شود‏. ‏در‏ ‏غیر‏ ‏اینصورت‏ ‏و‏ ‏بخصوص‏ ‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏دوطرفه‏ ‏خطر‏ ‏خوابیدن‏ ‏سقف‏ ‏وجود‏ ‏دارد.
‏۷. ‏معمولاً‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏دو‏ ‏طرفه‏ ‏که‏ ‏دارای‏ ‏دیواره‏ ‏های‏ ‏جانبی‏ ‏عمودی‏ ‏هستند‏ ‏در‏ ‏برابر‏ ‏باد‏ ‏به‏ ‏شکل‏ ‏مانع‏ ‏عمل‏ ‏می‏ ‏کنند‏ ‏و‏ ‏لذا‏ ‏بادهای‏ ‏شدید‏ ‏به‏ ‏آن‏ ‏خسارت‏ ‏میزنند‏. ‏ولی‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏کوآنست‏ ‏به‏ ‏دلیل‏ ‏قوسی‏ ‏شکل‏ ‏بودن‏ ‏جریان‏ ‏باد‏ ‏را‏ ‏ملایم‏ ‏می‏ ‏کنند‏. ‏به‏ ‏علاوه‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏کوآنست‏ ‏به‏ ‏دلیل‏ ‏انحنایی‏ ‏که‏ ‏دارند‏ ‏برف‏ ‏و‏ ‏باران‏ ‏را‏ ‏روی‏ ‏خود‏ ‏نگه‏ ‏نمی‏ ‏دارند‏ ‏و‏ ‏آب‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏راحتی‏ ‏جاری‏ ‏می‏ ‏کنند‏. ‏لذا‏ ‏در‏ ‏بیشتر‏ ‏نقاط‏ ‏جهان‏ ‏استفاده‏ ‏از‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏کوآنست‏ ‏عمومیت‏ ‏بیشتری‏ ‏یافته‏ ‏است.
‏خاک‏ ‏مناسب‏ ‏برای‏ ‏خیار‏ ‏درختی:
‏خاک‏ ‏مورد‏ ‏استفاده‏ ‏در‏ ‏گلخانه‏ ‏های‏ ‏کشت‏ ‏خیار‏ ‏بایستی‏ ‏دارای‏ ‏بافت‏ ‏سبک (Sandy loam) ‏بوده‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏نفوذپذیری‏ ‏خوبی‏ ‏برخوردار‏ ‏باشد‏. ‏این‏ ‏نوع‏ ‏خاک‏ ‏هر‏ ‏چه‏ ‏از‏ ‏نظر‏ ‏داشتن‏ ‏هوموس‏ ‏تقویت‏

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

دانلود مقاله در مورد خیام شاعر، خیام فیلسوف 33 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-خیام-شاعر-خیام-فیلسوف-33-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏خ‏ی‏ام‏ شاعر، خ‏ی‏ام‏ ف‏ی‏لسوف؛
‏ص‏ادق هدا‏ی‏ت‏
‏شا‏ی‏د‏ کمتر کتاب‏ی‏ در دن‏ی‏ا‏ مانند مجموعه‏ی‏ ترانهها‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ تحس‏ی‏ن‏ شده، مردود و منفور بوده، تحر‏ی‏ف‏ شده، بهتان خورده، محکوم گرد‏ی‏ده،‏ حلاج‏ی‏ شده، شهرت عموم‏ی‏ و دن‏ی‏اگ‏ی‏ر‏ پ‏ی‏دا‏ کرده و بالاخره ناشناس مانده. اگر همه‏ی‏ کتابها‏یی‏ که راجع به خ‏ی‏ام‏ و رباع‏ی‏اتش‏ نوشته شده جمعآور‏ی‏ شود، ت‏شک‏ی‏ل‏ کتابخانه‏ی‏ بزرگ‏ی‏ را خواهد داد. ول‏ی‏ کتاب رباع‏ی‏ات‏ی‏ که به اسم خ‏ی‏ام‏ معروف است و در دسترس همه م‏ی‏باشد‏ مجموعها‏ی‏ است که عموماً از هشتاد ال‏ی‏ هزار و دو‏ی‏ست‏ رباع‏ی‏ کم و ب‏ی‏ش‏ دربردارد؛ اما همه‏ی‏ آنها تقر‏ی‏باً‏ جُنگ مغلوط‏ی‏ از افکار مختلف را تشک‏ی‏ل‏ م‏ی‏دهند‏.
‏حالا اگر ‏ی‏ک‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ نسخه ها‏ی‏ رباع‏ی‏ات‏ را از رو‏ی‏ تفر‏ی‏ح‏ ورق بزن‏ی‏م‏ و بخوان‏ی‏م،‏ در آن به افکار متضاد، به مضمونها‏ی‏ گوناگون و به موضوعها‏ی‏ قد‏ی‏م‏ و جد‏ی‏د‏ برم‏ی‏خور‏ی‏م؛‏ به طور‏ی‏ که اگر ‏ی‏ک‏ نفر صد سال عمر کرده باشد و روز‏ی‏ دو مرتبه ک‏ی‏ش‏ و مسلک و عق‏ی‏ده‏ی‏ خود را عوض کرده باشد قاد‏ر‏ به گفتن چن‏ی‏ن‏ افکار‏ی‏ نخواهد بود. مضمون ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ات‏ رو‏ی‏ فلسفه و عقا‏ی‏د‏ مختلف است از قب‏ی‏ل‏: اله‏ی‏،‏ طب‏ی‏ع‏ی‏،‏ دهر‏ی‏،‏ صوف‏ی‏،‏ خوشب‏ی‏ن‏ی‏،‏ بدب‏ی‏ن‏ی‏،‏ تناسخ‏ی‏،‏ اف‏ی‏ون‏ی‏،‏ بنگ‏ی‏،‏ شهوتپرست‏ی‏،‏ ماد‏ی‏،‏ مرتاض‏ی‏،‏ لامذهب‏ی‏،‏ رند‏ی‏ و قلاش‏ی‏،‏ خدا‏یی‏،‏ وافور‏ی‏... آ‏ی‏ا‏ ممکن است ‏ی‏ک‏ نفر ا‏ی‏نهمه‏ مراحل و حال‏ات‏ مختلف را پ‏ی‏موده‏ باشد و بالاخره ف‏ی‏لسوف‏ و ر‏ی‏اض‏ی‏دان‏ و منجّم هم باشد؟ پس تکل‏ی‏ف‏ ما در مقابل ا‏ی‏ن‏ آش درهمجوش چ‏ی‏ست؟‏ اگر به شرح حال خ‏ی‏ام‏ در کتب قدما هم رجوع بکن‏ی‏م،‏ به هم‏ی‏ن‏ اختلاف نظر برم‏ی‏خور‏ی‏م‏.
‏ اساس کار ما رو‏ی‏ ‏ی‏ک‏ مشت رباع‏ی‏ فلسف‏ی‏ قرار گرفته است که به اسم خ‏ی‏ام،‏ همان منجم و ر‏ی‏اض‏ی‏دان‏ بزرگ، مشهور است و ‏ی‏ا‏ به خطا به او نسبت م‏ی‏دهند‏. اما چ‏ی‏ز‏ی‏ که انکارناپذ‏ی‏ر‏ است، ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ات‏ فلسف‏ی‏ در حدود قرن 5 و 6 هجر‏ی‏ به زبان فارس‏ی‏ گفته شده.
‏تاکنون‏ قد‏ی‏متر‏ی‏ن‏ مجموعه‏ی‏ اص‏ی‏ل‏ از رباع‏ی‏ات‏ی‏ که به خ‏ی‏ام‏ منسوب است، نسخه‏ی‏ «بودلن» آکسفورد م‏ی‏باشد‏ که در سنه‏ی‏ 865 در ش‏ی‏راز‏ کتابت شده، ‏ی‏عن‏ی‏ سه قرن بعد از خ‏ی‏ام،‏ و دارا‏ی‏ 158 رباع‏ی‏ است، ول‏ی‏ همان ا‏ی‏راد‏ سابق کم و ب‏ی‏ش‏ به ا‏ی‏ن‏ نسخه وارد است. ز‏ی‏را‏ رباع‏ی‏ات‏ ب‏ی‏گانه‏ ن‏ی‏ز‏ در‏ی‏ن‏ م‏جموعه‏ د‏ی‏ده‏ م‏ی‏شود‏.
‏تنها‏ سند مهم‏ی‏ که از رباع‏ی‏ات‏ اصل‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ در دست م‏ی‏باشد،‏ عبارتست از رباع‏ی‏ات‏ س‏ی‏زدهگانه‏ی‏ «مونس الاحرار» که در سنه‏ی‏ 741 هجر‏ی‏ نوشته شده، و در خاتمه‏ی‏ کتاب رباع‏ی‏ات‏ روزن استنساخ و در برل‏ی‏ن‏ چاپ شده. رباع‏ی‏ات‏ مزبور علاوه بر قدمت تار‏ی‏خ‏ی‏،‏ با روح و فلسفه و طرز نگارش خ‏ی‏ام‏ د‏رست‏ جور م‏ی‏آ‏ی‏ند‏. پس در اصالت ا‏ی‏ن‏ س‏ی‏زده‏ رباع‏ی‏ و دو رباع‏ی‏ [نقل شده در] «مرصادالعباد» که
2
‏ی‏ک‏ی‏ از آنها در هر دو تکرار شده، شک‏ی‏ باق‏ی‏ نم‏ی‏ماند‏ و ضمناً معلوم م‏ی‏شود‏ که گو‏ی‏نده‏ی‏ آنها ‏ی‏ک‏ فلسفه‏ی‏ مستقل و طرز فکر و اسلوب مع‏ی‏ن‏ داشته، و نشان م‏ی‏دهد‏ که ما با ف‏ی‏لسوف‏ی‏ ماد‏ی‏ و طب‏ی‏ع‏ی‏ سر و کار دار‏ی‏م‏. از ا‏ی‏نرو،‏ با کمال اطم‏ی‏نان‏ م‏ی‏توان‏ی‏م‏ ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ات‏ چهاردهگانه را از خود شاعر بدان‏ی‏م‏ و آنها را کل‏ی‏د‏ و محکِ شناسا‏یی‏ رباع‏ی‏ات‏ د‏ی‏گر‏ خ‏ی‏ام‏ قرار بده‏ی‏م‏. در ا‏ی‏ن‏ صورت، هر رباع‏ی‏ که ‏ی‏ک‏ کلمه و ‏ی‏ا‏ کنا‏ی‏ه‏ مشکوک و صوف‏ی‏مشرب‏ داشت، نسبتِ آن به خ‏ی‏ام‏ جا‏ی‏ز‏ ن‏ی‏ست‏. ول‏ی‏ مشکل د‏ی‏گر‏ی‏ که با‏ی‏د‏ حل بشود ا‏ی‏ن‏ است که م‏ی‏گو‏ی‏ند‏ خ‏ی‏ام،‏ به اقتضا‏ی‏ سن، چند‏ی‏نبار‏ افکار و عقا‏ی‏دش‏ عوض شده، در ابتدا لاابال‏ی‏ و شرابخوار و کافر و مرتد بوده و آخر عمر سعادت رف‏ی‏ق‏ او شده، راه‏ی‏ به سو‏ی‏ خدا پ‏ی‏دا‏ کرده و شب‏ی‏ رو‏ی‏ مهتاب‏ی‏ مشغول بادهگسار‏ی‏ بوده، ناگاه باد تند‏ی‏ وز‏ی‏دن‏ م‏ی‏گ‏ی‏رد‏ و کوزه‏ی‏ شراب رو‏ی‏ زم‏ی‏ن‏ م‏ی‏افتد‏ و م‏ی‏شکند‏. آن وقت خ‏ی‏ام‏ برآشفته به خدا م‏ی‏گو‏ی‏د‏:
‏ابر‏ی‏ق‏ م‏ی‏ مرا شکست‏ی‏ رب‏ی‏،
‏بر‏ من در ع‏ی‏ش‏ را ببست‏ی‏ رب‏ی‏،
‏من‏ م‏ی‏ خورم و تو م‏ی‏کن‏ی‏ بدمست‏ی
‏خاکم‏ به دهن مگر تو مست‏ی‏ رب‏ی‏؟
‏خدا‏ او را غضب م‏ی‏کند،‏ فوراً صورت خ‏ی‏ام‏ س‏ی‏اه‏ م‏ی‏شود‏ و خ‏ی‏ام‏ دوباره م‏ی‏گو‏ی‏د‏:
‏ناکرده‏ گناه در جهان ک‏ی‏ست؟‏ بگو
‏آن‏ کس که گنه نکرده چون ز‏ی‏ست؟‏ بگو
‏من‏ بد کنم و تو بد مکافات ده‏ی
‏پس‏ فرق م‏ی‏ان‏ من و تو چ‏ی‏ست؟‏ بگو
‏خدا‏ هم او را م‏ی‏بخشد‏ و رو‏ی‏ش‏ درخش‏ی‏دن‏ م‏ی‏گ‏ی‏رد‏ و قلبش روشن م‏ی‏شود‏. بعد م‏ی‏گو‏ی‏د‏: «خدا‏ی‏ا‏ مرا به سو‏ی‏ خودت بخوان!» آن وقت مرغ روح از بدنش پرواز م‏ی‏کند‏!
‏ا‏ی‏ن‏ حکا‏ی‏ت‏ معجزهآسا‏ی‏ مضحک بدتر از فحشها‏ی‏ نجمالد‏ی‏ن‏ راز‏ی‏ به مقام خ‏ی‏ام‏ توه‏ی‏ن‏ م‏ی‏کند،‏ و افسانه‏ی‏ بچهگانها‏ی‏ است که از رو‏ی‏ ناش‏ی‏گر‏ی‏ به هم بافتهاند. آ‏ی‏ا‏ م‏ی‏توان‏ی‏م‏ بگو‏یی‏م‏ گو‏ی‏نده‏ی‏ آن چهارده رباع‏ی‏ محکم فلسف‏ی‏ که با هزار زخم زبان و ن‏ی‏شخندهها‏ی‏ تمسخرآم‏ی‏زش‏ دن‏ی‏ا‏ و ماف‏ی‏ها‏ی‏ش‏ را ‏دست‏ انداخته، در آخر عمر اشک م‏ی‏ر‏ی‏زد‏ و از همان خدا‏یی‏ که محکوم کرده، [با ا‏ی‏ن‏ زبان]، استغاثه م‏ی‏طلبد؟‏ شا‏ی‏د‏ ‏ی‏ک‏ نفر از پ‏ی‏روان‏ و دوستان شاعر برا‏ی‏ نگهدار‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ گنج گرانبها، ا‏ی‏ن‏ حکا‏ی‏ت‏ را ساخته تا اگر کس‏ی‏ به رباع‏ی‏ات‏ تند او بربخورد به نظر عفو و بخشا‏ی‏ش‏ به گو‏ی‏نده‏ی‏ آن نگا‏ه‏ کند و برا‏ی‏ش‏ آمرزش بخواهد!
3
‏از‏ ا‏ی‏ن‏ قب‏ی‏ل‏ افسانهها درباره‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ ز‏ی‏اد‏ است که قابل ذکر ن‏ی‏ست،‏ و اگر همه‏ی‏ آنها جمعآور‏ی‏ بشود، کتاب مضحک‏ی‏ خواهد شد. فقط چ‏ی‏ز‏ی‏ که مهم است به ا‏ی‏ن‏ نکته برم‏ی‏خور‏ی‏م‏ که تأث‏ی‏ر‏ فکر عال‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ در ‏ی‏ک‏ مح‏ی‏ط‏ پست و متعصب خرافاتپرست چه بوده، و ما را در شناسا‏یی‏ او بهتر راهنما‏یی‏ ‏م‏ی‏کند‏. ز‏ی‏را‏ قضاوت عوام و متصوف‏ی‏ن‏ و شعرا‏ی‏ درجه‏ی‏ سوم و چهارم که به او حمله کردهاند از زمان خ‏ی‏ل‏ی‏ قد‏ی‏م‏ شروع شده و هم‏ی‏ن‏ علت مخلوط شدن رباع‏ی‏ات‏ او را با افکار متضاد به دست م‏ی‏دهد‏. کسان‏ی‏ که منافع خود را از افکار خ‏ی‏ام‏ در خطر م‏ی‏د‏ی‏دهاند‏ تا چه اندازه در خراب کردن فکر ا‏و‏ کوش‏ی‏دهاند‏.
‏[با بررس‏ی‏ رباع‏ی‏ها‏ی‏ خ‏ی‏ام‏] م‏ی‏توان‏ی‏م‏ به طور صر‏ی‏ح‏ بگو‏یی‏م‏ که خ‏ی‏ام‏ از سن شباب تا موقع مرگ، ماد‏ی‏،‏ بدب‏ی‏ن‏ و ر‏ی‏ب‏ی‏ بوده (و ‏ی‏ا‏ فقط در رباع‏ی‏اتش‏ ا‏ی‏نطور‏ م‏ی‏نموده‏) و ‏ی‏ک‏ لحن تراژ‏ی‏ک‏ دارد که به غ‏ی‏ر‏ از گو‏ی‏نده‏ی‏ همان رباع‏ی‏ات‏ چهاردهگانه‏ی‏ سابق کس د‏ی‏گر‏ی‏ نم‏ی‏تواند‏ گفته باشد، و ق‏ی‏افه‏ی‏ ادب‏ی‏ و فلسف‏ی‏ او به طور کل‏ی‏ تغ‏یی‏ر‏ نکرده است. فقط در آخر عمر با ‏ی‏ک‏ جبر ‏ی‏أسآلود‏ی‏ حوادث تغ‏یی‏رناپذ‏ی‏ر‏ دهر را تلق‏ی‏ نموده و بدب‏ی‏ن‏ی‏ که ظاهراً خوشب‏ی‏ن‏ی‏ به نظر م‏ی‏آ‏ی‏د‏ اتخاذ م‏ی‏کند‏.
‏به طور خلاصه، ا‏ی‏ن‏ ترانهها‏ی‏ چهار مصراع‏ی‏ کمحجم و پُرمعن‏ی‏ اگر ده تا‏ی‏ از آنها هم برا‏ی‏ ما باق‏ی‏ م‏ی‏ماند،‏ باز هم م‏ی‏توانست‏ی‏م‏ بفهم‏ی‏م‏ که گو‏ی‏نده‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ات‏ در مقابل مسا‏ی‏ل‏ مهم فلسف‏ی‏ چه رو‏ی‏ها‏ی‏ را در پ‏ی‏ش‏ گرفته و م‏ی‏توانست‏ی‏م‏ طرز فکر او را به دست ب‏ی‏اور‏ی‏م‏. لهذا از رو‏ی‏ م‏ی‏زان‏ فوق، ما م‏ی‏توان‏ی‏م‏ رباع‏ی‏ات‏ی‏ که منسوب به خ‏ی‏ام‏ است از م‏ی‏ان‏ هرج و مرج رباع‏ی‏ات‏ د‏ی‏گران‏ ب‏ی‏رون‏ ب‏ی‏اور‏ی‏م‏. اما آ‏ی‏ا‏ ا‏ی‏ن‏ کار آسان است؟
‏سلاستِ‏ طبع، ش‏ی‏وا‏یی‏ کلام، فکر روشن سرشار و فلسفه‏ی‏ موشکاف که از خ‏ی‏ام‏ سراغ دار‏ی‏م‏ به ما اجازه م‏ی‏دهد‏ که ‏ی‏ق‏ی‏ن‏ کن‏ی‏م‏ ب‏ی‏ش‏ از آنچه از رباع‏ی‏ات‏ حق‏ی‏ق‏ی‏ او که در دست است، خ‏ی‏ام‏ شعر سروده که از ب
4
‏ی‏ن‏ بردهاند و آنها‏یی‏ که مانده به مرور ا‏ی‏ام‏ تغ‏یی‏رات‏ کل‏ی‏ و اختلافات ب‏ی‏شمار‏ پ‏ی‏دا‏ ک‏رده‏ و رو‏ی‏ گردان‏ی‏ده‏.
‏علاوه‏ بر ب‏ی‏مبالات‏ی‏ و اشتباهات استنساخ کنندگان و تغ‏یی‏ر‏ دادن کلمات خ‏ی‏ام،‏ که هر کس‏ی‏ به م‏ی‏ل‏ خودش در آنها تصرف و دستکار‏ی‏ کرده، تغ‏یی‏رات‏ عمد‏ی‏ که به دست اشخاص مذهب‏ی‏ و صوف‏ی‏ شده ن‏ی‏ز‏ در بعض‏ی‏ از رباع‏ی‏ات‏ مشاهده م‏ی‏شود‏. مثلاً،
‏شاد‏ی‏ بطلب که حاصل عمر دم‏ی‏ است
‏تقر‏ی‏باً‏ در همه‏ی‏ نسخ نوشته «شاد‏ی‏ مطلب». در صورت‏ی‏ که ساختمان شعر و موضوعش خلاف آن را نشان م‏ی‏دهد‏. ‏ی‏ک‏ دل‏ی‏ل‏ د‏ی‏گر‏ به افکار ضد صوف‏ی‏ و ضد مذهب‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ ن‏ی‏ز‏ هم‏ی‏ن‏ است که رباع‏ی‏ات‏ او مغشوش و آلوده به رباع‏ی‏ات‏ د‏ی‏گران‏ شده.
‏رباع‏ی‏ات‏ی‏ که اغلب دم از شرابخوار‏ی‏ و معشوقهباز‏ی‏ م‏ی‏زند،‏ بدون ‏ی‏ک‏ جنبه‏ی‏ فلسف‏ی‏ ‏ی‏ا‏ نکته‏ی‏ زننده و ‏ی‏ا‏ ناش‏ی‏ از افکار نپخته و اف‏ی‏ون‏ی‏ است و سخنان‏ی‏ که دارا‏ی‏ معان‏ی‏ مجاز‏ی‏ سست و درشت است، م‏ی‏شود‏ با کمال اطم‏ی‏نان‏ دور بزن‏ی‏م‏. مثلاً آ‏ی‏ا‏ جا‏ی‏ تعجب ن‏ی‏ست‏ که در مجموعه‏ی‏ معمول‏ی‏ رباع‏ی‏ات‏ خ‏ی‏ام‏ به ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ بربخور‏ی‏م‏:
‏ا‏ی‏ آنکه گز‏ی‏دها‏ی‏ تو د‏ی‏ن‏ زرتشت
‏اسلام‏ فکندها‏ی‏ تمام از پس و پشت
‏تا‏ ک‏ی‏ نوش‏ی‏ باده و ب‏ی‏ن‏ی‏ رخ خوب؟
‏جا‏یی‏ بنش‏ی‏ن‏ عمر که خواهندت کشت
‏ا‏ی‏ن‏ رباع‏ی‏ تهد‏ی‏دآم‏ی‏ز‏ آ‏ی‏ا‏ در زمان زندگان‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ گفته شده و به او سوءقصد کردهاند؟ جا‏ی‏ ترد‏ی‏د‏ است، چون ساختمان رباع‏ی‏ جد‏ی‏دتر‏ از زمان خ‏ی‏ام‏ به نظر م‏ی‏آ‏ی‏د‏. ول‏ی‏ در هر صورت قضاوت گو‏ی‏نده‏ را درباره‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ و درجه‏ی‏ اختلاط ترانهها‏ی‏ او را با رباع‏ی‏ات‏ د‏ی‏گران‏ نشان م‏ی‏دهد‏.
‏به‏ هر حال، تا وقت‏ی‏ که ‏ی‏ک‏ نسخه‏ی‏ خط‏ی‏ که از ح‏ی‏ث‏ زمان و سند‏ی‏ت‏ تقر‏ی‏باً‏ مثل رباع‏ی‏ات‏ س‏ی‏زدهگانه‏ی‏ کتاب «مونس الاحرار» باشد به دست ن‏ی‏امده،‏ ‏ی‏ک‏ حکم قطع‏ی‏ درباره‏ی‏ ترانهها‏ی‏ اصل‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ دشوار است. به علاوه، شعرا‏یی‏ پ‏ی‏دا‏ شدهاند که رباع‏ی‏ات‏ خود را موافق مزاج و مشرب خ‏ی‏ام‏ ساختهان‏د‏ و سع‏ی‏ کردهاند که از او تقل‏ی‏د‏ بکنند ول‏ی‏ سلاستِ کلام آنها، هر قدر هم کامل باشد، اگر مضمون ‏ی‏ک‏ رباع‏ی‏ را مخالف سل‏ی‏قه‏ و عق‏ی‏ده‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ بب‏ی‏ن‏ی‏م‏ با کمال جرأت م‏ی‏توان‏ی‏م‏ نسبت آن را از خ‏ی‏ام‏ سلب بکن‏ی‏م‏. ز‏ی‏را‏ ترانهها‏ی‏ خ‏ی‏ام‏ با وضوح و سلاستِ کامل و ب‏ی‏ان‏ ساده گفته شده؛ در است‏هزاء‏ و گوشه کنا‏ی‏ه‏ خ‏ی‏ل‏ی‏ شد‏ی‏د‏ و ب‏ی‏پرواست‏.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد داده کاوی

دانلود مقاله در مورد داده کاوی

دانلود-مقاله-در-مورد-داده-کاویلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
Data mining

‏چکیده :
‏ ‏داده ‏کاوی ‏عبارت ‏است ‏از ‏فرآیند ‏خودکار ‏کشف ‏دانش ‏و ‏اطلاعات ‏از ‏پایگاه ‏های ‏داد ‏ه ای.
‏این ‏فرآیند ‏تکنیک ‏ها ‏یی ‏از ‏هوش ‏مصنوعی ‏را ‏بر ‏روی ‏مقادیر ‏زیادی ‏داده ‏اعمال ‏می کند ‏تا ‏روندها , ‏الگوها ‏و روابط ‏مخفی ‏را ‏کشف ‏کند. ‏ابزار های ‏داده ‏کاوی ‏برای ‏کشف ‏دانش ‏یا ‏اطلاعات ‏از ‏داده ‏ها ‏به ‏کاربراتکا نمی کنند، ‏بلکه ‏فرآیند ‏پیشگویی ‏واقعیت ‏ها ‏را ‏خود ‏کار ‏می سازند. ‏این ‏تکنولوژی ‏نوظهور، ‏اخیرًا ‏به ‏طورفزایند ‏های ‏در ‏تحلیل ‏ها ‏مورد ‏استفاده ‏قرار ‏می ‏گیرد.
‏ کلمات کلیدی :
‏ Data mining, Predictive data mining, Exploration data analysis,
Data warehousing, Olap, neural network, Deployment , machine
Learning, Meta-learning, Bagging , Boosting , clustering , Eda
Drill-down analysis, Stacket generalization , classification ‏
2
‏مقدمه :
‏ ‏امروزه با حجم عظیمی از داده ها روبرو هستیم. برای استفاده از آنها به ابزارهای کشف دانش نیاز داریم. داده کاوی به عنوان یک توانایی پیشرفته در تحلیل داده و کشف دانش مورد استفاده قرار می گیرد. داده کاوی در علوم (ستاره شناسی،...)‌در تجارت (تبلیغات، مدیریت ارتباط با مشتری،...) در وب (موتورهای جستجو،...) در مسایل دولتی (فعالیتهای ضد تروریستی،...) کاربرد دارد. عبارت داده کاوی شباهت به استخراج زغال سنگ و طلا دارد. داده کاوی نیز اطلاعات را که در انبارهای داده مدفون شده است، استخراج می کند.
‏در واقع هـــــدف از داده کاوی ایجاد مدل هایی برای تصمیم گیری است. این مدلها رفتارهای آینده را براساس تحلیلهای گذشته پیش بینی می کنند. به کاربردن داده کاوی به عنوان اهرمی برای آماده سازی داده ها و تکمیل قابلیتهای انباره داده ، بهترین موقعیت را برای به دست آوردن برتریهای رقابتی ایجاد می کند‏.

3
‏ ‏ ‏داده کاوی (Data mining)‏ :‏
‏ ‏داده کاوی (Data mining)‏ یک فرایند تحلیلی است که جهت‏ کاوش داده ها (معمولاً حجم بالای داده ها و یا داده های تجاری‏ ‏و مربوط به با‏زار‏) و جستجوی الگوهای پایدار یا روابط سیستماتیک مابین متغیرها بکار میرود وسپس با اعمال الکو های شناسایی شده به زیر مجمو عه های جدید صحت داده های بدست آمده بررسی میگردد.‏ ‏هدف نهایی داده کاوی پیشگ‏و‏یی است‏.
‏سازما ‏نها ‏معمو ‏ً ‏لا ‏روزانه ‏مقدار ‏زیادی ‏داده ‏را ‏در ‏انجام ‏عملیات ‏تجاری ‏خود ‏تولید ‏و ‏جمع ‏آوری ‏می ‏کنند.
‏امروزه ‏برای ‏این ‏پایگاه ‏های ‏داده ‏شرکتی ‏عجیب ‏نیست ‏که ‏مقدار ‏داده ‏های ‏آن ‏در ‏حد ‏ترابایت ‏باشد.‏ ‏با ‏این ‏حال ‏علی ‏رغم ‏ثروت ‏اطلاعاتی ‏عظیم ‏ذخیره ‏شده ‏حدس ‏زده ‏می ‏شود ‏که ‏فقط ‏٪ ‏٧کل ‏داد ‏ه هایی ‏که ‏جمع ‏آوری ‏می شود ‏مورد ‏استفاده ‏قرار ‏می ‏گیرد. ‏بدین ‏ترتیب ‏مقدار ‏قابل ‏توجهی ‏داده ‏که ‏بدون ‏شک ‏حاوی ‏اطلاعات ارزشمند ‏سازمانی ‏است ‏تا ‏حد ‏زیادی ‏دست ‏نخورده ‏باقی ‏می ‏ماند. ‏در ‏محیط ‏تجاری ‏عصر ‏اطلاعات، ‏که ‏هر ‏روز رقابتی تر ‏می شود ‏می توان ‏با ‏استخراج ‏اطلاعات ‏از ‏داد ‏ه های ‏استفاده ‏نشده ‏به ‏تصمیم ‏گیری های ‏استراتژیک ‏دست یافت. ‏در ‏طول ‏تاریخ ‏تحلیل ‏داده ‏ها ‏از ‏طریق ‏رگرسیون ‏و ‏دیگر ‏تکنیک ‏های ‏آماری ‏انجام
5
‏شده ‏است. ‏ برای استفاده ‏از ‏این ‏تکنیکها ‏، ‏لازم ‏است ‏که ‏تحلیل ‏گر ‏مدلی ‏خلق ‏کند ‏و ‏فرآیند ‏گر ‏دآوری ‏دانش ‏را ‏سازمان ‏دهد.
‏اما ‏امروزه ‏این ‏روش ‏ها ‏به ‏تنهایی ‏کافی ‏نیستند ‏و ‏باید ‏از ‏روش ‏ها ‏ی ‏خود ‏کار ‏استفاده ‏کرد.
‏داده ‏کاوی ‏عبارت ‏است ‏از ‏فرآیند ‏خودکار ‏کشف ‏دانش ‏و ‏اطلاعات ‏از ‏پایگاه ‏های ‏داد ‏ه ای.
‏این ‏فرآیند ‏تکنیک ‏ها ‏یی ‏از ‏هوش ‏مصنوعی ‏را ‏بر ‏روی ‏مقادیر ‏زیادی ‏داده ‏اعمال ‏می کند ‏تا ‏روندها ‏، ‏الگوها ‏و روابط ‏مخفی ‏را ‏کشف ‏کند. ‏ابزار های ‏داده ‏کاوی ‏برای ‏کشف ‏دانش ‏یا ‏اطلاعات ‏از ‏داده ‏ها ‏به ‏کاربر ‏اتکا نمی کنند، ‏بلکه ‏فرآیند ‏پیشگویی ‏واقعیت ‏ها ‏را ‏خود ‏کار ‏می سازند. ‏این ‏تکنولوژی ‏نوظهور، ‏اخیرًا ‏به ‏طور
‏ف‏ر‏ایند ‏های ‏در ‏تحلیل ‏ها ‏مورد ‏استفاده ‏قرار ‏می ‏گیرد
‏ ‏ ‏داده کاوی پیشگویانه رایج‏ ‏ترین نوع داده کاوی است و با برنامه های کاربردی تجاری در ارتباط مستقیم است . فرایند داده کاوی از سه مرحله تشکیل شده است.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

دانلود مقاله در مورد دادشاه بلوچ 65 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-دادشاه-بلوچ-65-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 65 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏دادشاه بلوچ
‏ 
 
‏در این مجموعه شرح حال بلوچ ساده دل و خانواده دوستی را خواهید یافت که در اثر ظلم و ستم سردار
‏ 
‏ ‏قدرتمند منطقه و عوامل ژاندارمری ، سر به عصیان و شورش برداشته و تبدیل به یکی از قسی القلب ترین
‏ 
‏ ‏جانیان تاریخ گردید .
‏ 
‏کتاب حاضردر۳ فصل تنظیم شده است که در :
‏ 
‏فصل اول :
‏۱ـ بیش گفتار نگارنده داستان .
‏۲ ـ شرایط سیاسی واجتماعی کشور ‏ایران‏ بس ا ز جنگ جهانی دوم.
‏۳ ـ مو قعیت جغرافیایی و سوابق تاریخی ،اجتماعی ، فرهنگی ، طبیعی وسیاسی منطقه بلوچستان محل وقوع حادثه دادشاه وشرایط حاکم برآن.
‏فصل دوم :
‏۱ ـ داستان واقعی زندگی و عصیان دادشاه و لشکر کشی دولت مرکزی به منطقه بلوچستان بمنظور قلع و قمع دادشاه و همراهان .
‏فصل سوم :
‏۱ ـ آنچه دیگران در زمینه ی وقایع آن زمان بلوچستان ، خاصه در مورد دادشاه و لشکر کشی دولت به منطقه و قلع و قمع دادشاه و همراهان نگاشته و منتشر کرده اند .
‏۲ ـ نقشه های استان سیستان و بلوچستان ، مناطق عشایری و عملیاتی دادشاه ، امیر نشین قطر ، تصاویر شخصیت ها ، افراد و ..
‏ 
‏فصل اول
‏ 
‏پیش گفتار
‏ 
‏در اسفندماه سال ‏۱۳۴۵‏ خورشیدی ماموریت یافتم تا در سمت رئیس یکی از ادارات استان سیستان و بلوچستان به آن دیار کوچ کنم . بلافاصله رخت سفر بستم و به محل خدمتی جدید عزیمت نمودم .
‏ پس از عزیمت به محل و انجام تحویل و تحول امور اداره و استقرار در شغل جدید ، بنا به اقتضای شغلی که برعهده داشتم الزاما به منظور بازدید و سرکشی امور محوله به نقاط مختلف استان از دشت و کوهستان گرفته تا دورترین و صعب العبورترین نقاط سفر می کردم . در این رابطه با مردم محل تنگاتنگ در ارتباط بودم و گهگاه در این سفرها شبها پس از انجام بازدیدهای روزانه پای صحبت افراد محلی و پیرمردان بلوچ می نشستم و آنان با اشتیاق فراوان داستانها از اتفاقاتی که در منطقه بوقوع پیوسته بود برایم می گفتند .من هم که پس از کار روزانه و نبودن سرگرمی دیگری در محل ، مشتاق شنیدن افسانه ها و اتفاقات و جنگ و ستیز های مردم محل بودم ، ساعت ها سرا پا گوش می شدم و به آنان فرصت می دادم تا آنچه را در خاطر دارند بازگو کنند . بیاد داشتم ، که در زمان تحصیل در دبیرستان دارالفنون تهران ، بین سالهای ‏۱۳۳۰‏ تا ‏۱۳۳۶‏ خورشیدی روزنامه ها و رادیو تهران از اتفاقات عمده ای که در بلوچستان رُخ داده بود چیزها مینوشتند ، از جمله اینکه شخصی بنام دادشاه بلوچ یاغی شده و عده ای را بقتل رسانیده است .از جملة مقتولین نام دکتر کارول آمریکائی رئیس سازمان اصل چهار ترومن در ‏ایران‏ و همسر و همراهانش برده می شد که دولت برای دستگیری و قلع و قمع دادشاه و دارو دسته اش قوای نظامی به محل اعزام داشته بود . از داستانهای محلی که در آن شبهای تنهایی ، بارها و بارها بگوشم خوانده می شد ، یکی همین داستان شورش و عصیان دادشاه بلوچ بود . این داستان هنوز در منطقه زبانزد مردم محل می بود و از افتخارات مردم بلوچ بشمار می آمد .
‏برای من جالب توجه بود و علاقمند بودم که از کم و کیف آن ماجرا مطلع شوم ، زیرا در محل خدمتی قبلی ام، استان فارس و بنادر که به مدت‏ ۵‏ سال در سمت مشابه انجام وظیفه نموده بودم ، با اینگونه مسائل و جریانهای مشابه برخورد فراوان داشتم . بهر حال علاقمندی من برای اطلاع از واقعیت افسانه ی دادشاه مرا بر آن داشت تا در تماس و گفت و شنود رویا روی با مردم و سرداران محل که با آنان آشنایی داشتم و در این جریان نقشی داشتند (سردار عیسی خان مبارکی - سردار محمدخان لاشاری - موسی خان مبارکی ) و همچنین آگاهان و پیرمردان بلوچ که در این باره خاطراتی داشتند ، مذاکره و کسب اطلاع نمایم بارها و بارها افسانه دادشاه را از زبان مردم شنیدم و بخاطر سپردم .
‏در این زمینه قبل از نگارنده ، جوانی بنام ‏سیاکزار فیروزان‏ که سرپرستی دفتر تلفن شهر خاش را برعهده میداشت‏ ‏ ، تحقیقات وسیعی انجام داده بود که در شبهای دراز و متوالی به شنیدن یافته های او نشستم و از مجموع گفت و شنود و نقل و قول ها آنچه دستگیرم گردید ، مطالبی است که در این کتاب به آن پرداختم .
‏لازم است یادآور شوم با توجه به مدت طولانی خدمتی ام در استان سیستان و بلوچستان که مجموعا بالغ بر ‏۱۰‏ سال می گردد و در این مدت سمتهای مختلف و شغلهای جنبی دیگری را هم علاوه بر وظیفه اصلی ام برعهده داشتم ، امکان هرچه بیشتر ارتباط نزدیک و گفت و شنود با مردم متنفذ محل برایم فراهم بود .
‏در اینجا نام سرداران ، متنفذین و نامداران محلی را که با آنان آشنایی و دوستی و گاهی محرمیت پیدا کرده بودم ذکر می نمایم .
‏ 
‏افسانه‏ ‏دادشاه
‏ 
‏طی سالهای ‏۱۳۲۶‏ تا ‏۱۳۳۶‏ خورشیدی نام دادشاه بعنوان یک سارق مسلح و قسی القلب در منطقه ی بلوچستان بر سر زبانها جاری بود و گهگاه در نشریات آن زمان انعکاسی کم رنگ می یافت .
‏دادشاه در قساوت ، خون ریزی و شقاوت تفاوتی چندان با سایر سارقین مسلح کشور نداشت و می توان او را با سارقین مسلح کُرد چون : اسماعیل آقا سیمتقو و یا همه رشید مقایسه نمود .
‏تفاوت اسماعیل آقا سیمتقو و همه رشید با دادشاه در آن بود که آنان در طوایف و عشایر کُرد افرادی صاحب نام و با نفوذ و دارای ریشه و یاران بسیار و امکانات فراوان بودند ، در حالی که دادشاه یک بلوچ ساده و معمولی و از طبقة پائین اجتماع منطقه ی خود می بود .
‏ در آن زمان در نقاط مختلف کشورمان ‏ایران‏ از کوههای سر به فلک کشیده تا گستره ی دشتها همه جا از اینگونه افراد یافت می شد و گاه‏ ‏و بیگاه نامی از آنان برده می شد . برای نمونه در منطقه ی فیروز آباد و قیر و کارزین استان فارس ، خُردُل ، حیدر ، بستان موصوللو و غلام رزمی و ... در منطقه ی کاشان ، نطنز و اردستان ،‏ ‏نایب حسین کاشی و فرزندش ماشالله خان کاشی ، در منطقه ی نیریز ، داراب ، فورگ و آبشور تا سرحد شهرستان سیرجان ، مرتضی خان صادقی و برادرش موسی خان و درمنطقه ی دشتستان ، شیخ چاه کوتاهی را می توان نام برد.
‏ در‏ ‏روز چهارم فروردینماه ‏۱۳۳۶‏ خورشیدی ، مطابق با ‏۲۴‏ مارس ‏۱۹۵۷‏ میلادی دادشاه نه بعنوان یک سارق مسلح ، بلکه بنام یک یاغی مسلح و عصیانگر در نشریات مرکز معرفی گردید .
‏ 
‏در صفحه ‏۸۸۱‏ گاهنامه ی پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی
‏ در تاریخ چهارم فروردینماه ‏۱۳۳۶‏ خورشیدی ثبت است :
‏ 
‏( یک دسته از سارقین مسلح به سرکردگی دادشاه یاغی و راهزن بلوچ ، در یکصد کیلومتری جنوب ایرانشهر در محلی بنام تنگ سرحه به اتومبیل حامل رؤسای آمریکایی اصل چهار کرمان و بلوچستان حمله کرده آنان را کشتند .
‏در این حادثه یک مهندس ایرانی و یک راننده نیز به قتل رسیدند . ژاندارمری کل کشور چندین دسته ژاندارم را برای دستگیری سارقین که در نقاط صعب العبور مخفی شده بودند اعزام داشت ) .
‏ ‏با عنوان این مطلب در نشریات مرکز و انعکاس در رادیو تهران و همچنین در نشریات خارجی ، دادشاه از معروفیت خاصی برخوردار شد و همطراز با افرادی چون : قاضی محمد ، ملامصطفی بارزانی ، و همه رشید در کزردستان و صولت الدوله قشقایی و فرزندانش ناصرخانو ملک منصور خان ، محمدحسین خان و خسرو خان‏ ‏ در استان فارس و فتح الله حیات داودی و شیخ خزعل در خوزستان و ناصرخان طاهری ، عبدالله خان ضرغامپور و خسرو خان بویر احمدی در کهکیلویه و بویر احمدی گردید .
‏دادشاه دیگر یک سارق مسلح ساده و معمولی نبود زیرا دولت آمریکا که بدنبال اجرای طرح کمک های عمرانی به کشورهای عقب افتاده با عنوان دکترین آیزنهاور کمک های فراوان عمرانی خود را به ایراندنبال می نمود ، با تهدید دولت ‏ایران‏ ، تاکید کرده بود در صورتیکه دولت ‏ایران‏ قادر نباشد زنده یا کشته دادشاه را تحویل دهد ، کلیه یاعتبارات و کمکها قطع خواهد شد . با توجه
‏ ‏ به شرایط حکومتی ‏ایران‏ که سالهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود، و خالی بودن خزانه ی دولت و مشکلات دیگری که شرح آن بدنبال خواهد آمد ، دولت ‏ایران‏ موظف و مقید گردید تا کشته یا زنده دادشاه را به دولت آمریکا هدیه کند.
‏فقر عمومی ، بیماری ، محرومیت ، بیسوادی و گرسنگی زندگی رقت بار مردم بلوچ را تشکیل می داد .
‏سرداران محلی که در واقع نمایندگان قانونی دولت مرکزی در منطقه بودند و دولت مرکزی هیچگونه نفوذی بر آنان نداشت ،کلیه ی نیازهای خود را از همین مردم بلوچ بدبخت و بینوا تامین می کردند . و عملا پاسگاههای ژاندارمری بازوان مسلح سرداران بلوچ بودند که به دستگیری و ضزب و شتم مردم بیچاره می پرداختند تا منافع سرداران را تامین نمایند .در واقع سرداران دارای دو نیروی مسلح موازی بودند ، یکی عناصر و افراد و نوکرهای سردار که غالبا مسلح بودند و گروه شبه نظامی محلی را تشکیل می دادند و دیگری پاسگاههای ژاندارمری که نمک گیر و جیره خوار سرداران شده بودند .پاسگاه های ژاندارمری مراجعین و شاکیان و ستمدیدگان را بعوض استمداد تنبیه ، زندانی و حتی شکنجه و آزار نموده و برایشان پرونده سازی می کردند .
‏افسانه ی دادشاه نه باین سادگی بود که بنا به اقتضای سیاست روز دررسانه های ارتباط جمعی منتشرمی شد و نه آنقدر مبهم و پیچیده که نتوان براحتی به واقعیت آن راه یافت .
‏بمنظور شناخت علت یاغی شدن و عصیان و شورش دادشاه و آنچه بنام او اتفاق افتاد بایستی ابتداء تا حدودی با شرایط خاص کشور و خصوصا منطقه بلوچستان ، خصوصیات اخلاقی ، فرهنگی ، مذهبی مردم محل ، تعصبات مذهبی ، آداب و رسوم ، شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم در منطقه ، شکل هرم سازمانی حکومت محلی ، اقتدار دولت در محل ، نفوذ و قدرت فوق العاده سرداران بلوچ در آن زمان ، آب و هوا و نحوه ی معیشت مردم آن دیار آشنا شد ، سپس به اصل موضوع یعنی عصیان دادشاه آن مرد بلوچ ساده دل و درمانده ای پرداخت که در هفت آسمان یک ستاره نداشت و بر پهنه ی گسترده ی زمین جز ستم مونسی نمی یافت .
‏ 
 
‏اوضاع و احوال کشور در سالهای بین ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی همزمان
‏ 
‏با طول مدتعملیات دادشاه در منطقه ی بلوچستان
‏ 
‏از شهریورماه ‏۱۳۲۰‏ خورشیدی و پس از سقوط رضاشاه که با ورود نیروهای اشغالگر شوروی در شمال و انگلیس در جنوب کشورمان ‏ایران‏ صورت گرفت و ارتش های مهاجم عملا کشورایران را به دو قسمت : مناطق اشغالی شوروی در شمال و انگلیس در جنوب و غرب درآورده بودند .
‏قحطی ، فقرو بدبختی گریبانگیر ملت ‏ایران‏ شده و دولت مرکزی از هم پاشیده شده بود .

 

دانلود فایل