نمونه سوالات کنکور , دانلود سوالات کنکور

نمونه سوالات کنکور , سئوالات کنکور,دانلود سوالات کنکور ریاضی, دانلود سوالات کنکور کارشناسی ارشد , پاسخ سوالات کنکور , پیشینه تحقیق , نمونه سوال پیام نور , جزوه , پاورپوینت , طرح توجیهی , پرسشنامه

نمونه سوالات کنکور , دانلود سوالات کنکور

نمونه سوالات کنکور , سئوالات کنکور,دانلود سوالات کنکور ریاضی, دانلود سوالات کنکور کارشناسی ارشد , پاسخ سوالات کنکور , پیشینه تحقیق , نمونه سوال پیام نور , جزوه , پاورپوینت , طرح توجیهی , پرسشنامه

دانلود مقاله در مورد رابعه بنت کعب قدیمی ترین شاعر زن 7 ص

دانلود مقاله در مورد رابعه بنت کعب قدیمی ترین شاعر زن 7 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-رابعه-بنت-کعب-قدیمی-ترین-شاعر-زن-7-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏قدیمی ترین شاعر زن ایرانی
‏3
‏رابعه بنت کعب قدیمی ترین شاعر زن
‏حضور زنان در تاریخ ادبیات هم همچون دیگر علوم ‏کمرنگ و نامحسوس بوده و به ندرت در تاریخ و گذشته آن نامی از زنان به‏ ‏عنوان بنیانگذار یک سبک یا مکتبی خاص برده شده است که دلیل آن به علت ‏جامعه مردسالارانه و تعصبات مردانه چندان دور از ذهن نبوده است و حضور ‏زنان در ادبیات و شعر هم کمرنگ بوده و به ندرت می توان در کتب قدیمی و ‏تذکره ها نامی از زنان شاعر و ادیب را مشاهده کرد. قدیمی ترین شاعره که در ‏کتب از او نام برده شده، رابعه بنت کعب است که متاسفانه در تمامی کتاب ها ‏تعریف از او از چند خط نیز تجاوز نکرده است.
‏شاید به علت همین باورهای ‏سخت آن زمان که بسیاری از کارها و اعمال برای زنان ناشایست می دانستند، ‏سرودن شعر و ابراز احساسات در قالب کلمات نیز در آن زمان کاری ناشایست و ‏ناپسند بوده یا شاید زنان حق تحصیل یا خواندن و نوشتن نداشتند یا اگر خوش ‏بینانه به این موضوع نگاه کنیم که شاید زنانی شاعر بوده اند ولی به علت جو ‏مردسالار آن زمان در کتاب های تذکره نامی از آنها برده نشده است. 
   ‏اولین ‏شاعره زبان دری که در تذکره ها از او نام برده شده است، رابعه بنت کعب ‏قزداری است که هم عصر شاعر و استاد شهیر زبان فارسی رودکی بود و در نیمه ‏اول قرن چهارم در بلخ حیات داشت. پدر او که شخص فاضل و محترمی بود، در‏ ‏دوره سلطنت سامانیان در سیستان، بست، قندهار و بلخ حکومت می کرد. از تاریخ ‏تولد رابعه اطلاعی در دست نیست; ولی پاره ای از حیات او معلوم است.
 
‏3
‏این ‏دختر دانشمند در اثر توجه پدر توانست تعلیمات خوبی را کسب کند و در زبان ‏دری معلومات وسیعی حاصل کرد و چون ذوق شاعری داشت، شروع به سرودن اشعار ‏شیرین کرد. عشقی که رابعه نسبت به یکی از غلامان برادر خود در دل می ‏پردازد، بر سوز و شور اشعارش افزوده و آن را به پایه تکامل رسانید. چون ‏محبوب او غلامی بیش نبود و بنا بر آداب و رسوم آن دوران، رابعه نمی توانست ‏امیدی به ازدواج با آن غلام داشته باشد، از زندگی و سعادت به کلی ناامید ‏بوده، یگانه تسلی خاطر حزین او سرودن اشعار بود، که در آن احساسات سوزان و ‏هیجان روحی خود را بیان می کرد.
‏حارث، برادر رابعه که بعد از ‏مرگ پدر، حاکم بلخ شده بود، توسط یکی از غلامان خود که صندوقچه بکتاش را‏ ‏دزدیده، به جای جواهرات و طلا در آن اشعار مملو از عشق و سوز و گداز رابعه ‏را یافته و از این عشق آگاهی یافته، باوجود پاکی آن بر خواهر خود آشفته، ‏حکم به قتل او داد و رابعه درسنین جوانی، با دل پر آرمان با دنیایی که از ‏آن جز غم و ناکامی نصیبی نداشت، وداع کرد. اگر چه جز تعداد بسیار محدود ‏چیزی از اشعار رابعه باقی نمانده ولی آن چیزی که در دست است بر لیاقت و ‏ذوق ظریف او دلالت می کند و ثابت می سازد که شیخ عطار و جامی در تمجیدی که‏ ‏از اوکرده اند، مبالغه نکرده اند.
‏نمونه ای از اشعاررابعه : 
‏عشق او بازاند آوردم به بند‏
‏کوشش بسیار نامد سودمند 
‏عشق دریایی کرانه ناپدید 
‏کی توان کرد شنا، ای هوشمند ؟
‏4
‏عشق را خواهی که برپایان بری
 ‏بس که بپسندید باید ناپسند 
‏زشت باید دید و انگارید خوب 
‏زهر باید خورد و انگارید قند 
‏توسنی کردم، ندانستم همی
‏کز کشیدن تنگ تر گردد کمند 
‏با ‏این وجود، در دست داشتن همین تعداد کم اشعار، بازگو کننده قدرت کلام و ‏قریحه شاعرانه رابعه است و این که با درک وضع موجود و موقعیت اجتماعی زنان ‏در آن دوران (به گونه ای که به خاطر عشق حکم به قتل او می دهند) تمامی ‏اشعار گواهی از دید باز و نگاه روشن وی به پیرامونش دارد. 
‏هرچند ‏که جای بسی تاسف است که تعداد اشعار او چندان قابل ملاحظه نیست و تعداد ‏آنها انگشت شمار است و این که در تمام کتب تاریخی که نام او آمده چیز ‏زیادی از زندگی او در دست نیست ولی همین کافی است که پس ازطی این همه قرن،‏ ‏نام او توانسته جایگاه ثابتی را در کتاب های تاریخ ادبیات به عنوان اولین ‏زن شاعرکسب کند.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد رابطه میان تعهد حرفه ای و سازمانی 16 ص

دانلود مقاله در مورد رابطه میان تعهد حرفه ای و سازمانی 16 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-رابطه-میان-تعهد-حرفه-ای-و-سازمانی-16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏عنوان مقاله: رابطه میان تعهد حرفه ای و سازمانی
‏چکیده:
‏ حرفه ای و تعهد سازمانی به مثابه انواع تعهد ، محور بحث و مطالعه پژوهشگران مدیریت و رفتار سازمانی طی چند دهه اخیر است . بخش عمده ای از نظریه پردازان اولیه با فرض دیدگاه تعارض حرفه ای ‏–‏ بوروکراتیک ، متعقدند تعهد حرفه ای و سازمانی در تعارض با هم بوده و رابطه ناسازگاری با یکدیگر دارند. طوری که با افزایش تعهد کارکنان به حرفه خود ، تعهد آنان به سازمان کاهش می یابد . در مقابل ، برخی پژوهش گران از جمله محققان اخیر ، معتقدند که تعهد حرفه ای و سازمانی الزاماً سازه‌های متعارض و ناسازگاری نیستند ، بلکه می توانند همبستگی معنی داری با یکدیگر داشته باشند .به گونه ای که در سازمانها می‌توان شاهد سطح بالای هر دونوع تعهد بود . با عنایت به توضیحات پیش گفته ، هدف مقاله حاضر بررسی دیدگاههای موافق و مخالف در این زمینه و ارائه رویکردی مناسب (با محوریت سازگاری رابطه تعهد حرفه ای و سازمانی‌) در این حوزه مطالعه است .
‏2
‏مقدمه
‏یکی از موضوعاتی که توجه محققان در زمینه تعهد را به خود جلب کرده است ، جنبه های مختلف مفهوم تعهد است. زیرا، دلبستگی و تعهد کارمند نه تنها با سازمان بلکه با مراجع دیگری چون حرفه ، خانواده، سرپرست مستقیم، مذهب، و غیره در ارتباط است. دو جنبه تعهد که بسیار مورد توجه قرار گرفته عبارتنداز تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای. شناخت ماهیت رابطه، سازگاری یا تقابل میان دو نوع تعهد، موضوع بسیاری از مباحث است ( 171 - 194‏: (Mathieu & Zajac, ‏1990.
‏در ادبیات کلاسیک «مدل تعارض حرفه‌ای- سازمانی» ،فرض می شود که مجموع تعهد به سازمان وحرفه،صفر است. یعنی اینکه تعهدبه یک طرف باعث کم شدن تعهد به طرف دیگرمی شود .اما عده ای معتقدند که اینگونه نیست و تعهد سازمانی و حرفه ای می تواند به‌عنوان پدیده های جدا و متمایز فرض شوند که دراین صورت تعهدحرفه ای وسازمانی در راستای یکدیگر قرار می گیرند. پس حرفه‌ای ها می توانند به حرفه و در عین حال به سازمان خود متعهد باشند(333 - 349 :Wallace,‏1993).
‏تا به‌حال، ادبیات تحقیق به بررسی دیدگاههای مختلف پیرامون رابطه میان تعهد سازمانی و حرفه ای پرداخته اند. محققانی مثل« کورن هاوسر (1962)» ،« بلاو و اسکات(1962)» ،«الکساندر(1981)» ،«‌هال (1968)» ،«دورف من و هاول(1986)»‌، کسانی هستند که بین تعهد سازمانی و حرفه ای ، تعارض دیده اند. بر اساس دیدگاههای این پژوهشگران ،کارمندان حرفه ای، آن‌طور که ادعا می کنند، بیشتر به حرفه و ارزشهای آن وفادار هستند تا سازمان و کارفرمایان خویش.
‏گرچه مساله تعارض بین تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما برخی از محققان معتقدندکه این دو با هم تعارضی ندارند. اینان در حقیقت، عقیده دارندکه یک رابطه مثبت بین تعهد حرفه ای و سازمانی وجود دارد.
‏3
‏برای نمونه محققانی مثل «‌والنسی،آرانیا و کوش نی یر(1986)»‌، «آلوتو و هربینیاک(1972)» ،«اورگان و گرین(1981)»‌، «ویلیامز و همکاران(1986)»‌، ادعا کردند که وجود توأمان و روبه رشد خصوصیات حرفه ای و بوروکراتیک در کارها مشهود است. این اعتقاد منجر به رویکرد عدم وجود تعارض بین تعهد سازمانی و حرفه ای شد. در این دیدگاه ، اهداف و انتظارات حرفه ای‌ها توسط سازمان برآورده شده و فرض می‌شود که معمای تعهد وجود ندارد .
‏با عنایت به توضیحات پیش گفته‌، اینک و در ادامه مقاله ضمن اشاره به تعاریف و مفاهیم تعهد ، دیدگاههای موافق و مخالف (‌با تأکید بر رویکردهای موافق ) درزمینه رابطه تعهد حرفه ای و تعهد سازمانی تبیین می‌شود‌.
‏مفاهیم تعهد
‏الف ) تعهد حرفه ای
‏سانتوز تعهد حرفه ای را احساس هویت و وابستگی نسبت به یک شغل و حرفه خاص می داند و بر تمایل و علاقه به کار در یک حرفه به عنوان تعهد حرفه‌ای تأکید می کند. او از جمله معدود پژوهشگرانی است که به رابطه میان تعهد حرفه ای و تعهد سازمانی اعتقاد دارند (Santos,‏1998:57 – ‏61).
‏در پژوهشی دیگر تعهد حرفه ای از دیدگاه نظریه هویت اجتماعی تعریف شده است . این نظریه معتقد است که افراد خودشان را درون طبقات مختلف اجتماعی ( از جمله حرفه ، گروه ، سازمان و نظایر آن‌) دسته بندی می کنند و از طریق آن خود را بر حسب عضویت در یک موجودیت خاص تبیین می کنند. یعنی افراد علاقه دارند تا در گروه یا دسته ای از جامعه قرار گیرند (Mael & Ashforth, ‏1995 : ‏303-333) .
‏تعریف« والاس » و همکاران از تعهد حرفه ای همانند تعریف « آلن » و « می یر‌» از تعهد سازمانی است . این پژوهشگر و همکارانش برای تعهد حرفه ای نیز سه بعد عاطفی ، مستمر و هنجاری قائل شده و تعهدحرفه ای را احساس هویت با یک حرفه ، نیاز به استمرار خدمت در یک شغل و احساس مسئولیت بالا نسبت به آن تعریف کرده اند
‏از طرف دیگر تعهد شغلی نوعی حالت شناختی و احساس هویت روانی با یک شغل را نشان می دهد.تعهد شغلی، اعتقاد در مورد شغل فرد است و به مقداری که یک شغل می تواند نیازهای فعلی فرد را برآورده سازد، بستگی دارد. اشخاصی که شدیدا درگیر شغل هستند، شغل را به‌عنوان بخش مهمی از هویت شخصی شان در نظر می گیرند. علاوه بر این، افراد دارای وابستگی شغلی بالا، بیشتر علایق خود را وقف شغل خود می کنند (
‏4
Hackett , Lapierre & Hausdorf,‏2001: ‏392 – ‏396) .
‏ب ) تعهد سازمانی
‏تعهد سازمانی به عنوان وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر گرفته می‌شود که بر اساس آن فردی که شدیدا متعهد است، هویت خود را با سازمان معین می کند ، در سازمان مشارکت می‌کند و در آن درگیر می شود و از عضویت در سازمان لذت می برد .( Mowdey, Porter & Steers,‏1982:20)
‏بوکانان( 1974) ، تعهد را چنین تعریف می کند:«تعهد نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزشها و اهداف یک سازمان است. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف سازمان ، به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن.
‏پرتر و همکاران (1978) تعهدسازمانی را به‌عنوان «درجه نسبی تعیین هویت فرد با سازمان و مشارکت و درگیری او در سازمان تعریف کرده اند» . در این تعریف، تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود (Allen & Meyer , ‏1990:1-18):
‏-1 اعتقاد به اهداف و ارزشهای سازمان
‏-2 تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان
‏-3 آرزو وخواست قوی وعمیق برای ادامه عضویت با سازمان.
‏دیدگاه های ناظر برتعارض تعهد حرفه ای و سازمانی
‏احتمال ایجاد تعارض در تعهد افراد به سازمان و حرفه، برای اولین بار توسط «گولدنر(1957)» مطرح شد. او بیان کرد که کارکنان حرفه ای به جای وفاداری به سازمان، به یک مرجع برون سازمانی، یعنی گروه حرفه ای خود وفادار می شوند. در مقابل، کارکنان دارای دانش و توانایی محدود، به سازمان، متعهد بوده و دارای یک گروه مرجع داخلی هستند. گولدنرخاطر نشان کرد که گسترده اندیشان ( حرفه ای ها ) بر خلاف محدود بینان در یک سازمان نمی مانند و در تکاپو هستند. او ادعا می کند که تعهد سازمانی و تعهد حرفه ای با هم ناسازگارند( یک کارمند یا به سازمان یا به یک حرفه و نه هر دو، متعهد می شود ).
‏زاجاک و ماتیو در تحلیل کلان از پیش نیازها و برآیندهای تعهد سازمانی، ضعیف ترین همبستگیها (ضرایب همبستگی حدود 4/0) را میان معیارهای تعهد شغلی و تعهد سازمانی، گزارش کردند و نتیجه گرفتند که بهتر است این دو نوع تعهد به‌طور مجزا بررسی شوند. از دیدگاه این دو و بسیاری از پژوهشگران ، تعهد سازمانی و تعهد شغلی دارای همبستگی ضعیف بوده و سازه‌های متمایزی هستند.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد راز ختم نبوت 56 ص

دانلود مقاله در مورد راز ختم نبوت 56 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-راز-ختم-نبوت-56-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏راز ختم نبوت
‏ظهور دین اسلام ، با اعلام جاودانگی آن و پایان یافتن دفتر نبوت توام‏ ‏بوده است . ‏مسلمانان همواره ختم نبوت را امر واقع شده تلقی کرده‏اند .
‏هیچ گاه برای آنها این مساله مطرح نبوده که پس از حضرت محمد‏ (ص) ‏پیغمبر دیگری خواهد آمد یا نه ؟ چه ، قرآن کریم با صراحت ، پایان یافتن‏ ‏نبوت را اعلام و پیغمبر بارها آن را تکرار کرده است . ‏در میان مسلمین‏ ‏اندیشه ظهور پیغمبر دیگر ، مانند انکار یگانگی خدا یا انکار قیامت ، با ایمان به اسلام همواره ناسازگار شناخته شده است .
‏تلاش و کوششی که در میان دانشمندان اسلامی در این زمینه به عمل آمده‏ ‏است ، تنها در این جهت بوده که می‏خواسته‏اند به عمق این اندیشه پی ببرند و راز ختم نبوت را کشف کنند .
‏وارد بحث ماهیت وحی و نبوت نمی‏شویم . ‏قدر مسلم این است که وحی ، تلقی و دریافت راهنمایی است از راه اتصال ضمیر ‏به غیبت و ملکوت . ‏نبی ، وسیله ارتباطی است میان سایر انسانها و جهان‏ ‏دیگر و در حقیقت پلی است میان جهان انسانها و جهان غیب . ‏نبوت از جنبه شخصی و فردی ، مظهر گسترش و رقاء شخصیت روحانی یک فرد انسان است و از جنبه عمومی ، پیام الهی است برای انسانها به منظور رهبری آنها که به وسیله یک فرد به دیگران ابلاغ می‏گردد . ‏همین جاست که اندیشه ختم نبوت ، ما را با پرسشهایی مواجه می‏کند ، که‏ : ‏آیا ختم نبوت و عدم ظهور نبی دیگر بعد از خاتم النبیین به معنی کاهش‏ ‏استعدادهای معنوی و تنزل بشریت در جنبه های روحانی است ؟ آیا مادر روزگار از زادن فرزندانی ملکوتی صفات که بتوانند با غیب و ملکوت پیوند داشته باشند ناتوان شده است و اعلام ختم نبوت به معنی اعلام نازا شدن‏ ‏طبیعت نسبت به چنان فرزندانی است ؟ بعلاوه ، نبوت معلول نیازمندی بشر به پیام الهی است و در گذشته طبق‏ ‏مقتضیات دوره‏ها و زمانها این پیام تجدید شده است . ‏ظهور پیاپی پیامبران‏ ‏، تجدید دائمی شرایع ، نسخهای مداوم کتب آسمانی همه بدان علت است که‏ ‏نیازمندیهای بشر دوره به دوره تغییر می‏کرده است و بشر در هر دوره‏ای‏ ‏نیازمند پیام نوین و پیام‏آور نوینی بوده است . ‏با این حال ، چگونه‏ ‏می‏توان فرض کرد که با اعلام ختم نبوت این رابطه یکباره بریده شود و پلی‏ ‏که جهان انسان را به جهان غیبت متصل می‏کند یکسره خراب گردد و دیگر پیامی به بشر نرسد و بشریت بلاتکلیف گذاشته شود ؟ از اینها همه گذشته ، چنانکه می‏دانیم در فاصله میان
2
8
‏پیامبران صاحب شریعت مانند نوح و ابراهیم و موسی و عیسی یک سلسله‏ ‏پیامبران دیگر ظهور کرده‏اند که مبلغ و مروج شریعت پیشین بوده‏اند . ‏هزاران نبی بعد از نوح آمده‏اند که مبلغ و مروج شریعت نوحی بوده‏اند ، همچنین بعد از ابراهیم و غیره . ‏فرضا انقطاع نبوت تشریعی را بپذیریم و بگوییم با شریعت اسلام شرایع ختم شد ، چرا نبوتهای تبلیغی بعد از اسلام‏ ‏قطع شد ؟ چرا اینهمه پیامبر بعد از هر شریعتی ظهور کردند و آنها را تبلیغ‏ ‏و ترویج و نگهبانی کردند ، اما بعد از اسلام حتی یک پیامبر اینچنین نیز ظهور نکرد ؟ اینهاست پرسشهایی که از اندیشه ختم نبوت ناشی می‏شود . ‏اسلام که خود عرضه کننده این اندیشه است پاسخ این پرسشها را داده است‏ . ‏اسلام اندیشه ختم نبوت را آنچنان طرح و ترسیم کرده است که نه تنها ابهام و تردیدی باقی نمی‏گذارد ، بلکه آن را به صورت یک فلسفه بزرگ در می‏آورد . ‏از نظر اسلام ، اندیشه ختم نبوت نه نشانه تنزل بشریت و کاهش‏ ‏استعداد بشری و نازا شدن مادر روزگار است و نه دلیل بی‏نیازی بشر از پیام‏ ‏الهی است و نه با پاسخگویی به نیازمندیهای متغیر بشر در دوره‏ها و زمانهای مختلف ناسازگار است ، بلکه علت و فلسفه دیگری دارد . ‏قبل از هر چیز لازم است با سیمای ختم نبوت آنچنانکه اسلام ترسیم کرده‏ ‏است آشنا بشویم و آن را بررسی کنیم ، سپس پاسخ پرسشهای خود را دریافت‏ ‏داریم . ‏در سوره احزاب آیه 40 ‏چنین می‏خوانیم : « ‏ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین » . 9
‏محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست ، همانا او فرستاده خدا و پایان‏ ‏دهنده پیامبران است ( 1 ) . ‏این آیه رسما حضرت محمد ( ‏صلی الله علیه و آله ) ‏را با عنوان " ‏خاتم‏ ‏النبیین " ‏یاد کرده است . ‏کلمه " ‏خاتم " ‏به حسب ساختمان لغوی خود در زبان عربی ، به معنی چیزی‏ ‏است که به وسیله آن به چیزی پایان دهند . ‏مهری که پس از بسته شدن نامه‏ ‏بر روی آن می‏زدند به همین جهت " ‏خاتم " ‏نامیده می‏شد ، و چون معمولا بر روی نگین انگشتری ، نام یا شعار مخصوص خود را نقش می‏کردند و همان را بر روی نامه‏ها می‏زدند ، انگشتری را " ‏خاتم " ‏می‏نامیدند . ‏در قرآن هر جا و به هر صورت ماده " ‏ختم " ‏استعمال شده است مفهوم‏ ‏پایان دادن یا بستن را می‏دهد . ‏مثلا در سوره یس آیه 65 ‏چنین می‏خوانیم : « ‏الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ». ‏پاورقی : . 1 ‏یکی از عادات عرب و بعضی از ملل دیگر " ‏پسر خواندگی " ‏بود و اسلام آن را منسوخ کرد
4
. " ‏پسر خوانده " ‏در ارث و روابط خانوادگی‏ ‏همانند پسر واقعی به شمار می‏رفت . ‏رسول اکرم آزاد شده‏ای داشت به نام زیدبن حارثه که پسر خوانده آن حضرت‏ ‏نیز به شمار می‏رفت . ‏مردم طبق معمول انتظار داشتند که رسول اکرم با پسر خوانده خویش مانند پسر واقعی رفتار کند ، همچنانکه خود آنها می‏کردند . ‏مفاد این آیه این است : ‏محمد را پدر هیچ یک از مردان خود ( ‏زید بن‏ ‏حارثه یا شخص دیگر ) ‏نخوانید ، او را فقط به عنوان فرستاده خدا و پایان‏ ‏دهنده پیامبران بشناسید و بخوانید . 10
‏در این روز به دهانهای آنها مهر می‏زنیم و دستهاشان با ما سخن می‏گویند و پاهاشان بر آنچه به دست آورده‏اند گواهی می‏دهند . ‏لحن آیه مورد بحث خود می‏رساند که قبل از نزول این آیه نیز پایان یافتن‏ ‏نبوت به وسیله پیغمبر اسلام در میان مسلمین امر‏ی‏ شناخته بوده است . ‏مسلمانان همان طوری که محمد را " ‏رسول الله " ‏می‏دانستند ، " ‏خاتم‏ ‏النبیین " ‏نیز می‏شناختند . ‏این آیه فقط یادآوری می‏کند که او را با عنوان‏ ‏پدر خوانده فلان شخص نخوانید ، او را با همان عنوان واقعی‏اش که رسول‏ ‏الله و خاتم النبیین است بخوانید . ‏این آیه فقط به جوهر و هسته مرکزی اندیشه ختم نبوت اشاره می‏کند و بر آن چیزی نمی‏افزاید . ‏در سوره حجر آیه 9 ‏چنین آمده است : « ‏انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ». ‏ما خود این کتاب را فرود آوردیم و هم البته خود نگهبان آن هستیم . ‏در این آیه با قاطعیت کم نظیری از محفوظ ماندن قرآن از تحریف و تغییر و نابودی سخن رفته است . ‏یکی از علل تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید تحریف و تبدیلهایی است‏ ‏که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران رخ می‏داده است و به همین جهت آن‏ ‏کتابها و تعلیمات ، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می‏داده‏اند‏ . ‏غالبا پیامبران احیا کننده سنن فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف‏ ‏یافته پیشینیان خود بوده‏اند . 11
‏گذشته از انبیائی که صاحب کتاب و شریعت و قانون نبوده و تابع یک‏ ‏پیغمبر صاحب کتاب و شریعت بوده‏اند ، مانند همه پیامبران بعد از ابراهیم تا زمان موسی و همه پیامبران بعد از موسی تا عیسی ، پیامبران‏ ‏صاحب قانون و شریعت نیز بیشتر مقررات پیامبر پیشین را تایید می‏کرده‏اند . ‏ظهور پیاپی پیامبران تنها معلول تغییر و تکامل شرایط زندگی و نیازمندی‏ ‏بشر به پیام نوین و رهنمایی نوین نیست ، بیشتر معلول نابودیها و تحریف‏ ‏و تبدیل‏های کتب و تعلیمات آسمانی بوده است . ‏بشر چند هزار سال پیش نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده‏ ‏است ، و از او جز این انتظاری نمی‏توان داشت
5
. ‏آنگاه که بشر می‏رسد به‏ ‏مرحله‏ای از تکامل که می‏تواند مواریث دینی خود را دست نخورده نگهداری‏ ‏کند ، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبر جدید منتفی می‏گردد و شرط لازم ( ‏نه شرط کافی ) ‏جاوید ماندن یک دین ، موجود می‏شود . ‏آیه فوق به منتفی شدن مهمترین علت تجدید نبوت و رسالت از تاریخ نزول‏ ‏قرآن به بعد اشاره می‏کند ، و در حقیقت ، تحقق یکی از ارکان ختم نبوت را اعلام می‏دارد . ‏چنانکه همه می‏دانیم در میان کتب آسمانی جهان تنها کتابی که درست و به‏ ‏تمام و کمال دست نخورده باقی مانده قرآن است . ‏بعلاوه ، مقادیر زیادی از سنت رسول به صورت قطعی و غیر قابل تردید در دست است که از گزند روزگار مصون مانده است . ‏البته بعد توضیح خواهیم داد که وسیله الهی‏ ‏محفوظ ماندن کتاب آسمانی مسلمین ، رشد و قابلیت بشر این دوره است که‏ ‏دلیل بر نوعی بلوغ اجتماعی انسان این عهد است . 12
‏در حقیقت ، یکی از ارکان خاتمیت ، بلوغ اجتماعی بشر است به حدی که‏ ‏می‏تواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود باشد و خود به نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن بپردازد . ‏درباره این مطلب بعد بحث خواهیم‏ ‏کرد . ‏در سراسر قرآن اصرار عجیبی هست که دین ، از اول تا آخر جهان ، یکی‏ ‏بیش نیست و همه پیامبران بشر را به یک دین دعوت کرده‏اند . ‏در سوره‏ ‏شوری آیه 13 ‏چنین آمده است : « ‏شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به‏ ‏ابراهیم و موسی و عیسی ». ‏خداوند برای شما دینی قرارداد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم . ‏قرآن در همه جا نام این دین را که پیامبران از آدم تا خاتم مردم را بدان دعوت می‏کرده‏اند " ‏اسلام " ‏می‏نهد . ‏مقصود این نیست که در همه‏ ‏زمانها به این نام خوانده می‏شده است ، مقصود این است که دین دارای‏ ‏حقیقت و ماهیتی است که بهترین معرف آن ، لفظ " ‏اسلام " ‏است . ‏در سوره آل عمران ، آیه 67 ‏درباره ابراهیم می‏گوید : « ‏ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما » . ‏ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی ، حق جو و مسلم بود . ‏و در سوره بقره آیه 132 ‏درباره یعقوب و فرزندانش می‏گوید : 13
« ‏و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون ». ‏ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود چنین وصیت کردند : ‏خداوند برای شما دین انتخاب کرده است ، پس با اسلام بمیرید . ‏آیات قرآن در این زمینه زیاد است و نیازی به ذکر همه آنها نیست . ‏البته پیامبران در پاره ای از قوانین و شرایع با یکدیگر اختلاف‏

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد راز حروف مقطعه در قرآن 24 ص

دانلود مقاله در مورد راز حروف مقطعه در قرآن 24 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-راز-حروف-مقطعه-در-قرآن-24-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏واحد گرگان
‏عنوان:
‏راز حروف مقطعه در قرآن
‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏در‏ ‏آغاز‏ ‏سوره‏‌‏های‏ ‏قرآن‏ ‏چه‏ ‏معنایی‏ ‏دارد؟
‏برخى‏ ‏از‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏با‏ ‏حروفى‏ ‏آغاز‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏که‏ ‏آن‏ ‏حروف‏ ‏چون‏ ‏ناپیوسته‏ ‏قرائت‏ ‏مى‏ ‏شود،‏ ‏به‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏موسوم‏ ‏شده‏ ‏است‏ .
‏تبیین‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏از‏ ‏آغاز‏ ‏تاریخ‏ ‏تفسیر‏ ‏تا‏ ‏کنون‏ ‏همواره‏ ‏توجه‏ ‏مفسران‏ ‏و‏ ‏قرآن‏ ‏پژوهان‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏خود‏ ‏معطوف‏ ‏داشته‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏تحلیل‏ ‏آن‏ ‏دو‏ ‏راه‏ ‏پیموده‏ ‏اند‏: ‏برخى‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏راز‏ ‏و‏ ‏رمزى‏ ‏میان‏ ‏خداى‏ ‏سبحان‏ ‏و‏ ‏رسول‏ ‏اکرم‏ (‏صلى‏ ‏الله‏ ‏علیه‏ ‏وآله‏ ) ‏دانسته‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏رو‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏غیر‏ ‏قابل‏ ‏تفسیر‏ ‏مى‏ ‏دانند‏ ‏و‏ ‏گروه‏ ‏دیگر‏ ‏که‏ ‏بیشتر‏ ‏مفسران‏ ‏و‏ ‏قرآن‏ ‏شناسان‏ ‏هستند،برآنند‏ ‏که‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏نیز‏ ‏مانند‏ ‏سایر‏ ‏آیات‏ ‏قرآن‏ ‏گرچه‏ ‏معرفت‏ ‏اکتناهى‏ ‏آن‏ ‏میسور‏ ‏نیست‏ ‏،‏ ‏لیکن‏ ‏تفسیرپذیر‏ ‏است‏ .
‏اینان‏ ‏در‏ ‏تفسیر‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏قرآن‏ ‏آراى‏ ‏گوناگونى‏ ‏دارند‏ ‏که‏ ‏چون‏ ‏رو‏ ‏در‏ ‏روى‏ ‏یکدیگر‏ ‏نیست‏ ‏،‏ ‏اگر‏ ‏آن‏ ‏آرا‏ ‏با‏ ‏دلیل‏ ‏معتبر‏ ‏اثبات‏ ‏شود،‏ ‏همه‏ ‏آنها‏ ‏قابل‏ ‏پذیرش‏ ‏است‏ ‏؛‏ ‏گرچه‏ ‏زمینه‏ ‏فحص‏ ‏و‏ ‏ارزیابى‏ ‏نهایى‏ ‏درباره‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏همچنان‏ ‏وجود‏ ‏دارد‏ ‏و‏ ‏شاید‏ ‏در‏ ‏مناسبتهاى‏ ‏دیگر‏ ‏مطرح‏ ‏شود‏.
‏تفسیر‏
‏ویژگیهاى‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏
‏از‏ ‏آغاز‏ ‏تاریخ‏ ‏تفسیر‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏تا‏ ‏کنون‏ ‏تفسیر‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏همواره‏ ‏اهتمام‏ ‏مفسران‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏خود‏ ‏مشغول‏ ‏داشته‏ ‏و‏ ‏افزون‏ ‏بر‏ ‏آنچه‏ ‏در‏ ‏کتب‏ ‏تفسیر‏ ‏آمده‏ ‏،‏ ‏درباره‏ ‏آن‏ ‏کتابها‏ ‏و‏ ‏رساله‏ ‏هاى‏ ‏مستقلى‏ ‏نیز‏ ‏نگاشته‏ ‏اند‏. ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏داراى‏ ‏ویژگیهایى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏لازم‏ ‏است‏ ‏پیش‏ ‏از‏ ‏ورود‏ ‏به‏ ‏بحث‏ ‏تفسیرى‏ ‏با‏ ‏آنها‏ ‏آشنا‏ ‏شویم‏ :
‏1- ‏این‏ ‏حروف‏ ‏از‏ ‏مختصات‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏سایر‏ ‏کتابهاى‏ ‏آسمانى‏ ‏مانند‏ ‏تورات‏ ‏و‏ ‏انجیل‏ ‏سابقه‏ ‏ندارد‏.
‏2- ‏این‏ ‏حروف‏ ‏اختصاص‏ ‏به‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏مکى‏ ‏یا‏ ‏مدنى‏ ‏ندارد؛‏ ‏زیرا‏ ‏در‏ 27 ‏سوره‏ ‏مکى‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏دو‏ ‏سوره‏ ‏مدنى‏ ‏آمده‏ ‏است‏ .
‏3- ‏بیست‏ ‏و‏ ‏نه‏ ‏سوره‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏داراى‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏است‏ ‏به‏ ‏ترتیب‏ ‏،‏ ‏عبارت‏ ‏است‏ ‏از‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ : ‏بقره‏ ‏،‏ ‏آل‏ ‏عمران‏ ‏،‏ ‏اعراف‏ ‏،‏ ‏یونس‏ ‏،‏ ‏هود،‏ ‏یوسف‏ ‏،‏ ‏رعد،‏ ‏ابراهیم‏ ‏،‏ ‏ابراهیم‏ ‏،‏ ‏حجر،‏ ‏مریم‏ ‏،‏ ‏طه‏ ‏،‏ ‏شعراء،‏ ‏نمل‏ ‏،‏ ‏قصص‏ ‏،‏ ‏عنکبوت‏ ‏،‏ ‏روم‏ ‏،‏ ‏لقمان‏ ‏،‏ ‏سجده‏ ‏،‏ ‏یس‏ ‏،‏ ‏ص‏ ‏،‏ ‏مومن‏ (‏غافر‏)‏،‏ ‏فصلت‏ ‏،‏ ‏شورى‏ ‏،‏ ‏زخرف‏ ‏،‏ ‏دخان‏ ‏،‏ ‏جاثیه‏ ‏،‏ ‏احقاف‏ ‏،‏ ‏ق‏ ‏و‏ ‏قلم‏ .
‏4- ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏اوایل‏ ‏سوره‏ ‏ها،‏ ‏برخى‏ ‏یک‏ ‏حرفى‏ ‏است‏ ‏؛‏ ‏مانند‏ ‏ص‏ ‏،‏ ‏ن‏ ‏و‏ ‏ق‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏دو‏ ‏حرفى‏ ‏؛‏ ‏مانند‏: ‏طس‏ ‏،‏ ‏یس‏ ‏،‏ ‏طه‏ ‏و‏ ‏حم‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏سه‏ ‏حرفى‏ ‏؛‏ ‏مانند‏: ‏الم‏ ‏،‏ ‏الرا،‏ ‏و‏ ‏طسم‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏چهار‏ ‏حرفى‏ ‏مانند‏: ‏المص‏ ‏و‏ ‏المر‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏پنج‏ ‏حرفى‏ ‏؛‏ ‏مانند‏: ‏کهیعص‏ ‏و‏ ‏حم‏ ‏عسق‏ . ‏پس‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏جهت‏ ‏به‏ ‏پنج‏ ‏قسم‏ ‏منقسم‏ ‏است‏ .
‏5- ‏برخى‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏در‏ ‏شمارش‏ ‏آیات‏ ‏سوره‏ ‏ها،‏ ‏یک‏ ‏آیه‏ ‏سوره‏ ‏محسوب‏ ‏شده‏ ‏غست‏ ‏؛‏ ‏مانند‏ ‏الم‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏بقره‏ ‏،‏ ‏آل‏ ‏عمران‏ ‏،‏ ‏عنکبوت‏ ‏،‏ ‏روم‏ ‏،‏ ‏لقمان‏ ‏،‏ ‏سجده‏ ‏،‏ ‏و‏ ‏المص‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏اعراف‏ ‏و‏ ‏کهیعص‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏مریم‏ ‏و‏ ‏طه‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏طه‏ ‏و‏ ‏طسم‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏شعراءو‏ ‏قصص‏ ‏و‏ ‏یس‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏یس‏ ‏و‏ ‏حم‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏مومن‏ ‏،‏ ‏فصلت‏ ‏،‏ ‏زخرف‏ ‏،‏ ‏دخان‏ ‏،‏ ‏جاثیه‏ ‏و‏ ‏احقاف‏ .
‏برخى‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏در‏ ‏شمارش‏ ‏آیات‏ ‏،‏ ‏دو‏ ‏آیه‏ ‏در‏ ‏طلیعه‏ ‏سوره‏ ‏محسوب‏ ‏شده‏ ‏است‏ ‏؛‏ ‏مانند‏: ‏حم‏ ‏عسق‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏شورى‏ ‏،‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏سایر‏ ‏موارد،‏ ‏جزئى‏ ‏از‏ ‏اولین‏ ‏آیه‏ ‏سوره‏ ‏شمرده‏ ‏شده‏ ‏؛‏ ‏مانند‏: ‏الر‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏یونس‏ ‏،‏ ‏هود،‏ ‏یوسف‏ ‏،‏ ‏ابراهیم‏ ‏،‏ ‏حجر‏ ‏و‏ ‏المر‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏رعد‏ ‏و‏ ‏طس‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏نمل‏ ‏ص‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏ص‏ ‏و‏ ‏ق‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏قلم‏ . ‏پس‏ ‏،‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏جهت‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏به‏ ‏سه‏ ‏بخش‏ ‏منقسم‏ ‏است‏ .
‏6- ‏برخى‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏اصلا‏ ‏تکرار‏ ‏نشده‏ ‏،‏ ‏مانند‏ ‏ن‏ ‏و‏ ‏ق‏ ‏؛‏ ‏بعض‏ ‍ ‏از‏ ‏آنها‏ ‏دوبار‏ ‏تکرار‏ ‏شده‏ ‏؛‏ ‏مانند‏ ‏ص‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏ص‏ ‏به‏ ‏طور‏ ‏استقلال‏ ‏ذکر‏ ‏شده‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏اعراف‏ ‏جزو‏ ‏المص‏ ‏قرار‏ ‏گرفته‏ ‏؛‏ ‏برخى‏ ‏از‏ ‏آنها‏ ‏شش‏ ‏بار‏ ‏تکرار‏ ‏شده‏ ‏؛‏ ‏مانند‏ ‏الم‏ ‏و‏ ‏بعضى‏ ‏از‏ ‏آنها‏ ‏هفت‏ ‏بار‏ ‏تکرار‏ ‏شده‏ ‏؛‏ ‏مانند‏ ‏حم‏ ‏و‏ ‏آن‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏هفتگانه‏ ‏به‏ ‏حوامیم‏ ‏سبعه‏ ‏موسوم‏ ‏است‏ . ‏پس‏ ‏،‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏جهت‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏به‏ ‏چهار‏ ‏بخش‏ ‏منقسم‏ ‏است‏ .
‏7- ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏حذف‏ ‏مکررات‏ ‏آنها‏ 14 ‏حرف‏ ‏است‏ : ‏ا،‏ ‏ح‏ ‏،‏ ‏ر،‏ ‏س‏ ‏،‏ ‏ص‏ ‏،‏ ‏ط،‏ ‏ع‏ ‏،‏ ‏ق‏ ‏،‏ ‏ک‏ ‏،‏ ‏ل‏ ‏،‏ ‏م‏ ‏،‏ ‏ن‏ ‏،‏ ‏ه‏ ‏،‏ ‏ى‏ .
‏8- ‏در‏ ‏ابتداى‏ ‏همه‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏آغاز‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏به‏ ‏استثناى‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏چهارگانه‏ ‏مریم‏ ‏،‏ ‏عنکبوت‏ ‏،‏ ‏روم‏ ‏و‏ ‏قلم‏ ‏واژه‏ ‏کتاب‏ ‏یا‏ ‏قرآن‏ ‏آمده‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏آغاز‏ ‏یا‏ ‏متن‏ ‏آنها‏ ‏سخن‏ ‏از‏ ‏وحى‏ ‏و‏ ‏عظمت‏ ‏قرآن‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏لیکن‏ ‏با‏ ‏بررسى‏ ‏بیشتر‏ ‏معلوم‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏آن‏ ‏چهار‏ ‏سوره‏ ‏نیز‏ ‏سخن‏ ‏از‏ ‏وحى‏ ‏و‏ ‏رسالت‏ ‏و‏ ‏قرآن‏ ‏مطرح‏ ‏است‏ . ‏در‏ ‏سوره‏ ‏قلم‏ ‏آیاتى‏ ‏مانند‏ ‏ما‏ ‏انت‏ ‏بنعمه‏ ‏ربک‏ ‏بمجنون‏ (‏آیه‏ 2) ‏آمده‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏سوره‏ ‏مریم‏ ‏،‏ ‏قصه‏ ‏بسیارى‏ ‏از‏ ‏پیامبران‏ ‏،‏ ‏مانند‏ ‏یحیى‏ ‏و‏ ‏عیسى‏ (‏علیهماالسلام‏ ) ‏ذکر‏ ‏شده‏ ‏است‏ . ‏پس‏ ‏محور‏ ‏مطلب‏ ‏سوره‏ ‏مریم‏ ‏نیز‏ ‏نبوت‏ ‏عامه‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏از‏ ‏نبوتهاى‏ ‏خاصه‏ ‏است‏ ‏؛‏ ‏چنانکه‏ ‏عصاره‏ ‏مطالب‏ ‏سوره‏ ‏عنکبوت‏ ‏و‏ ‏روم‏ ‏نیز‏ ‏وحى‏ ‏و‏ ‏نبوت‏ ‏و‏ ‏اعجاز‏ ‏است‏ .
‏حاصل‏ ‏این‏ ‏که‏ ‏،‏ 29‏ ‏سوره‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏دارد،‏ ‏از‏ ‏جمله‏ ‏حوامیم‏ ‏سبعه‏ ‏و‏ ‏طواسین‏ ‏،‏ ‏در‏ ‏آغاز‏ ‏یا‏ ‏متن‏ ‏آنها‏ ‏سخن‏ ‏از‏ ‏وحى‏ ‏و‏ ‏نبوت‏ ‏و‏ ‏کتاب‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏نتیجه‏ ‏یکى‏ ‏از‏ ‏مطالب‏ ‏مشترک‏ ‏بین‏ ‏سوره‏ ‏هاى‏ ‏داراى‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏،‏ ‏نبوت‏ ‏و‏ ‏رسالت‏ ‏الهى‏ ‏است‏ .
‏9- ‏بین‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏هر‏ ‏سوره‏ ‏با‏ ‏محتواى‏ ‏آن‏ ‏سوره‏ ‏ارتباط‏ ‏خاصى‏ ‏است‏ .
‏بر‏ ‏این‏ ‏اساس‏ ‏،‏ ‏همه‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏همگون‏ ‏آغاز‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏در‏ ‏خطوط‏ ‏کلى‏ ‏مضامین‏ ‏نیز‏ ‏همگون‏ ‏است‏ ‏؛‏ ‏مثلا،‏ ‏هفت‏ ‏سوره‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏حم‏ ‏آغاز‏ ‏مى‏ ‏شود‏ (‏حوامیم‏ ‏سبعه‏ ) ‏همه‏ ‏سخن‏ ‏از‏ ‏وحى‏ ‏و‏ ‏رسالت‏ ‏و‏ ‏عظمت‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏به‏ ‏شیوه‏ ‏خاص‏ ‏و‏ ‏مضمون‏ ‏ویژه‏ ‏دارد‏. ‏همچنین‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏الم‏ ‏شروع‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏همه‏ ‏در‏ ‏آغاز‏ ‏خود‏ ‏سخن‏ ‏از‏ ‏نفى‏ ‏ریب‏ ‏از‏ ‏قرآن‏ ‏دارد‏.
‏بر‏ ‏همین‏ ‏اساس‏ ‏،‏ ‏سوره‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏به‏ ‏تنهایى‏ ‏داراى‏ ‏مجموع‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏دو‏ ‏سوره‏ ‏دیگر‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏به‏ ‏تنهایى‏ ‏جامع‏ ‏محتواى‏ ‏آن‏ ‏دو‏ ‏سوره‏ ‏نیز‏ ‏هست‏ ‏،‏ ‏مانند‏ ‏سوره‏ ‏اعراف‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏المص‏ ‏شروع‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏و‏ ‏جامع‏ ‏معارف‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏است‏ ‏به‏ ‏با‏ ‏الم‏ ‏و‏ ‏ص‏ ‏شروع‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏و‏ ‏سوره‏ ‏رعد‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏المر‏ ‏شورع‏ ‏مى‏ ‏شود‏ ‏و‏ ‏جامع‏ ‏معارف‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏الم‏ ‏و‏ ‏الر‏ ‏افتتاح‏ ‏مى‏ ‏شود‏.
‏10- ‏برخى‏ ‏مفسران‏ ‏در‏ ‏بیان‏ ‏ویژگیهاى‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏گفته‏ ‏اند‏: ‏با‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏،‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏حذف‏ ‏مکررات‏ ‏آنها‏ ‏مى‏ ‏توان‏ ‏جمله‏ ‏هایى‏ ‏مانند‏ ‏صراط‏ ‏على‏ ‏حق‏ ‏نمسکه‏ ‏یا‏ ‏على‏ ‏صراط‏ ‏حق‏ ‏نمسکه‏ ‏یا‏ ‏على‏ ‏حق‏ ‏،‏ ‏نمسک‏ ‏صراط‏ ‏ساخت‏ .
‏جمله‏ ‏هاى‏ ‏دیگرى‏ ‏نیز‏ ‏با‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏تالیف‏ ‏یافته‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏کتب‏ ‏علوم‏ ‏قرآنى‏ ‏آمده‏ ‏است‏ . ( 86)
‏این‏ ‏ویژگى‏ ‏گرچه‏ ‏لطیف‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏لیکن‏ ‏دلیل‏ ‏معتبر‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏تایید‏ ‏نمى‏ ‏کند؛‏ ‏افزون‏ ‏بر‏ ‏آن‏ ‏که‏ ‏،‏ ‏با‏ ‏این‏ ‏گونه‏ ‏روشها‏ ‏نمى‏ ‏توان‏ ‏عقاید‏ ‏و‏ ‏مبانى‏ ‏دینى‏ ‏را‏ ‏اثبات‏ ‏کرد؛‏ ‏زیرا‏ ‏شیوه‏ ‏اى‏ ‏است‏ ‏نقدپذیر،‏ ‏چنانکه‏ ‏آلوسى‏ ‏مى‏ ‏گوید‏:
‏از‏ ‏ظرایف‏ ‏این‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏شیعیان‏ ‏براى‏ ‏اثبات‏ ‏خلافت‏ ‏حضرت‏ ‏على‏ (‏علیه‏ ‏السلام‏ ) ‏از‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏،‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏حذف‏ ‏مکررات‏ ‏آنها،‏ ‏جمله‏ ‏صراط‏ ‏على‏ ‏حق‏ ‏نمسکه‏ ‏را‏ ‏ساخته‏ ‏اند‏ ‏و‏ ‏اهل‏ ‏نست‏ ‏نیز‏ ‏مى‏ ‏توانند‏ ‏براى‏ ‏تایید‏ ‏راه‏ ‏خود‏ ‏با‏ ‏همین‏ ‏حروف‏ ‏جملاتى‏ ‏مانند‏ ‏صریح‏ ‏طریقک‏ ‏مع‏ ‏السنه‏ ‏را‏ ‏بسازند؛‏ ‏یعنى‏ ‏،‏ ‏راه‏ ‏و‏ ‏روش‏ ‏تو‏ ‏در‏ ‏صورت‏ ‏هماهنگى‏ ‏با‏ ‏سنت‏ (‏برداشت‏ ‏خاص‏ ‏اهل‏ ‏سنت‏ ‏از‏ ‏اسلام‏ ) ‏صحیح‏ ‏است‏ . ( 87)
‏ما‏ ‏باید‏ ‏به‏ ‏گونه‏ ‏اى‏ ‏سخن‏ ‏بگوییم‏ ‏که‏ ‏نقدپذیر‏ ‏نباشد؛‏ ‏سخنى‏ ‏که‏ ‏پشتوانه‏ ‏معقول‏ ‏یا‏ ‏منقول‏ ‏نداشته‏ ‏باشد‏ ‏با‏ ‏نقد‏ ‏مستدل‏ ‏به‏ ‏نحو‏ ‏نقص‏ ‏یا‏ ‏منع‏ ‏یا‏ ‏معارضه‏ ‏فرو‏ ‏مى‏ ‏ریزد‏.
‏11- ‏زمخشرى‏ ‏درباره‏ ‏برخى‏ ‏از‏ ‏ویژگیهاى‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏مى‏ ‏گوید‏:
‏و‏ ‏بدان‏ ‏که‏ ‏تو‏ ‏هر‏ ‏گاه‏ ‏در‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏خداوند‏ ‏در‏ ‏آغاز‏ ‏سوره‏ ‏ها‏ ‏آورده‏ ‏تامل‏ ‏کنى‏ ‏مى‏ ‏بینى‏ ‏آنها‏ ‏نیمى‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏معجم‏ (14 ‏حرف‏ ) ‏است‏ ...
‏و‏ ‏سوره‏ ‏هایى‏ ‏که‏ ‏با‏ ‏این‏ ‏حروف‏ ‏آغاز‏ ‏مى‏ ‏شود،‏ ‏به‏ ‏تعداد‏ ‏حروف‏ ‏معجم‏ (29 ‏حرف‏ ) ‏است‏ ‏و‏ ‏اگر‏ ‏در‏ 14 ‏حرف‏ ‏مقطعه‏ ‏تامل‏ ‏کنى‏ ‏مى‏ ‏یابى‏ ‏که‏ ‏مشتمل‏ ‏بر‏ ‏نصف‏ ‏هر‏ ‏یک‏ ‏از‏ ‏اجناس‏ ‏حروف‏ ‏است‏ ... ( 88)
‏مراد‏ ‏زمخشرى‏ ‏از‏ ‏جمله‏ ‏اخیر‏ ‏این‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏حروف‏ ‏اوصافى‏ ‏دارد؛‏ ‏مانند‏: ‏مهموسه‏ ‏،‏ ‏مجهوره‏ ‏،‏ ‏شدیده‏ ‏،‏ ‏رخوه‏ ‏،‏ ‏مطبقه‏ ‏،‏ ‏منفتحه‏ ‏،‏ ‏مستعیله‏ ‏،‏ ‏منخفصه‏ ‏،‏ ‏قلقله‏ ‏و‏... ‏هر‏ ‏یک‏ ‏از‏ ‏اینها‏ ‏وصف‏ ‏گروهى‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏الفباست‏ ‏که‏ ‏نیمى‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏هر‏ ‏دسته‏ ‏در‏ ‏میان‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏یافت‏ ‏مى‏ ‏شود؛‏ ‏مثلا‏ ‏از‏ ‏حروف‏ ‏مهموسه‏ ‏،‏ ‏نصف‏ ‏آن‏ ‏که‏ ‏ص‏ ‏،‏ ‏ک‏ ‏،‏ ‏ه‏ ‏،‏ (‏س‏ ‏و‏ ‏ح‏ ‏است‏ ‏در‏ ‏میان‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏وجود‏ ‏دارد‏.
‏گرچه‏ ‏ممکن‏ ‏است‏ ‏هر‏ ‏یک‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏ویژگیها‏ ‏درست‏ ‏باشد،‏ ‏لیکن‏ ‏ضابط‏ ‏جامعى‏ ‏را‏ ‏اثبات‏ ‏نمى‏ ‏کند‏ ‏و‏ ‏اینها‏ ‏از‏ ‏قبیل‏ ‏مناسبات‏ ‏ذکروها‏ ‏بعد‏ ‏الوقوع‏ ‏است
‏آراى‏ ‏مفسران‏
‏مفسران‏ ‏و‏ ‏قرآن‏ ‏شناسان‏ ‏از‏ ‏آغاز‏ ‏کاوشهاى‏ ‏تفسیرى‏ ‏و‏ ‏قرآن‏ ‏شناسانه‏ ‏خود‏ ‏درباره‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏قرآن‏ ‏به‏ ‏بحث‏ ‏و‏ ‏بررسى‏ ‏پرداخته‏ ‏،‏ ‏آراء‏ ‏و‏ ‏احتمالهاى‏ ‏گوناگونى‏ ‏ابراز‏ ‏داشته‏ ‏اند‏ ‏که‏ ‏از‏ ‏قول‏ ‏و‏ ‏احتمال‏ ‏مى‏ ‏گذرد‏. ( 89) ‏اکنون‏ ‏به‏ ‏نقل‏ ‏و‏ ‏نقد‏ ‏برخى‏ ‏از‏ ‏آنها‏ ‏مى‏ ‏پردازیم‏ .
‏راى‏ ‏یکم‏
‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏از‏ ‏متشابهاتى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏علم‏ ‏آن‏ ‏مخصوص‏ ‏خداى‏ ‏سبحان‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏درک‏ ‏آن‏ ‏میسور‏ ‏غیر‏ ‏خدا‏ ‏نیست‏ ‏،‏ ( 90) ‏چنانکه‏ ‏خداى‏ ‏سبحان‏ ‏مى‏ ‏فرماید‏: ‏هو‏ ‏الذى‏ ‏انزل‏ ‏علیک‏ ‏الکتاب‏ ‏منه‏ ‏آیات‏ ‏محکمات‏ ‏هن‏ ‏ام‏ ‏الکتاب‏ ‏و‏ ‏اخر‏ ‏متشابهات‏ ‏فاما‏ ‏الذین‏ ‏فى‏ ‏قلوبهم‏ ‏زیغ‏ ‏فیتبعون‏ ‏ما‏ ‏تشابه‏ ‏منه‏ ‏ابتغاء‏ ‏الفتنه‏ ‏و‏ ‏ابتغاءتاویله‏ ‏و‏ ‏ما‏ ‏یعلم‏ ‏تاویله‏ ‏و‏ ‏ما‏ ‏یعلم‏ ‏تاویله‏ ‏الا‏ ‏الله‏ ... ( 91) ‏پاسخ‏ : ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏قرآن‏ ‏را‏ ‏نمى‏ ‏توان‏ ‏از‏ ‏متشابهات‏ ‏به‏ ‏شمار‏ ‏آورد؛‏ ‏زیرا‏ ‏متشابه‏ ‏آیه‏ ‏اى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏مى‏ ‏تواند‏ ‏دلالت‏ ‏بر‏ ‏معنایى‏ ‏روشن‏ ‏داشته‏ ‏باشد‏ ‏یا‏ ‏مى‏ ‏توان‏ ‏از‏ ‏آن‏ ‏معنایى‏ ‏را‏ ‏استظهار‏ ‏کرد،‏ ‏لیکن‏ ‏آن‏ ‏معنا،‏ ‏باطل‏ ‏حق‏ ‏نما‏ ‏و‏ ‏پیروى‏ ‏از‏ ‏آن‏ ‏فتنه‏ ‏انگیز‏ ‏باشد،‏ ‏در‏ ‏حالى‏ ‏که‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏چنین‏ ‏نیست‏ ‏،‏ ‏یعنى‏ ‏معنى‏ ‏حروف‏ ‏مزبور‏ ‏روشن‏ ‏نیست‏ .
‏توضیح‏ ‏این‏ ‏که‏ ‏،‏ ‏در‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏واژه‏ ‏متشابه‏ ‏گاهى‏ ‏به‏ ‏معناى‏ ‏شبیه‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏چنانکه‏ ‏درباره‏ ‏میوه‏ ‏ها‏ ‏مى‏ ‏فرماید‏: ‏متشابها‏ ‏و‏ ‏غیر‏ ‏متشابه‏ ‏؛‏ (‏ 92) ‏میوه‏ ‏هاى‏ ‏یک‏ ‏باغ‏ ‏با‏ ‏این‏ ‏که‏ ‏از‏ ‏زمین‏ ‏،‏ ‏آب‏ ‏،‏ ‏نور،‏ ‏هوا،‏ ‏حرارت‏ ‏و‏ ‏باغبان‏ ‏واحد‏ ‏برخوردار‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏برخى‏ ‏یکسان‏ ‏و‏ ‏شبیه‏ ‏هم‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏بى‏ ‏شباهت‏ ‏به‏ ‏یکدیگر‏. ‏در‏ ‏ابتداى‏ ‏سوره‏ ‏زمر‏ ‏نیز‏ ‏تشابه‏ ‏به‏ ‏این‏ ‏معنا‏ (‏همگونى‏ ‏و‏ ‏شباهت‏ ) ‏را‏ ‏وصف‏ ‏سراسر‏ ‏قرآن‏ ‏شمرده‏ ‏است‏ : ‏الله‏ ‏نزل‏ ‏احسن‏ ‏الحدیث‏ ‏کتابا‏ ‏متشابها؛‏ ( 93) ‏آیات‏ ‏قرآن‏ ‏کریم‏ ‏در‏ ‏کلام‏ ‏حق‏ ‏بودن‏ ‏،‏ ‏اعجاز،‏ ‏برهانى‏ ‏بودن‏ ‏و‏ ‏حکمت‏ ‏بودن‏ ‏همگون‏ ‏و‏ ‏شبیه‏ ‏است‏ .
‏اما‏ ‏تشابهى‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏طلیعه‏ ‏سوره‏ ‏آل‏ ‏عمران‏ ‏مطرح‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏وصف‏ ‏برخى‏ ‏از‏ ‏آیات‏ ‏قرآن‏ ‏و‏ ‏بدین‏ ‏معناست‏ ‏که‏ ‏برخى‏ ‏آیات‏ ‏قرآن‏ ‏داراى‏ ‏چند‏ ‏معناست‏ ‏که‏ ‏بعضى‏ ‏از‏ ‏معانى‏ ‏آن‏ ‏سالم‏ ‏و‏ ‏بخى‏ ‏شبهه‏ ‏انگیز‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏به‏ ‏عبارتى‏ ‏دیگر،‏ ‏باطل‏ ‏حق‏ ‏نماست‏ ‏؛‏ ‏چون‏ ‏شبیه‏ ‏مراد‏ ‏متکلم‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏ولى‏ ‏مراد‏ ‏متکلم‏ ‏نیست‏ ‏؛‏ ‏چنانکه‏ ‏حضرت‏ ‏امیرالمومنین‏ (‏علیه‏ ‏السلام‏ ) ‏درباره‏ ‏شبهه‏ ‏مى‏ ‏فرماید‏: ‏و‏ ‏انما‏ ‏سمیت‏ ‏الشبهه‏ ‏شبهه‏ ‏الانها‏ ‏تشبه‏ ‏الحق‏ .... ( 94)
‏متشابه‏ ‏به‏ ‏معنایى‏ ‏که‏ ‏ذکر‏ ‏شده‏ ‏از‏ ‏نسخ‏ ‏دلالتهاى‏ ‏لفظى‏ ‏است‏ . ‏بدین‏ ‏معنا‏ ‏که‏ ‏لفظ‏ ‏گاهى‏ ‏در‏ ‏معناى‏ ‏حق‏ ‏ظهور‏ ‏دارد،‏ ‏ولى‏ ‏گاهى‏ ‏محتمل‏ ‏بین‏ ‏چند‏ ‏معناست‏ ‏که‏ ‏برخى‏ ‏حق‏ ‏و‏ ‏برخى‏ ‏باطل‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏حروف‏ ‏مقطعه‏ ‏چون‏ ‏مدلولش‏ ‏روشن‏ ‏نیست‏ ‏تا‏ ‏شبهه‏ ‏انگیز‏ ‏و‏ ‏پیروى‏ ‏آن‏ ‏فتنه‏ ‏انگیز‏ ‏باشد‏ ‏از‏ ‏متشابه‏ (‏آیه‏ ‏اى‏ ‏که‏ ‏مدلول‏ ‏روشنى‏ ‏دارد‏ ‏ولى‏ ‏باطل‏ ‏حق‏ ‏نماست‏ ) ‏به‏ ‏شمار‏ ‏نمى‏ ‏آید‏.
‏افزون‏ ‏بر‏ ‏این‏ ‏،‏ ‏حتى‏ ‏اگر‏ ‏حروف‏ ‏مزبور‏ ‏از‏ ‏متشابهات‏ ‏نیز‏ ‏باشد،‏ ‏تفسیرپذیر‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏نمى‏ ‏توان‏ ‏گفت‏ ‏از‏ ‏امورى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏خداوند‏ ‏علم‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏براى‏ ‏خود‏ ‏برگزیده‏ ‏و‏ ‏دیگران‏ ‏از‏ ‏فهم‏ ‏آن‏ ‏عاجزند؛‏ ‏زیرا‏ ‏مفسران‏ ‏مى‏ ‏توانند‏ ‏با‏ ‏ارجاع‏ ‏آنها‏ ‏به‏ ‏محکمات‏ ‏آنها‏ ‏را‏ ‏تفسیر‏ ‏کنند؛‏ ‏محکمات‏ ‏،‏ ‏مادر‏ ‏و‏ ‏سامان‏ ‏بخش‏ ‏متشابهات‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏هر‏ ‏متشابهى‏ ‏در‏ ‏دامان‏ ‏محکمات‏ ‏معناى‏ ‏راستین‏ ‏خود‏ ‏را‏ ‏باز‏ ‏مى‏ ‏یابد‏ ‏و‏ ‏تفسیر‏ ‏مى‏ ‏پذیرد‏ ‏و‏ ‏آنچه‏ ‏علمش‏ ‏مخصوص‏ ‏ذات‏ ‏اقدس‏ ‏الهى‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏غیر‏ ‏از‏ ‏خدا‏ ‏کسى‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏نمى‏ ‏داند‏ ‏تاویل‏ ‏متشابه‏ ‏است‏ ‏،‏ ‏نه‏ ‏تفسیر‏ ‏آن‏ : ‏واخر‏ ‏متشابهات‏ ...‏و‏ ‏لا‏ ‏یعلم‏ ‏تاویله‏ ‏الا‏ ‏الله‏ ... ( 95)
‏تذکر‏: ‏امورى‏ ‏که‏ ‏علمش‏ ‏مخصوص‏ ‏خداى‏ ‏سبحان‏ ‏یا‏ ‏معصومان‏ (‏علیهم‏ ‏السلام‏ ) ‏است‏ ‏،‏ ‏دو‏ ‏قسم‏ ‏است‏ : ‏قسم‏ ‏اول‏ ‏علومى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏خداوند‏ ‏یا‏ ‏معصومان‏ (‏علیهم‏ ‏السلام‏ ) ‏است‏ ‏،‏ ‏دو‏ ‏قسم‏ ‏است‏ : ‏قسم‏ ‏اول‏ ‏علومى‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏خداوند‏ ‏یا‏ ‏معصومان‏ (‏علیهم‏ ‏السلام‏ ) ‏به‏ ‏غیر‏ ‏خود‏ ‏تعلیم‏ ‏نکرده‏ ‏اند‏ ‏و‏ ‏دیگران‏ ‏نه‏ ‏توان‏ ‏درک‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏دارند‏ ‏و‏ ‏نه‏ ‏مکلف‏ ‏به‏ ‏آن‏ ‏هستند؛‏ ‏مانند‏ ‏اسماء‏ ‏مستاثره‏ . ‏البته‏ ‏در‏ ‏آن‏ ‏تامل‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏آیا‏ ‏خداوند‏ ‏آنها‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏معصومین‏ (‏علیهم

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد راه اندازی انواع ژنراتورهای DC 10 ص

دانلود مقاله در مورد راه اندازی انواع ژنراتورهای DC 10 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-راه-اندازی-انواع-ژنراتورهای-dc--10-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏ ‏ ? ‏ ‏1
‏راه اندازی انواع ژنراتورهای DC‏
‏منظور از راه اندازی ژنراتور DC‏ چرخاندن محور مکانیکی آن توسط یک عامل خارجی و تغذیه ی الکتریکی سیم پیچهای مورد نیاز ( سیم پیچ میدان ) به منظور اخذ توان الکتریکی از سیم پیچ اصلی ماشین DC‏ ( سیم پیچ آرمیچر) است.
‏هر کدام از انواع ژنراتورهای DC‏ را بطور جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم:
‏الف ) ژنراتور تحریک مستقل :
‏ابتدا محور را در سرعت ‏ می چرخانیم سپس یک منبع DC‏ ‏مستقل به سیم پیچ تحریک متصل می کنیم تا جریان تحریک ‏ و سپس شار ‏ بوجود آید .
‏با وجود شار ‏ و سرعت ‏ داریم
‏در سیم پیچ آرمیچر ولتاژ القاء می شود ( یعنی ‏ مخالف صفر است) و آن را با ‏ نمایش می دهیم . فرآیند فوق که منتهی به ظهور ولتاژ در سیم پیچ آرمیچر می شود را راه اندازی پنراتور DC‏ ‏تحریک مستقل گویند.
‏لازم به ذکر است که در تمام انواع ژنراتورهای DC‏ کلید S‏ که آن را کلید بار می گویند در ضمن راه اندازی باز می باشد.
‏ ‏ ? ‏ ‏2
‏بنابراین در ژنراتور تحریک ‏مستقل در هنگام راه اندازی جریان آرمیچر صفر می باشد و ولت متر نصب شده و مقداری به اندازه ی ‏ را نمایش می دهد.
‏ب ) ژنراتور تحریک شنت:
‏باتوجه به تعریف ژنراتور‏ شنت‏ که سیم پیچ تحریک باید به 2 سر آرمیچر متصل شده امکان تغذیه ی آن توسط منبع DC‏ ‏به منظور تامین جریان تحریک و شار ‏ وجود ندارد از این رو به نظر می رسد که امکان تولید شار ‏ توسط عامل خارجی ژنراتور ‏شنت وجود ندارد بنابراین به گونه ای داخلی باید شار ‏ را تولید نمود.
‏بدین صورت که عموماً درون ماشین های الکتریکی از راه اندازی های قبل مقداری شار پسمان وجود دارد.
‏با وجود شار پسمان (‏ بسیار کوچک ) و جا چرخاندن محور ‏مجدداً ولتاژ ‏به مقدار کم ظاهر می شود و این ولتاژ پس تولید جریان تحریک به مقدار کم می گردد.
‏عبور جریان از سیم پیچ تحریک سبب افزایش شار ‏ شده و مجدداً ‏ افزایش می‏‌‏یابد.
‏ولتاژ ‏ افزایش یافته جریان تحریک ‏را‏ افزایش می دهد و ...
‏ ‏ ? ‏ ‏3
‏این سیکل یا چرخه آنقدر ادامه می یابد که هسته ی مدار مغناطیسی ژتراتور به اشباع مغناطیسی برسد و دیگر زیاد نشود در این صورت ولتاژ‏ نیز افزایش نیافته و ثابت باقی می ماند.
‏در این صورت گویند ژنراتور نشت ولتاژدار شده است و عملیات راه اندازی آن با موفقیت انجام می گردد.
‏در صورتی که ولت متر نصب شده ولتاژ مناسبی را نشان دهد عمل راه اندازی موفقیت آمیز بوده است در غیر این صورت ژنراتور راه اندازی نشده است که باید رفع عیب شود.
‏ج ) ژنراتور تحریک سری :
‏محور ژنراتور را در سرعت ‏ می چرخانیم با وجود شار پسمان ولتاژ ‏ به مقدار کم ظاهر می شود که ولت متر نصب گردیده این مقدار کم را نمایش می دهد.
‏ا‏ما جریان ‏تحریک بوجود نمی آید زیرا کلید S‏ باز می باشد از این رو ولتاژ ‏ افزایش نمی یابد.
‏از این رو ژنراتور سری تنها ژنراتوری است که به هنگام راه اندازی کلید بار بسته باشد تاهمراه بار راه اندازی شود . اصطلاحاً گویند که ژن‏راتور سری زیر بار راه اندازی می
‏ ‏ ? ‏ ‏4
‏‌‏شود در این صورت جریان تجریک بوجود آمد و شار ‏افزایش یافته و ولتاژ ‏ زیاد شده و مجدداً جریان تحریک افزایش و ...
‏تا پس از رسیدن مدار مغناطیسی به حالت اشباع دیگر ولتاژ‏ افزایش نیابد و ژنراتور سری راه اندازی شود .
‏از ترکیب فرآیند راه اندازی 2 ژنراتور‏ شنت‏ و سری می توان راه اندازی ژنراتور ‏کمپوندرا راه‏‌‏اندازی نمود.
‏بهره برداری از انواع ژنراتورهای DC‏ :
‏پس از راه اندازی ژنراتور DC‏ ‏و ولتاژ دار نمودن آن می توان به منظور بهره برداری از ژنراتور کلید بار را متصل نمود . در این صورت بسته به نوع ژنراتور پدیده هایی روی می دهد که به تفکیک مورد بررسی قرار می گیرد.
‏الف ) ژنراتور تحریک مستقل
‏در این صورت به علت وجود ولتاژ در مدار آرمیچر با بستن کلید بار جریان آرمیچر که همان جریان بار (IL)‏ می باشد جاری خواهدشد.
‏قانون KVL‏ در مدار بصورت زیر می باشد :

 

دانلود فایل