دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
مقدمه
معرفت و جوانب آن از دیر باز ذهن آدمی را به خود مشغول کرده است دقت و بررسی در این زمینه به پیدایش شاخه ای از فلسفه یعنی معرفت شناسی منجر شده است. یکی از موضوعات معرفت شناسی رابطه ذهن و عین و تأثیر یا استقلال این دو نسبت به یکدیگر است. اگرچه اصطلاح جامعه شناسی معرفت در قرن بیستم وضع شده است ولی طرح مسائل اولیه معرفت شناسی مسئله ای جدید نبوده و ریشه در عصر باستان دارد.
در دوران باستان و قرون وسطی، معرفت نیز مانند چیز های دیگر اهمیت داشت. یعنی معرفت هم چیزی است که در جهان وجود دارد، ولی ویژگی فلسفه جدید این بود که معرفت، در زندگی نقش محوری یافت و جهان را چیزی موجود در معرفت انگاشتند. می توان گفت اولین زمینه پیدایش جامعه شناسی معرفت که در صدر تجربه گرایی قرار دارد پژوهش های بیکن در باب بت ها است .نظریه بت ها اولین اندیشه در باب ارتباط معرفت با تعینات اجتماعی است.بیکن خطاهای ذهن انسان را بت می نامد.بت ها به عللی مانع شناخت انسان از واقعیت میگردند. مقصود او از بت نگرش هایی از پیش پذیرفته ای است که برخی از آنها ناشی از سرشت انسان و برخی دیگر تحت تأثیر عوامل اجتماعی است که باعث کج فهمی ها و بد اندیشی ها می شود. دغدغه ی فکری بیکن تعیین اجتماعی معرفت و مسئله آگاهی کاذب است و مباحث خود را به طور نمادین تحت عنوان بت ها مطرح کرده است(توکل،55:1987).
یکی از جریان های فلسفی عمده که تأثیری شگرف بر جامعه شناسی معرفت داشت. فلسفه عصر روشنگری فرانسه است فیلسوفان آن عصر ، شدیدا تحت تأثیر فلسفه تجربه گرایی و مکاتب مختلف فکری انگلیس بودند. منتسکیو، ولتر، سن سیمون و تا حدودی کنت از فیلسوفان عصر روشنگری فرانسه اند(علیزاده و دیگران،95:1388).
از عصر روشنگری، فیلسوفان فرانسوی و اسکاتلندی به این موضوع پرداختند که همه تفاوت ها و اخلاق های فرهنگی ، اجتماعی دارای منشا اجتماعی است و به همین جهت ، از عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سبب پیدایش آگاهی بشری می شوند و شکل و محتوای این آگاهی را تعیین می کنند.بنابراین می توان تبدیل معرفت شناسی کلاسیک و ناب را به نوعی معرفت شناسی تجربی، یکی از بنیاد های فکری جامعه شناسی معرفت دانست. (علیزاده و دیگران،1388: 35-36).
امروزه فیلسوفان معرفت به نقش دیگران در فرآیند شکل گیری باورداشت های روزانه و اندیشه های رسمی توجه یافته اند و شناخت را صرفا نوعی فعالیت ذهنی و فردی تلقی نمی کنند. . در جریان زندگی هر انسان ، روابط فراوان و پیچیده ای میان او و محیط(که شامل طبیعت و سایر انسانهاست) برقرار می شود. این روابط انسان را به طبیعت و انسان های دیگر پیوند می دهند. بنابر این "بیش از این که تفکر ،فردی باشد،سیمایی جمعی دارد،آن چنان که با اطمینان می توان گفت که در تفکر فردی،من های مختلف فرد،در کشاکش و مجادله اند.به سخن دیگر،امر فردی تا حدی تحت فشار امر جمعی قرار دارد"(گورویچ و دیگران،152:1388).بنابراین"موجودیت جامعه شناسی معرفت بدون قبول مناسبات دو سویه میان معرفت های جمعی و معرفت های فردی تثبیت نخواهدشد،معرفت های جمعی بر احکام جمعی مبتنی بوده و بر حقیقت تجربیات و شهود جمعی تاکید می کنند.هر وجدانی در مناسبات دو سویه میان من،دیگری و ما تحقق می یابد"(علیزاده و دیگران،360:1388).
ویژگی اصلی جامعه شناسی معرفت معاصر،فاصله گرفتن از نظریه جبر اجتماعی معرفت با تکیه بر عاملیت طبقه و ساختار اجتماعی و با تأکید بر ایدئولوژی و رفتن بطرف فضای معنا در جامعه،شکل گیری،تبادل و باز تولید آن است.در این رویکرد مسائلی از قبیل انواع جدید سازمان اجتماعی دخیل در معرفت،موقعیت جدید معرفت و فرهنگ مطرح است. و تمرکز بر موضوعاتی نظیر،معرفت غیر رسمی و معرفت زندگی روزمره است."کار کردفعال معرفت ها در زندگی عمومی،تولید و جهت دهی به افکار و رفتار عمومی است"(مک کارتی،21:1388)."این کارکرد های معرفتی عبارتند از:یکپارچگی نظم اجتماعی،فراهم کردن حس معنا دار و منسجم از واقعیت و غیر واقعیت برای انسانها،خلق و حفظ هویت گروهی و شخصی و مشروعیت بخشی به کنش و اقتدار"(مک کارتی،24:1388).
با توجه به کارکردهای معرفت می توان با نظارت و جهت دهی معرفت افراد به سوی درک و فهم منافع جمعی از طریق آموزش مهارت های مشارکت اجتماعی و تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری ،به جامعه ای یکپارچه و منسجم دست یافت،فضایی امن در جهت رشد و تعالی تک تک افراد جامعه.آموزش مهارت های مشارکت اجتماعی، نه تنها باعث ایجاد تعلق و حس جمعی می شود بلکه سبب رشد و تعالی کودک نیز می گردد.اگر از این دیدگاه به مسئله توجه شود،هدف،صرفاً پرورش افرادی مسئول و دارای حس همکاری در اجتماع نیست،بلکه راهی به سوی رشد انسانی سالم از نظر روانی است، هدف،تربیت شهروندانی است که خود را صاحب حقوق و در عین حال مسئول بدانند و فضا و عرصه عمومی شهر ها را متعلق به خود دانسته و در حفظ و نگهداری آن بکوشد.
با توجه به مطالب مطرح شده ،در پژوهش حاضر این دیدگاه مطرح می شود،که می توان از آموزش مهارت های شهروندی به عنوان ابزاری در جهت کسب و ارتقاء معرفت فردی و اجتماعی استفاده نمودو بدنبال آن کسب معرفت فردی و شهروندی می تواند سبب ارتقاء شعور جمعی افراد گردد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 308 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 81 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
مقدمه:
مفاهیمی چون «اینترنت»، «فرهنگ»، «نگرش»، «نگرش فرهنگی» و «روحانیت»، از جمله مهمترین مفاهیم ساختاری و زیربنایی پژوهش حاضر هستند که در بخش نخست این فصل با عنوان «تعاریف مفهومی» به صورت مفصل تعریف و تحدید شدهاند. همچنین نظریههای مرتبط با این پژوهش، در بخش دوم با عنوان «مبانی نظری» ارائه گردیده است که با توجه به ماهیت بین رشتهای تحقیق حاضر، به دو دستۀ نظریههای ارتباطاتی و روانشناسی اجتماعی تقسیم شدهاند، ضمن این که هر کدام از این دو دسته، تقسیمات درونی مربوط به خود را نیز دارند. با توجه به نظریههای مطرح شده، در بخش سوم این فصل، چارچوب نظریِ پژوهش ارائه شده است و در دامۀ این بخش نیز، پیشینۀ پژوهش، پرسشها و فرضیههای تحقیق آورده شده است.
1ـ2ـ تعاریف مفهومی
1ـ1ـ2ـ اینترنت[1]
اینترنت را باید بزرگترین سامانهای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیده است و به قول برخی از محققان ارتباطی، ستون فقرات ارتباطات کامپیوتری جهانی و به عبارت دیگر، «شبکۀ شبکههای اطلاعرسانی» جهان شناخته میشود (کاستلز، 1996: 401).
این شبکۀ عظیم ارتباطی، در واقع، ساختار تحوّلیافتۀ یک شبکۀ اطلاعاتی نظامی است و ریشۀ آن به دهۀ ۱۹۶۰ باز میگردد که به دنبال پرتاب نخستین قمرهای مصنوعی اتحاد جماهیر شوروی به فضای ماورای جوّ زمین و افزایش نگرانی ایالات متحدۀ امریکا از خطرات حملات هستهای احتمالی آن کشور و به منظور حفظ و حراست اسرار نظامی ارتش امریکا در شرایط بسیار مخوف جنگ هستهای، از طرف «آژانس طرحهای پژوهشی پیشرفته»[2] (آرپا)[3] در وزارت دفاع ایالات متحده، پایهگذاری شد. شبکۀ یادشده، طوری طراحی شده بود که هر مجموعۀ اطلاعاتی، مسیر خاص خود را در میان مدارهای ارتباطی مختلف شبکۀ مورد نظر، به صورت افقی طرح میکرد و در عین حال، امکان گردآوری تمام آنها از هر واحد خاص نیز وجود داشت. مدتی بعد، تحت تأثیر پیشرفت تکنولوژی دیجیتال، امکان جمعآوری و بستهبندی هر گونه پیام و از جمله اصوات، تصویرها و دادهها و ایجاد شبکههای اطلاعاتیِ منتقلکنندۀ انواع نمادها، بدون نیاز به هر گونه مرکز کنترل، پدید آمد و به این ترتیب، با استفاده از فراگیری بسیار گستردۀ زبان دیجیتال و شبکهبندی نظام ارتباطی، شالودۀ تکنولوژیک ارتباطات افقی جهانی فراهم شد.
نخستین شبکۀ اطلاعاتی از این نوع، که به عنوان قدردانی از مؤسسۀ بنیانگذار آن، «آرپانت»[4] نامگذاری گردید، در سال 1969، بر روی مراکز تحقیقاتی همکاریکننده با وزارت دفاع ایالات متحدۀ امریکا و از جمله دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه هاروارد گشوده شد و در پی آن، پژوهشگران، برای برقراری ارتباط علمی متقابل با یکدیگر، به بهرهبردای از این شبکه پرداختند. در سال 1983، برای جدا ساختن کامل کاربردهای نظامی و غیر نظامی شبکۀ مذکور، در کنار «آرپانت»، شبکۀ مستقلی موسوم به «میلنت»[5] برای پژوهشگران نظامی تأسیس گردید. در طول سالهای بعد از دهۀ 1980، «بنیاد ملی علوم»[6] ایالات متحده، علاوه بر ایجاد یک شبکۀ خاص علمی به نام سیاسنت[7]، شبکۀ دیگری با همکاری شرکت مشهور «آی.بی.ام»[8] به نام «بیتنت»[9] برای استفادۀ محققان زمینههای غیر علمی تأسیس نمود.
با توجه به آن که تمام شکبههای مذکور، در فعالیتها و تماسهای ارتباطی خود، از سیستم اطلاعات «آرپانت» بهرهمند میشدند، مدتی نام این شبکۀ میانشبکهای، «آرپا ـ اینترنت»[10] گفته میشد و سرانجام به «اینترنت» موسوم گردید (معتمدنژاد، 1389: 143ـ147).
بدین ترتیب، در تعریف علمی (نظری)، اینترنت را میتوان مجموعهای از شبکههای اطلاعاتی مرتبط به هم دانست که از مجموعۀ پروتکل[11] (مقاولهنامه) واحدی استفاده میکنند و در جهت عرضۀ مجموعۀ اطلاعاتی واحدی به کاربران یا مشتریان خود، مشارکت دارند (محسنی، 1386: 80).
فضای مجازی[12] عبارت دیگری است که به عنوان مترادفی برای اینترنت به کار میرود. این عبارت، بیانگر دنیایی مجازی است که در آن، فناوری و تخیّل در ورای صفحۀ رایانۀ کاربر با یکدیگر پیوند میخورند. فضای مجازی و اینترنت، به عنوان سرحدی جدید در نظر گرفته میشوند که در آن، مردم این امکان را مییابند تا با یکدیگر و با اطلاعات، به طرقی جدید برخورد پیدا کنند؛ زیرا اینترنت، جابهجایی بین فضای واقعی و مجازی را سهل و آسان میکند. حرکت در بین محیط واقعی و محیط مجازی، به واسطۀ فناوری اینترنت، امکانپذیر میگردد. از این رو، اینترنت، ابزاری است که شکلدهندۀ فضا و حرکت است (استوت، 1388: 61). در توصیف اینترنت و بیان ویژگیها و اهمیت آن، همچنین از مفاهیمی مانند شبکۀ شبکهها، تارعنکبوت الکترونیک، فضای سیبرنتیک[13] و... نیز استفاده شده است.
پروتکل اینترنت، با توجه به مزایایی که دارد، به سرعت روی تعداد زیادی از سیستمهای کامپیوتری پیاده شد، چرا که تنها پروتکلی بود که به کامپیوترهای ساخته شده توسط شرکتهای مختلف، امکان برقراری ارتباط با هم را میداد. رشد اینترنت از اواسط سال 1980 (زمانی که به شبکۀ عمومی مخابراتی متصل شد)، سرعت یافت. «بنیاد ملی علوم» امریکا نیز از سال 1987 با اعطای کمکهای مالی به دانشگاههای این کشور به منظور برقراری ارتباط با شبکه، نقش مهمی در جهت فراگیر کردن دسترسی به اینترنت ایفا کرد، امکاناتی که در گذشته، فقط در اختیار تعداد محدودی از پژوهشگران و مسئولین حکومتی امریکا بود (محسنی، 1386: 82). در پایان دورۀ جنگ سرد، اینترنت از پردۀ آهنین نیز عبور کرد و به تدریج (از سال 1990) به کشورهای جهان سوم نیز وارد شد.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده، در حال حاضر (30 ژانویۀ 2012) کاربران اینترنت، آماری نزدیک به دو و نیم میلیارد نفر از جمعیت هفت میلیارد نفری جهان را به خود اختصاص دادهاند که از این آمار، 5/49 درصد در آسیا و اقیانوسیه، 21/5 درصد در اروپا، 22 درصد در قارۀ امریکا و 7 درصد در افریقا زندگی میکنند.
[1]- Internet
[2]- Advanced Research Project Agency
[3]- ARPA
[4]- Arpanet
[5]- Milnet
[6]- National Science Foundation (NFS)
[7]- Csnet
[8]- IBM
[9]- Bitnet
[10]- Arpa-Internet
[11]- Protecol
[12]- Cyberspace
[13]- Cybernetic Space
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 145 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
چارچوب نظری تحقیق
چارچوب اصلی این تحقیق بر نظریه کنش اجتماعی پاسونز می باشد. با توجه به این که باروری به طور کلی یک امر ارادی بوده و فرد در شکل گیری آن نقشی اساسی دارد، بنابراین می توان آن را یک کنش محسوب داشت. هر چند در اصطلاح رایج جمعیت شناسی از باروری به عنوان یک رفتار یاد می شود، ولی تالکوت پارسونز به عنوان مشهورترین نظریه پرداز در زمینه کنش اجتماعی، تلاش داشت نظریه کنش را از رفتارگرایی متمایز سازد. در واقع، او برای آن اصطلاح کنش را برگزید که دلالتی متفاوت از اصطلاح رفتار دارد. رفتار دلالت بر واکنش مکانیکی در برابر محرک ها دارد، حال آن که اصطلاح کنش بر یک فراگرد فعالانه، خلاقانه و ذهنی دلالت می کند (ریتزر، 1382: 529).
پدیده بنیادی در نظریه کنش پارسونز همان چیزی است که او واحد کنشی خوانده است که از نظر وی ماهیتی داوطلبانه دارد. کنش گر بر طبق شرایط حاکم و همچنین هنجارها و الزام های فرهنگی مسلط و با توجه به ابزارهای مختلفی که به آن ها دسترسی دارد، اهدافی را برای خود بر می گزیند. از طرف دیگر، بر اساس همین محدودیت ها و امکانات، نگرشی مشخص در ذهن وی شکل می گیرد. این نگرش بر روی یک طیف از عدم دست یابی کامل به اهداف مورد نظر تا کامیابی کامل در رسیدن به اهداف قرار می گیرد. کنشگر در رسیدن به هدف با دسته ای از محدودیت ها مواجه است که در طرح نظری پارسونز به عنوان شرایط حاکم شامل شرایط فیزیکی و همچنین شرایط فرهنگی معرفی می شوند. با توجه به این که کنشگر توانایی ایجاد تغییر در این بخش از نظام اجتماعی را ندارد، بنابرین اهداف وی در راستا و تحت این شرایط شکل می گیرد. اما ابزارها و وسایل دست یابی به اهداف، با وجود این که تحت تاثیر شرایط حاکم هستند، ولی کنشگر می تواند در مورد این ابزار اقدام به انتخاب آزادانه ی مشروط به وضعیت بنماید. از این رو، می توان انتظار داشت با توجه به حضور طولانی مدت فرد در خانواده، شرایط خانوادگی در میزان باروری و فاصله گذاری تاثیر زیادی داشته باشد.
در نظریه منابع در دسترس، تقسیم قدرت در خانواده و پایگاه قدرت هر یک از همسران، متاثر از منابع در دسترس هر یک از آن ها بوده و همچنین میزان استقلال و وابستگی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد. بخشی از منابع قدرت زنان در خانواده مربوط به میزان توانمندی آن ها در زندگی اجتماعی و دسترسی به منابع اطلاعاتی و کسب آگاهی می باشد. امروزه یکی از منابع اصلی کسب آگاهی و توانمندی در سطح اجتماع، میزان دسترسی و استفاده از رسانه های جمعی می باشد. از سوی دیگر، مهارت های فرد شامل مهارت های ارتباطی و اجتماعی و همچنین توان انجام اموری می باشد که می تواند قدرت اقتصادی زن را بالا برده و از وابستگی وی به همسرش بکاهد.
در عصر حاضر رسانه ها، چه رسانه های جمعی و چه رسانه های نوین، نقش عمده ای در زندگی جمعی افراد ایفا می کنند. رسانه ها نقش عمده ای در تغییرات فرهنگی، اجتماعی شدن، هویت بخشی، آگاه سازی اعضای جامعه و ... ایفا می کنند، به همین دلیل، مصرف و کاربرد انواع رسانه ها از جهات گوناگون و در میان گروه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است (کلانتری و همکاران، 1391: 80). رفتار باروری نیز از جمله رفتارهایی است که با توجه به الگوبخشی رسانه ها و همچنین آگاهی بخشی نسبت به مزایا و معایب فرزندآوری تحت تاثیر میزان و نوع استفاده از رسانه ها قرار می گیرد.
به طور خلاصه به نظر می رسد رفتار باروری زنان تحت تاثیر میزان استقلال آن ها در خانواده می باشد. از طرف دیگر، میزان توانمندی های فردی و اجتماعی زنان که شامل آگاهی و ارتباطات اجتماعی آن ها و همچنین توانایی های فردی شان می باشد؛ بر رفتار باروری زنان موثر است. استقلال زنان بستری را برای ارتقای توانمندی های اجتماعی آن ها فراهم می سازد، هر چند توانمندی های اجتماعی نیز در دراز مدت می توانند بر استقلال زنان اثرگذار باشند، ولی به طور نظری می توان گفت هر اندازه میزان استقلال زنان بیشتر باشد، میزان توانمندی های آن ها نیز بیشتر خواهد بود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 119 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
2-1)پیشینه تحقیق............................................................10
2-1-1)مطالعات انجام شده در کشور های مختلف.............................10
2-1-2)مطالعات در ایران...............................................................12
2-1-3)مطالعات در اصفهان.................................................14
2-2)مبانی نظری تحقیق................................................18
2-2-1)نظریات صاحبنظران جامعه شناسی...............................19
2-2-2)نظریه مدرنیزاسیون...................................................20
2-2-3)نظریه ویلیام گود.............................................21
2-3-1)ازدواج فامیلی در تاریخ باستان و قبل از انبیای الهی..............23
2-3-2)ازدواج فامیلی در ادیان مختلف...................................24
2-3-3)ازدواج فامیلی در دین مسیح......................................24
2-3-4)ازدواج فامیلی در دین اسلام.......................................25
2-4)عوامل موثر بر افزایش یا کاهش ازدواج فامیلی در ایران...........26
2-5)بیماری ژنتیکی چیست؟.............................................31
2-6)انواع بیماری های ژنتیکی.......................................32
2-6-1)بیماری های ارثی چند ژنی.............................................33
2-6-2)بیماری های ارثی اتوزومال غالب....................................34
2-6-3)بیماری های ارثی اتوزومال مغلوب...............................34
2-6-4)بیماری های ارثی وابسته به جنس....................................35
2-7)ازدواج خویشاوندی و بیماری های ژنتیکی...............................36
2-8)چارچوب نظری تحقیق.......................................................39
2-9)فرضیات تحقیق.....................................................................42
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 141 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
مقدمه
در این فصل به بیان مبانی نظری و چارچوب نظری پژوهش خواهیم پرداخت. پیش از آن به منظور تفهیم بیشتر متغیر وابسته پژوهش- گرایش سیاسی- به اختصار به بیان تفاوت میان نگرش و گرایش میپردازیم و در ادامه مبانی نظری در حوزه گرایش سیاسی و نظریاتی از قبیل نظریه تضاد، کارکردگرایی، کنش متقابل نمادین و نظریه روانشناختی انقلاب مورد توجه قرار خواهند گرفت. هر یک از این نظریات سهم بسیاری در تبیین گرایش های سیاسی دارند. در واقع بر اساس نظریه های تضادگرا، جامعه، سازمانی منسجم و عادلانه برای تمامی اقشار و طبقات تلقی نمی شود. آنان طبقات را نیرویی عمده در ایجاد نابرابری های اجتماعی (بی عدالتی) و انقلاب را راه حلی برای مقابله با آن دانسته اند. به طور کلی در این دیدگاه گرایش های سیاسی در جامعه به دو دسته کلی محافظه کارانه و دگرگون خواهانه تقسیم می شود که خود طرفدار دسته دوم هستند.
در مقابلِ دیدگاه تضادگرا نظریه های کارکردگرا قرار دارد. نظریه های کارکردگرا جامعه را نظام منسجمی دانسته که هر خرده نظام و اجزاء در آن، کارکرد خاص خود را برای حفظ نظام دارا هستند. نظام اجتماعی در فرایند تطبیق با محیط دگرگونی تدریجی را تجربه و از این طریق تعادل خود را حفظ میکند. از این رو گرایش های سیاسی رادیکال در این رویکرد مورد پذیرش قرار نمیگیرد. موضوع گرایشهای سیاسی در دیدگاه کارکردگرا در ذیل مباحث مربوط به فرهنگ سیاسی مطرح می شود، و عواملی چون سرمایه اجتماعی، احساس امنیت، دینداری از عوامل تأثیرگذار بر آن به شمار می آیند. در این رویکرد نظریات افرادی چون اینگلهارت و آلموند و وربا مطرح می شود. در چارچوب نظریه کنش متقابل نمادین نیز بحث گروه مرجع و نظریه یادگیری و اهمیت آن ها در شکل گیری گرایشات افراد مورد توجه قرار می گیرد. در این زمینه نظریات روانشناختی نیز آخرین و مهمترین نظریه ای است که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ چرا که مبنای چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهند.
پس از بیان مبانی نظری در زمینه گرایش های سیاسی به بحث از عدالت می پردازیم. از آن جا که احساس عدالت متغیر مستقل پژوهش است، نیاز به طرح نظریههای تبیینی در رابطه با عدالت نداریم؛ بلکه صرفاً به مباحث توصیفی مربوط به احساس عدالت خواهیم پرداخت. در این باره به اختصار برخی سنت های فکری نظیر مارکسیسم، فایده گرایی، مساوات طلبی و راولزی را شرح میدهیم. در نهایت نیز چارچوب نظری منتخب پژوهش، فرضیه های پژوهش و مدل نظری پژوهش ارائه خواهد شد.