دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 474 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
2-1. فرهنگ :
2-1-1-کلیات:
2-1-2. واژگان فرهنگ در زبان پارسی:
2-1-3. فرهنگ از دیدگاه باستان شناسی:
2-1-4. فرهنگ از دیدگاه جامعه شناسی:
2-1-5. فرهنگ توده ای
2-1-6. فرهنگ عامیانه
2-1-7. فرهنگ پذیری
2-1-8. وجوه مختلف فرهنگ
2-1-9. لزوم آموزش فرهنگ و پیشبرد آن در جامعه:
2-1-10. در جست و جوی یک رویکرد فرهنگی
2-1-10-1- فرهنگ امروز:
2-1-10-2- نیاز فرهنگی امروز جامعه ایران:
2-1-11. توسعه فرهنگی
2-1-12. آموزش و فرهنگ
2-1-12-1. انتقال فرهنگ:
2-1-12-2. ارزش سنجی میراث فرهنگی و فرهنگ گذشته:
2-1-12-3. توسعه و پیشرفت فرهنگی:
2-2. مشکلات اجتماعی
2-3. آنومی و جرم
2-3-1- عوامل اجتماعی موثر در پیدایش آنومی
2-3-2. عوامل اقتصادی مؤثر در پیدایش آنومی
2-3-2-1- فقر و نیاز مالی
2-3-2-2. بیکاری
2-3-2-3- هزینه های اقتصادی ارتکاب جرم
2-3-2-4. عدم تعادل رشد و توسعه اقتصادی
2-3-2-5. تورم
2-3-3- عوامل فرهنگی مؤثر در پیدایش آنومی در جامعه
2-3-3-1. عامل درهم شکستگی ساختار فرهنگی
2-3-3-2. عامل ایجاد کننده خرده فرهنگ کجرو
2-3-3-3. عدم تجانس فرهنگی
2-3-3-4. عوامل محیطی موثر در پیدایش آنومی
2-3-4. رابطه رفتار آنومیک با سن و جنسیت
2-3-4-1- جرایم خاص زنان
2-3-4-2- بزهکاری کودکان
2-3-4-3- بزهکاری نوجوانان و جوانان
2-3-4-4- جرم بزرگسالان و پیران
2-3-5. رابطه شهر و رفتار آنومیک
2-3-5-1. ویژگی های جرایم و خشونت های شهری
2-3-5-1-1- اندازه شهر
2-3-5-1-2- نرخ رشد شهر
2-3-5-1-3- نقش محلات شهری
2-3-5-1-4- اثر عوامل فضایی و کالبدی در پیدایش رفتار آنومیک محلات شهری
2-3-5-1-5- توزیع ناعادلانه خدمات و عامل محرومیت از امکانات عمومی
2-3-5-1-6- وجود مسکن های ناسالم
2-3-5-1-7- الگوی کاربری زمین و کمیت و کیفیت فعالیت
2-3-6. عوامل و ویژگی های مکانی موثر در پیدایش آنومی در فضاهای شهری
2-3-6-1- محل و موقعیت
2-3-6-2- عوامل فضایی و کالبدی موثر در پیدایش رفتار آنومیک در فضاهای شهری
2-3-6-3- سایر عوامل مکانی موثر در پیدایش آنومی در فضاهای شهری
2-3-7- پیشگیری از بزهکاری
2-3-7-3- پیشگیری ثالثیه (سطح سوم) :
استراتژی های پیشگیری از بزهکاری
2-3-7-3-2 ـ استراتژی جامعه گرا
2-3-7-3-3 ـ استراتژی های پایشی
2-4. مفهوم فضای شهری امن
2-4-1. زمینه های نظری کاهش شرایط جرم خیزی فضاهای شهری و مکان ها
2-4-1-1- پیشینه نظری
2-4-1-2- CPTED چیست؟
2-4-1-3- مقایسه رویکردها
2-5. اوقات فراغت
2-5-1. تعریف اوقات فراغت
2-5-2. مفهوم جامعه شناسی اوقات فراغت
2-5-3. کارکردهای اوقات فراغت
2-5-3-1. رفع خستگی:
2-5-3-2. نیاز به تفریح:
2-5-3-3. شکوفایی استعدادها:
2-5-3-4. رشد اجتماعی فرد:
2-5-4. نظر اسلام در باره اوقات فراغت ونحوه گذران آن
2-5-5. جایگاه ساماندهی اوقات فراغت جوانان در برنامه چهارم توسعه
2-5-6. توصیف وضع موجود
2-6. بافت فرسوده
2-6-1. تعریف
2-6-2. ویژگی های اساسی بافت های فرسوده شهری
عمر ابنیه:
2-6-3. انواع فرسودگی بافت های شهری:
2-7. شهروند
2- 7-1. تعریف
2-7-2. عناصر و هویت شهروندی
2-7-3. ویژگی های شهروند:
2-7-4. شهروند سازی: مهمترین وظیفه مقامات محلی
2-8-1. اهداف مدیریت شهری
2-8-2. مدیریت شهری و توسعه شهری
2-8-3. مشکلات و موانع مدیریت شهری
2-8-4. شهرگرایی جدید
2-8-5. حکمرانی شهری خوب
2-8-6. نتیجه گیری
فهرست منابع و مآخذ:
فصل دوم : چارچوب مفهومی و پایه های نظری
2-1. فرهنگ :
از آنجا که موضوع این پایان نامه طراحی یک مرکز فرهنگی ـ اجتماعی ـ تفریحی است، پرداختن به مقوله فرهنگ به عنوان هدف اصلی چنین مراکزی و ماده خام راهبردی اندیشه های معماری، امری اجتناب ناپذیر است. در این بخش سعی می گردد تا با آشنایی با مفاهیم واژگان فرهنگ به ویژه با رویکردی جامعه شناسانه، به بیان وجوهات مختلف فرهنگی، رویکردهای فرهنگی و لزوم برپایی چنین مراکزی و ... پرداخته شود.
2-1-1-کلیات:
فرهنگ مفهومی است که لغت نامه ها و مردم آن را به معنای گوناگون نوشته اند، مثلا در فرهنگ معین ذیل لغت فرهنگ آمده است: « ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت، مجموعه آداب و رسوم، کتابی که شامل لغات یک یا چند زبان و شرح آنها و مداخلشان است و ...». اما در این رساله، این معانی مورد نظر نیست و بیشتر از دیدگاه باستان شناسی و جامعه شناسی و انسان شناسی مطرح می گردد.
واژگانی که در زبان های اروپایی ( از ریشه لاتین ) و در زبان فارسی ( از ریشه اوستایی ) دلالت بر مفهوم فرهنگ دارند، همگی به نوعی به مفهوم پرورشی اشاره می کنند.
Culture فرانسوی و انگلیسی و Kulter آلمانی از ریشه Cultaru به معنای پروراندن و تقویت به ویژه تقویت خاک و توسعه کشاورزی بوده؛ بنابراین در واقع جنبه ای استعاری داشته است. در واقع ذهن نافرهیخته و زمخت، مانند زمین سنگلاخی بود که پرورانده و بارور شده باشد و به تعبیری معنای مراقبت از گیاهان، در معنای مجازی مراقبت از اندیشه است.
2-1-2. واژگان فرهنگ در زبان پارسی:
لغت فرهنگ از " فر (پیشوند) + هنگ" ساخته شده است، که "هنگ" از ریشه ی "تنگ " به معنای کشیدن و فرهیختن ( ادب آموختن و تربیت کردن ) آمده است و این معانی با مفهوم ادوکات دادن در لاتین مطابقت دارد که به معنای کشیدن و نیز تعلیم و تربیت است. بدین سان، فرهنگ پیوندی جدایی ناپذیر با تمدن دارد.
2-1-3. فرهنگ از دیدگاه باستان شناسی:
فرهنگ در کاربرد کلی باستان شناختی، اشاره به آن جنبه از رفتار اجتماعی دارد که غالباً آن را « فرهنگ مادی» می نامند.
غالباً بر این فرض متکی بوده اند که فرهنگ بازتاب دقیق گروه بندی اجتماعی است، اما اکنون در چنین نظری تردید است. فرهنگ را، در تعریف دقیق تر، تکرار و وقوع همساز یک مجموعه، یا در زمان و مکان محدود دانسته اند. اینجا باز این فرض مطرح می شود که فرهنگی که به این صورت تعریف شده بازتاب یک سلسله از تمایزات اجتماعی همزمان است، این مفهوم را نخست و.گ.چایلد در سال 1929 میلادی اعتبار بخشید و در تنظیم ساده ی داده های بنیادی باستان شناختی ارزش قابل ملاحظه ای داشت؛ اما در سال های اخیر به محدودیت های آن پی برده اند و کاربرد آن بیش از پیش رو به کاهش است.
2-1-4. فرهنگ از دیدگاه جامعه شناسی:
اما فرهنگ از نظر جامعه شناسی، « میراث اجتماعی» هر اجتماع است، و کلیه ی دستکارهای او مثل ابزارها، اقامت گاه ها، کارگاه ها، پرستشگاه ها، تفرجگاه ها، آثار هنری و ... نیز کلیه ی ساخت های ذهنی و روحی دسته جمعی مثل دستگاه نمادها، مفاهیم، باورها، ادراکات زیبا شناختی و ... و نیز اشکال متمایز رفتارها مثل نهادها، گروه بندی ها، آیین ها، سازمان های گوناگون و ... را شامل می شود که مردم ( گاهی سنجیده و آگاهانه، و گاهی از طریق ارتباط متقابل و پیامدهای پیش بینی نشده) در طی فعالیت های جاری داخل شرایط زندگی خاص خود پدید آورده اند، و به انواع گوناگون و درجات متفاوت از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
در این دیدگاه فرهنگ پیوندی جدایی ناپذیر با تمدن دارد. در قرن 19 در اروپا اولاً مظاهر معنوی تمدن بیش از جلوه های فنی و مادی آن مورد تاکید قرار گرفت و ثانیاً به جنبه های ملی و قومی- فرهنگی ( به تفکیک از دانش و آگاهی عمومی ) بیشتر توجه شد. ثالثاً با آشنایی اروپاییان با تمدن ایران و هند و سپس چین، این عقیده رواج یافت که اندیشه انسانی در سرزمین های مختلف، به شیوه های گوناگون شکل می گیرد و موجر فرهنگ هایی می شود که ممکن است در عین تفاوت های آشکار با تمدن اروپایی بسیار پیشرفته باشد و در عالم فکر و احساس، به ایجاد آثار ارزشمند کامیاب شوند.
فرهنگ در حوزه این علوم از دو جنبه مورد بررسی قرار می گیرد، یکی به بعنوان « واقعیتی عینی »، آثاری که تحقق پذیرفته اند، و دیگر « واقعیتی که انسان ها با آنها زندگی می کنند» ، یعنی مجموعه ای متشکل از ارزش ها یا به تعبیری مدل های فرهنگی که مستلزم مشارکت مستمر و پرتحرک افراد جامعه است. در واقع فرهنگ سازی یا خلق الگوها و مراجع منعطف و پایای فرهنگی از تقابل و تعامل همین دو جنبه حاصل می شود. فرهنگ، در حقیقت، محصول فعالیت های اجتماعی و پیگیرانه افراد است که با بهره گیری از آثار تحقق یافته فرهنگ، یعنی واقعیت عینی فرهنگ، در خلق آن مدل ها شرکت می جویند و در مقابل، فرهنگ در تکوین و استقرار رفتارها و کردارها ایفای نقش می کند.
اما نکته مهم دیگر درباره تلقی هایی که از مفهوم فرهنگ وجود دارد، به دو شاخگی نظری اندیشمندان انگلوساکسون و آلمانی بر می گردد. گروه اول تمایل دارند که فرهنگ را در معنای وسیع و شامل تمدن به کار برند. در حالی که گروه دوم، فرهنگ و تمدن را در تقابل با هم می نگرند. به نظر اینان مجموع عناصر مادی، آثار فنی و اشکال ساز اجتماعی را که امکان بروز و تجلی یک جامعه را فراهم می سازند، تمدن می خوانند و در مقابل فرهنگ را عبارت از مجموع«مظاهر معنوی، آفرینش های ادبی، هنری و ایدئولوژی مسلطی» می دانند که واقعیتی بدیع و ویژه مردمی را در یک دوران تشکیل می دهند.
روی هم رفته شاید بتوان گفت منظر جامع تر، دیدگاهی است که از کنش و واکنش تمدن و فرهنگ دفاع می کند، یعنی از تاثیر متقابل تمدن و فرهنگ در شکل دادن به یکدیگر سخن می گوید. از سویی برای شناخت فرهنگ و مدل های فرهنگی یک جامعه نیاز داریم به شناخت تمدن آن جامعه، یعنی آن ترتیبات مادی که در طول تاریخ سامان حیات اجتماعی آن جامعه را به وجود آورده اند و از سویی دیگر ، این آداب و رسوم و رفتارها و مصنوعات که به نوبه خود معلول « ذهنیت » افراد یک جامعه اند، هستند که به ترتیبات مادی و تاریخی یک جامعه مفروض شکل می دهند.
به بیان دیگر، می توان گفت « فرهنگ هم علت است و هم معلول » و از همین روی برای شناخت آن و هم چنین برای بالاندن آن باید به کنش و واکنش نهادهای مادی و فعالیت های معنوی جامعه توجه کافی مبذول داشت.
از این نظر است که می توان به جایگاه معماری و نقش آن در فرهنگ آفرینی، بهتر و دقیق تر اندیشید. معماری، از یک طرف چون دیگر آفرینش های هنری و فن آوری ( که از قضا معماری هر دو جنبه را داراست)، حاوی عناصری است که علوم نظری از آن ها وام می گیرد و از طرف دیگر، خود وام دار این علوم به ویژه علوم اجتماعی است.
معماری جلوه گاه الگوها و نمادهایی است که از تمدن و فرهنگ یک جامعه حکایت می کنند و آفریننده الگوها و نمادهای شاید تازه و معمولاً التقاطی و مختلطی است که جزیی از وضعیت فرهنگی در حال تکوین زمانه خود به شمار می آیند. حال اگر بخواهیم از فردی متصف به صفت فرهنگی سخن گوییم، با چنین گستره ای از زمینه های تاریخی و مادی و گرایش های ذهنی و معنوی جامعه کوچک یا بزرگی مواجه می شویم که مرکز فرهنگی قرار است در آن استقرار یابد. پیچیدگی امر زمانی آشکارتر می شود که به یادآوریم اکنون در عصر ارتباطات، اطلاعات و درگیری با فراگردهای پیچیده ای چون جهانی سازی و جهانی شدن به سر می بریم که با نگاه خوش بینانه، فرهنگ های بومی و محلی و مردمی را هر چه بیشتر پویا و بارور می سازد و در نگاه بدبینانه موجب نتایج ناگواری چون « فرهنگ زدایی » و حذف یا جذب فرهنگ های کوچک در منفعت جویی های نظام بازار جهانی و سرمایه داری در حال گسترش می گردند.
2-1-5. فرهنگ توده ای
فرهنگی که به فرهنگ عوام (با فرهنگ عامیانه اشتباه نشود.) هم معروف است و معمولاً متضاد فرهنگ والا شمرد می شود. این فرهنگ هیچ گونه ارزش ذاتی ندارد و از آن حمایتی نمی شود، بلکه فقط محصول بنجولی است که برای سرگرمی عوام تهیه می شود و باب سلیقه بازار فروش است و از طریق تولید ماشینی مثل چاپ و صفحه های گرامافون و پوسترهای هنری به وجود می آید. بحث بر سر فرهنگ توده ای که از زمان « ورذرورث» آغاز شده بود، از نو در دهه 1950 میلادی از سر گرفته شد و علتش هم یکی وفور نعمت و غذا ( جامعه مرفه ) و دیگری ترس بود. ترس از اینکه آگهی تبلیغاتی سازنده و شکل دهنده ذوق و سلیقه فرهنگی مردم باشد: اما ماجرا صورت دیگری پیدا کرد. گرچه سنت گرایانی مثل "ف.ر. لیویس" همچنان با تجزیه و زوال اجتماع «ارگانیک» مخالفت می کردند و نویسندگان جناح چپ هم، مثل" دوایت مک دونالد" معتقد بودند که فرهنگ توده، فرهنگ والا را فاسد کرده است؛ باز نویسندگان دیگری مثل "ریچارد هوگارت" (در کاربردهای سواد) استدلال می کردند که فرهنگ طبقه زحمت کش انگلیس نیروی حیاتی خاص خود را دارد. اما جامعه شناسانی چون " ادوارد شیلز" استدلالشان این بود که رواج صفحه نوار آثار جدی موسیقی و آثار هنری ذوق توده را بالا برده و مردم بیشتری را به "جامعه " کشانده است.
در دهه 1960 میلادی با ظهور هنر پاپ این مناظره از سر گرفته شد. گروهی از نقادان ( مثل سوزان سونتاگ و ریچارد پوئیریر ) با مجله آمریکایی پاریتزان ریویو همگام و مدافع « ادراک نو» شدند که اعتبار هرگونه تمایزی را میان هنر« روشنفکری » و « غیر روشنفکری» نفی می کرد، و دلیل می آوردند که موسیقی « بیتل ها» و «رولینگ استونژ» در برانگیختن واکنش های توده ای همان قدر مهم است که موسیقی " شونبرگ". از این زاویه « هنر والا» مصنوعی و نخبه پرور دیده می شود و فرهنگ توده ای اصطلاحی ستایش آمیز می شود.
آموزش سئو | دانلو تحقیق | همکاری در فروش | سایت آگهی رایگان | دانلود پاورپوینت درس |
---|---|---|---|---|
دانلود مقاله | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ | آموزش کاشت ناخن | کسب درآمد |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
فصل دوم: دین
2-1- مقدمه ..................................................................................................................................
2-2- مفهوم دین .........................................................................................................................
2-2-1- معنای لغوی ........................................................................................
2-2-2- معنای اصطلاحی دین ......................................................................
2-2-3- ابعاد دین .............................................................................................
2-3- منشاء دین ..........................................................................................................................
2-3-1- علل پیدایش دین ..............................................................................
2-3-2- علل پذیرش دین ...............................................................................
2-4- کارکرد های دین .................................................................................................
2-4-1- کارکرد های فردی ............................................................................
2-4-1-1-معرفت زایی .......................................................................
2-4-1-2- کارکرد احساسی (بهداشت روانی .................................
2-4-1-3- کارکرد اخلاقی و رفتاری ..............................................
2-4-2- کارکرد های اجتماعی .....................................................................
2-4-2-1- همبستگی ........................................................................
2-4-2-2- آزادی و عدالت اجتماعی .............................................
2-4-2-4- هویت سازی ......................................................................
2-5- طبقه بندی ادیان .............................................................................................
2-5-1- ادیان غیر توحیدی ..........................................................................
2-5-2- ادیان توحیدی ..................................................................................
2-5-2-1- زرتشت ...............................................................................
2-5-2-2- یهودیت ..............................................................................
2-5-2-3- مسیحیت ...........................................................................
2-5-2-4- اسلام ..................................................................................
2-6- مساله تعدد ادیان ...........................................................................................
2-6-1- انحصار گرایی ..................................................................................
2-6-2- شمول گرایی ...................................................................................
2-6-3- کثرت گرایی ....................................................................................
2-7- نگاهی به اصول مشترک ادیان ......................................................................
2-8- جمع بندی و نتیجه گیری ............................................................................
1-
1-1- مقدمه
انسان از خاک تهی پا به عرصه نادانی هایش نهاد و در لحظه ای تهی از آنچه که نمی توانست داشته باشد، در پی ساختن مفهومی از خود بود تا در این ناتوانی درک به خود انگیزه ای از برای بودن و دانستن ارزانی دارد؛ آرام آرام او در تاریکی مطلق از دانستن دست می ساید و برای فردا، داشت هایی نه چندان از سر دانایی گرد هم می آورد، برداشت هایی متفاوت و گوناگون به او حس غریب وجود را القا می کند و او در میان جمعی از دانسته ها که برایش در عین تازگی از ارزش هایی متفاوت بر خوردارند، غلت می خورد. او نمی داند چرا گاه از آنچه می یابد خشنود می شود، گاه متعجب؛ گاه می هراسد و گاه می رنجد؛ او بیشتر می آموزد؛ خواسته هایش، نیرو هایش و ناتوانی هایش برایش آشکار می گردند؛ و او سخت به دنبال طنینی است که مدهوشش می سازد، فهم طنینی گنگ، طنینی از جنس "الست بربکم"؛ شاید اصطلاحی که یونگ آن را "قدرت قاهره" می خواند و اذعان می کند که انسان آن را به صورت ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، صورت مثالی، کما مطلوب و غیره مجسم می سازد. همان طنینی که انسان به دنبال فهم شعور مندانه آن است. یونگ از این مطلب استفاده می کند و مفهومی را مطرح می سازد که حاصل آن مراقبت، تذکر و توجه دقیق به عواملی موثر در زندگی زندگی است که انسان به آنها "قدرت قاهره" اطلاق می کند و این مفهوم را همانا دین می نامند.(مورنو، 1380، ص63)
دین یکی از وجوه امتیاز بشر است که از دیگر نشانه ها مانند درک عشق، آگاهی و قدرت زیبایی شناسی متمایز تر به نظر می رسد. در تاریخ بشر هرگز قبیله ای وجود نداشته که به گونه ای دین نداشته باشد.
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو دلم نشستی
سعدی
با توجه به نقش اساسی مساله دین در این پژوهش، این فصل به بررسی اجمالی این موضوع خواهد پرداخت از این رو نخست منظور از دین به طور خلاصه بیان شده سپس ابعاد دین و کارکرد های آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ در نهایت با توجه به وجود دین های متفاوت در جهان طبقه بندی ادیان، مساله تعدد ادیان و رویکرد اندیشمندان نسبت به آن به طور خلاصه ارایه خواهد شد.
1-2- مفهوم دین
واژه "دین" در ردیف آن دسته از مفاهیمى قرار دارد که همواره در میدان آرا و نظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته است(مصباح یزدی، 1365، ص28) و به دست آوردن یک توافق مشترک در باره آن بسیار مشکل، بلکه محال است، تا جایی که عدهاى از محققان آن را قابل تعریف نمىدانند.(1984، ص9- مطهری،1363، ص117)
رابرت ا.هیوم (1372) در کتاب ادیان زنده جهان مىگوید: "دین به اندازهاى ساده است که هر بچه عاقل و بالغ مىتواند یک تجربه دینى حقیقى داشته باشد و به اندازهاى جامع و پیچیده است که براى فهم کامل و بهرهگیرى تام از آن نیازمند تجزیه و تحلیل مىباشد." (ا.هیوم، 1372، ص18) میرچا الیاده نیز در دایرة المعارف دین نیز آورده: "شاید هیچ کلمهاى غیر دین نباشد که همواره و آشکارا خیلى صاف و ساده به کار رود؛ ولى در واقع، نمایانگر نگرش هایى باشد که نه فقط بسیار متفاوتند، بلکه گاه مانعة الجمعاند."(الیاده،1374،ص202) "تنها در غرب، آن قدر تعریفات فراوان از دین پدید آمده است که حتى ارائه فهرست ناقصى از آن غیر ممکن است." (خرمشاهی،1373،ص 85)
لذا موضوع «دین» از چنان گستردگى و وسعتى برخوردار است که به طور طبیعى، نمىتوان از یک بعد و یا منظر خاصى به تحقیق و بررسى آن پرداخت.( ا.هیوم،1372،ص24) به هر روی مسلما لازم است مقصود از دین در این پژوهش - تاحد امکان واضح - مشخص گردد. بدین ترتیب، ارزیابى دیدگاههاى گوناگون و متنوّع، می تواند روشنکننده وجوه گوناگون موضوع باشد.
1-2-1- معنای لغوی دین
به لحاظ لغوی واژه "religion" از ریشه لاتین"religio"، به معنای برقرار ساختن مجدد رابطه است(تالیافرو، 1998،ص22) و آگوستین آن را به معنای عبادت می دانست. فعالیتی که به واسطه آن مردم آگاهانه برای احترام و ستایش خدا رو به سوی او می کنند. بنابراین می توان آن را برقراری مجدد رابطه فراموش شده یا گسسته شده میان خدا و بندگان از طریق عبادت دانست.(گریفیتس، 2002، ص3) واژه "دین" نیز واژه ای عربی است که به معانی گوناگون از جمله، جزا، اطاعت، قهر و غلبه، عادت، انقیاد، خضوع، پیروی و مانند آنها آمده است.(یزدانی، 1389، ص3)
1-2-2- معنای اصطلاحی دین
در مورد معنای اصطلاحی دین جیمز لوبا (1912) تعاریف دین را به سه دسته عقلگرایانه، عاطفه گرایانه و عمل گرایانه تقسیم می کند.
- تعاریف عقل گرایانه: این گونه تعاریف دین را نوعی معرفت می دانند یعنی مجموعه از باورها که موجب پیدایش معرفت خاصی در انسان می شود. برای مثال هربرت اسپنسر می گوید:"ذات دین ایمان به این است که همه چیزهای تجلیات قدرتی هستند که فراتر از حد معرفت ماست."(هیوم، 1385، ص23) و به گفته ماکس مولر دین ایمانی است مستقل از حس و عقل و علی رغم آن که بشر را قادر میسازد که امر لایتناهی را درک کند. (مولر، 1893 ، ص 13)
- تعاریف عاطفه گرایانه: همچون تعریف شلایر ماخر متکلم پروتستانی آلمانی که دین را احساس وابستگی مطلق به چیزی دیگر می داند. ویلیام جیمز نیز با تاکید بر این جنبه می گوید: "دین عبارت است از تاثرات و احساسات و رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از از همه وابستگی ها رخ می دهد." (جیمز،1367،ص6)
2- 1- جوان
همانطورکه در مقدمه عنوان شد، محوریت مرکز محله مورد نظر، جوان و سپری کردن اوقات فراغت وی با رویکرد کارآفرینی و اصلاح الگوهای ذهنی وی می باشد.حال به بررسی جوان به عنوان محور بحث می پردازیم.
2- 1- 1- تعریف جوان
جوانی به زمانی میان کودکی و میانسالی در زندگی هر فرد گفته میشود. به طور تقریبی برابر است با سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی .جوانی همچنین با نمود، طراوت، نیرومندی، روح و.. بعنوانِ شخصی که جوان است نیز تعریف شده است. (مک میلان،1981،ص115)
در سراسر جهان، اصطلاحات جوان و نورسیده غالباً به یک مفهوم گفته میشوند. جوانی به دورهای از زندگی گفته میشود که نه کودکیست و نه بزرگسالی. بلکه جایی میانِ این دو است. وقتی میگوییم او جوان است جوانی، بعنوان مشخصه یک نگرش خاص از نوع رفتار شخص است.
در تعریف جوان و جوانی عمدتاً به مشخصه بلوغ روانی و ظهور رفتارها و حالات پس از دوران کودکی و نوجوانی توجه میکند و به همین نحو یک فیزیولوژیست آثار رشد و بلوغ فیزیولوژیکی را در اشخاص مد نظر قرار میدهد.
جوان حلقه اتصال دو نسل است :1- نسل گذشته 2- نسل آینده
هرگونه سخنی در مورد جوان در عین سادگی بسیار مشکل و پیچیده است، زیرا احتیاج به معرفت و شناخت کامل این دو نسل دارد. شناخت این نسل یعنی شناخت روحیات، شناخت تمایلات، شناخت احساسات، شناخت خواستهها و توانمندیهای جوان. پس اگر نتوانیم تفسیری صحیح و منطقی از جوان داشته باشیم، نمیتوانیم او را دریابیم و مهمترین نکته اینجاست که او نیز از خود، محیط خود، آینده خود و هدف آفرینش تفسیر روشن و همگون داشته باشد.
2- 1- 2- جوان و رهیافت¬های آن
اگر به مطالعات علمی در خصوص جوانان که بیشتر از نیمه دوم قرن بیستم به بعد انجام شدهاند نظری بیفکنیم متوجه میشویم که در مطالعات مربوط به مسائل جوانان رهیافتهای گوناگونی وجود داشته است. در بررسی تماس که انجام شده میتوان چهار رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت تنکردشناختی، رهیافت جامعهشناختی و رهیافت جمعیت شناختی. در سالهای اخیر به علت توجه و حساسیت بیشتر جوامع بر مسائل اجتماعی و توسعهای آن چه بیشتر مطرح بوده، رهیافت جامعهشناختی و جمعیت شناختی است. رهیافتهای جامعه شناختی را میتوان در مطالعات فرهنگی و خرده فرهنگی مربوط به جوانان مشاهده کرد و رهیافت جمعیت شناختی را در مدیریت توسعه و برنامهریزی دولتی که با اهداف آماری همراه است، مشاهده کرد. با این حال ضمن تأیید مجزا بودن چهار رهیافت فوق باید متذکر شد که رهیافتی تلفیقی از این رهیافتها وجود دارد که از طرف برنامهریزان امور جوانان اتخاذ میشود. برنامهریزان و سیاستگذاران خاص مسائل جوانان با اعتقاد به این که مسئله جوانان مسئلهای فرا بخشی است و نمیتوان آن را در یک حوزهی خاص مورد بررسی و رسیدگی قرار داد. اقدام به اتخاذ رهیافت چند بخشی میکنند. در رهیافت چند بخشی هم به مسائل روان شناختی، تنکردشناختی و جامعه شناختی جوانان توجه میشود و هم مسائل جمعیت شناختی جوانان در رهیافت چند بخشی به طور همزمان مسائل کیفی و کمی جوانان در نزد پژوهشگران و سیاستگذارانی که در حوزههای مختلف علم و عمل مشغول هستند، متفاوت است و این به علت رهیافتها و منظرهای مختلفی است که نسبت به موضوع مورد مطالعه خود دارند. این موضوع زمانی که چند ملت مختلف را مورد مقایسه قرار دهیم به وضوح مشهود است، زیرا در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی از جوان و جوانی در نزد برنامهریزان امور جوانان وجود دارد به طوری که جوانان را در گروههای سنی تقریباً متفاوت قرار میدهند. برای نمونه، جوانان در جمهوری اسلامی ایرانی گروه سنی 14 تا 29 سال، در اتریش گروه سنی 15 تا 25 سال ، در مالزی گروه سنی زیر 40 سال، و در تایلند گروه سنی صفر تا 30 سال تعریف شدهاند. به طور کل تعاریفی که از سوی بیشتر کشورهای جهان ارائه شده است معدل 15 تا 25 سال را شامل میشوند. در نزد سازمانهای بینالمللی نیز این تنوع و تکثر در تعریف از جوانان به چشم میخورد. برای نمونه، یونسکو که خود تحت نظام ملل متحد قرار دارد در تعریف خود از جوانان گروه سنی 15 تا 40 سال را پیشنهاد داد که مورد توافق بینالمللی هم قرار گرفت، در حالی که بخش اطلاعات ملل متحد و دیگر برنامهها و ارگانهای ملل متحد تعریف ارائه شده از سوی واحد جوانان ملل متحد مستقر در اداره امور اجتماعی و اقتصادی دبیرخانه ملل متحد را پذیرفتهاند: یعنی گروه سنی 15 تا 24 ساله. (مک میلان،1981،ص115)
در مطالعهای که سازمان ملل متحد تحت عنوان «وضعیت جهانی جوانان در دههی 1990» انجام داده است این تعریف از جوانان ارائه شده است:" جوانی مرحلهای انتقالی از علایق و آسیب پذیریهای کودکی به حقوق و وظایف بزرگسالی است. جوانی مرحله وظایف، مسئولیتها و مشکلات جدید است و نوجوانی معمولاً به عنوان دورهای موقت شناخته میشود که طی آن جامعه فرد را به عنوان یک کودک محسوب نمیکند، اما در عین حال به او موقعیت قانونی یک بزرگسال را نیز اعطا نمیکند. جوانان به هنگام بلوغ معمولاً از موقعیت کامل بزرگسالان و حقوقی چون تشکیل خانواده اشتغال به کار و حقوق سیاسی برخوردار نیستند. قبل از این که جوان فرصت داشته باشد از این مرحله انتقالی که جوانی نامیده میشود عبور کند اغلب با مشکلات گوناگونی در زمینههای بهداشت، مسائل خانوادگی مانند (خانواده و نزدیکان) مسائل آموزشی، رشد و پیشرفت مواجه میشود. در بعضی از کشورهای توسعه یافته کلمهی جوانان میتواند معنای اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. مانند کار تمام وقت، ازدواج و بچهدار شدن ( و نیز تا حدودی نحوه زندگی بزرگسالان) دختران و زنان جوان در مرحلهی جوانی سریعاً نحوهی زندگی بزگسالان را میپذیرند. بر این اساس تعریف جوان به عنوان فرد بین 15 تا 24 سال تعریفی مناسب برای کل جوانان و تحلیل آماری گروههای مختلف سنی به نظر میرسد. واژه جوان معانی گوناگونی در نقاط مختلف جهان دارد که تنها از طریق سن (تقویمی) افراد معنا پیدا نمیکند. با این حال، در فرهنگ و تاریخ کشورها نیز این نکته قابل بحث است که جوانی دورهای خاص از زندگی تلقی نمیشود و معیار سن و سال بر آن حاکم نیست. اگر در تاریخ ادبیات ملتهای مختلف نظری بیفکنیم این واقعیت کاملاً مشهود است که اکثریت ادیبان و حکیمان دردوران ما قبل مدرن هیچ معیار سنی خاصی برای جوانی قائل نیستند و جوانی را مجموعهای از رفتارها، هنجارها، عادات امیال، آرزوها، آزادیها، بیقیدیها و آرمانهای ضد و نقیض میدانند که توأم با عشق، صفا، وفا، خوشگذرانی و آزادیهای فارغ از جهان کار و تعلقات زندگی مادی است. در نگاه سنتی به جوان و جوانی ، معیار سن و سال برای تعریف جوانی کاری بیمعناست و این مسئله خود به سبک زندگی سنتی و جایگاه و چگونگی نظام آموزش در زمان گذشتههای دوربرمیگردد در دوران ما قبل مدرن دانش آموزان علاقمند به شرکت در جلسات درس (جمعیتی از افراد نا بالغ گرفته تا افراد میانسال) بدون رعایت سن و سال در حلقههای مشترک درسی و بحث حاضر میشدند. همچنین در متون و ادبیات ما قبل مدرن نیز هیچ اثری از معیارهای جوانی مدرن مانند سن و سال و دوره طولانی تحصیلات دیده نمیشود و بیشتر بر معیارهای عشق، خوشگذرانی ، شور و حال و توان و قدرت مردانه تأکید میشود. ( شرفی،1390،ص50)
آموزش سئو | دانلو تحقیق | همکاری در فروش | سایت آگهی رایگان | دانلود پاورپوینت درس |
---|---|---|---|---|
دانلود مقاله | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ | آموزش کاشت ناخن | کسب درآمد |
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 82 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 63 |
فصل دوم 5
2- مبانی نظری پژوهش 6
2-1 تعاریف، اصول و مبانی نظری 6
2-1 واژه شناسی 6
2-1-1 بهسازی 6
2-1-1-1 بازیافت 6
2-1-1-2 مراقبت 6
2-1-1-3 حمایت 6
2-1-1-4- استحکام پذیری 7
2-1-1-5- توان بخشی 7
2-1-1-6 – بهبود، سازماندهی و باز آبادانی 7
2-1-2 نوسازی 7
2-1-2-1 تجدید حیات 7
2-1-2-2 به روز کردن (انطباق) 8
2-1-2-3 تبدیل (دگرگونی) 8
2-1-2-4 حفاظت 8
2-1-2-5 نو شدن 8
2-1-2-6 احیاء 8
2-1-2-7 تعمیر 8
2-1-3 بازسازی 9
2-1-3-1 تخریب 9
2-1-3-2 پاک سازی 9
2-1-3-3 دوباره سازی 9
2-1-4 روشهای تلفیقی 9
2-1-4-1 الگویابی مجدد 9
2-1-4-2 یکپارچه سازی و وحدت مجدد 10
2-1-4-3 بیان متفاوت و موقعیت دوباره یافتن 10
2-1-4-4 بازآفرینی 10
2-1-4-5 نوزایی 10
2-2 مبانی و مفاهیم پایه 11
2-2 -1 مولفههای موثر بر ادراک مکان 11
2-2 -1-1 هویت 11
2-2-1-2 شرایط هویت مندی 11
2-2-1-3 عدم احراز هویت و تبعات آن 12
2-2-1-4 فضا 13
2-2-1-5 مکان 13
2-2-1-6 هویت مکان 14
2-2 -1-7 نماد یا نشانه (عامل تشخص مکان) 15
2-2 -1-8 حس مکان 16
2-2 -1-8-1 عوامل تشکیل دهندهی حس مکان 16
2-2-2 امنیت اجتماعی 17
2-2-2-1 نظریههای مطرح در زمینهی جرم و ناامنی 17
2-2-2-2 عوامل موثر بر بروز ناامنی 20
2-2-2-3 راهکارهای پیشگیری از وقوع جرم و ناامنی 21
2-2-2-3-1 تقویت عملکردهای طبیعی 22
2-2-2-3-2 کنترل دسترسی 22
2-2-2-3-3 نظارت طبیعی 23
2-2-2-3-4 حمایت از فعالیت اجتماعی 23
2-2-2-3-5 تعمیر و نگهداری 23
2-2-3 فرسودگی 23
2-2-3-1 انواع فرسودگی 24
2-2-3-2 طراحی در بافت کهن شهری 25
2-2-3-3 بافت شهری 25
2-2-3-4 بافت فرسودهی شهری 26
2-2-3-4-1 فرسودگی نسبی 27
2-2-3-4-2 فرسودگی کامل 27
2-2-3-5 عوامل پیدایش فرسودگی 27
2-2-3-5-1 عوامل اقتصادی 28
2-2-3-5-2 عوامل اجتماعی 28
2-2-3-5-3 عوامل کالبدی 29
2-2-3-5-4 عوامل مدیریتی 30
2-2-3-5-5 عوامل فرهنگی 32
2-2-3-5-6 عوامل ذهنی و روانی 32
2-2-3-6 شاخص فرسودگی 33
2-2-3-7 محله 36
2-2-3-7-1 مرکز محله 36
2-2-3-7-2 سیمای محله 37
2-2-3-7-3 ظاهر و ریخت شناسی محله 37
2-2-3-7-3-1 محلهی بدون طراحی 37
2-2-3-7-3-2 محلهی با طراحی قبلی 37
2-2-3-7-3-3 مصالح به کار رفته از گذشته 38
2-2-3-8 طبقه بندی ابنیه واجد ارزش موجود در بافت 38
2-2-3-8-1 معماری 38
2-2-3-8-2 تاریخی 38
2-2-3-8-3 مذهبی 39
2-2-3-8-4 قدمت 39
2-2-3-9 حوزهی توزیع فضایی فعالیتها در عناصر تاثیرگذار در بافت 39
2-2-3-9-1 عناصر بازار و نقش آن در بافت 39
2-2-3-9-2 کالبد ریخت شناسی بازار 41
2-2-3-9-3 نقشها و کارکردهای بازار 43
2-2-3-9-4 فرهنگ بازار 44
2-2-3-9-5 تحولات تاثیرگذار بر بازارهای معاصر 47
2-2-3-9-6 بازارها در بافت نوین شهری 48
2-2-3-9-7 دیدگاه ها 48
2-2-3-9-7-1 دیدگاه موزهای 48
2-2-3-9-7-2 دیدگاه نوسازی 49
2-2-3-9-7-3 دیدگاه بینابینی 49
جمع بندی 50
2-2-4 جلب مشارکت مردمی 50
2-2-4-1 ابعاد مشارکت 51
2-2-4-1-1 اقتصادی 51
2-2-4-1-2 اجتماعی- برنامه ریزی 51
2-2-5 ابزار جلب مشارکت مردمی 53
2-2-5-1 اعتماد سازی 54
2-2-5-2 اختیار 54
2-2-5-3 ترغیب و علاقه مند سازی مردم 54
2-2-5-4 آگاه سازی 54
2-2-6 پیاده محوری 55
مبانی نظری پژوهش
2-1 تعاریف، اصول و مبانی نظری
2-1 واژه شناسی
2-1-1 بهسازی
مجموعه اقداماتی که در راستای ارتقا و بهبود کالبد فرسوده در کوتاه مدت صورت میپذیرد. در واقع بهسازی زمان صورت میگیرد که فرسودگی نسبی بافت و بنا از لحاظ عملکردی رخ داده باشد. بهسازی میتواند اقدامات زیر (حناچی و همکاران، 8:1386) را دربر گیرد:
2-1-1-1 بازیافت
بازیافت به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که با حداقل هزینه و حداقل مداخلات، به ایجاد شرایط زیست بهینه منجر گردد. در واقع بازیافت به مجموعه اقداماتی گفته میشود که شرط دوام و بقای فضای معماری را در محیط پیرامونش بیشتر کند. بازیافت به معنای رفع خطر و بازگرداندن حیات مجدد به فضا در کوتاه مدت، با استفاده از نیروی حیاتی موجود در فضا، بنا یا مجموعه شهری است.
2-1-1-2 مراقبت
مراقبت به معنای حفظ، نگهداری، ممانعت و جلوگیری از خطرات و آسیبهایی است که به کالبد یا عملکرد اثر وارد میشود و در نهایت به اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری از خطرات احتمالی میانجامد. گاهی دامنه این واژه آنقدر گسترش مییابد که از آن به عنوان امری آئینی یاد میشود، به طوری که مخالفت با آن و یا حتی بیتوجهی به آن نوعی عمل ضد آیینی محسوب میشود.
این واژه بمعنای ایجاد شرایط مناسب به منظور حفظ و نگهداری مداوم فضای معماری است.
2-1-1-3 حمایت
حمایت میتواند دربر گیرنده مجموعه اقداماتی نظیر تهیه و تدوین قوانین، جلب حمایتهای دولتی، تعیین حوزههای حفاظتی و.... بوده و اقدامات مرمتی و تعمیر را نیز شامل شود.
2-1-1-4- استحکام پذیری
استحکام بخشی به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که توسط آن بتوان شاهد افزایش امنیت، قدرت و استحکام فضا، مجموعه و یا بنا بود. «هدف اساسی این عمل، بالا بردن میزان دوام و یکپارچگی در ساختار» سازمان فضایی و در مقیاس فضای معماری و مجموعه شهری، این امر در استحکام بخشی فضایی و در مقیاس بنا، در استحکام بخشی و تقویت سازه بنا مطرح گردد.
2-1-1-5- توان بخشی
توانبخشی بمعنای تجدید توان، تجدید حیات و حتی تجدید حیثیت یک بافت کهن است. توانبخشی از طریق تزریق فعالیت جدید در فضا سبب تجدید حیات بافت کهن میگردد. تجدید حیات یا تجدید حیثیت میتواند، تبدیل به ارتقای هویت معماری گردد. این واژه بیش از آنکه امری هملی محسوب شود، امری مفهومی و روانی است.
2-1-1-6 – بهبود، سازماندهی و باز آبادانی
این واژه به مجموعه اقداماتی گفته میشود که باعث تقویت جنبههای مثبت و تضعیف جنبههای منفی فضا، مجموعه و بنا شود. این اقدام میتواند مسائل اجتماعی، اقتصادی، مالی- فنی، اداری- اجرایی و کالبدی- فضایی را در بر میگیرد.
2-1-2 نوسازی
نوسازی زمانی اتفاق میافتد که کالبد معماری از کارکردی مناسب و معاصر برخوردار بوده ولی فرسودگی نسبی کالبدی سبب کارایی و بازدهی آن را کاهش داده باشد و نوسازی در عین حفاظت بنا و بافت کهن، سازمان فضایی آن را با اقدامات زیر بهینه سازی میکند (حبیب و مقصودی، 1388: 21-20).
2-1-2-1 -تجدید حیات
این واژه مجموعه اقدامات متنوع و تکمیلی است که برای بازگرداندن حیات مجدد به بافت و بنا انجام میشود. دخل و تصرف در این اقدامات میتواند با حذف و اضافه نمودن بخشهایی از سازمان کالبدی– فضایی صورت میپذیرد، بدون آنکه به هیات کلی بنا آسیبی وارد کند. معاصر سازی با تجدید حیات تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را دربر میگیرد.
2-1-2-2- به روز کردن (انطباق)
این واژه اقداماتی را شامل میگردد که با ایجاد شرایط مناسب در سازمان کالبدی– فضایی بافت و بنا، سازش و انطباق میان کالبد و فضای کهن را با نیازهای معاصر فراهم میسازد.
2-1-2-3 تبدیل (دگرگونی)
تبدیل در جاهایی که نیاز به معاصر سازی دارد به کار گرفته میشود و مجموعه اقداماتی را شامل میشود که بتوانند به تغییرات از پیش تعیین شده به نحوی پاسخ گویند که اخلال ناشی از این تغییرات را مرتفع سازند.
2-1-2-4 حفاظت
حفاظت در مقابل فرسایش طبیعی و انسان ساز صورت میگیرد و بمعنای نگهداری آثار به شکل اولیه خود است که به گونهای که بتواند به نیازهای نوین پاسخگو باشد و یا تغییراتی چند در شکل طبیعی، به حیات خود ادامه دهد. این تعریف حفاظت را به معنای نو شدن و نوماندن دائمی نزدیک میکند.
2-1-2-5 نو شدن
این واژه بمعنای شکل دادن و با باارزش کردن مجدد بنا یا بافت شهری است که از طریق مداخلههای کالبدی فضایی صورت میگیرد.
2-1-2-6 احیاء
این واژه بمعنای یگانگی بخشیدن به همه بخشهای از میان رفته بافت و کالبد ارزشمند معماری است، به شکلی که بتوان کلیت خدشه دار شده را با بازگردان حالت ذاتی و اصلی آن، از نو ایجاد کرد.
2-1-2-7 تعمیر
این اقدام مداخلاتی پیوسته و تدریجی را شامل میشود که باعث افزایش عمر بنا و بافت میشود.
2-1-3 بازسازی
بازسازی به معنای از نو ساختن است. بازسازی زمانی رخ میدهد که بافت و بنا فرسودگی کامل (فعالیت و کالبد) ایجاد شده باشد. فرآیند بازسازی با اقدامات زیر در پی ایجاد سازمان فضایی معاصر، جدید و موزونی است که بتواند گفتگوی خلاقی میان گذشته و آینده برقرار سازد (گلشن و حبیبی، 1378).
2-1-3-1 تخریب
تخریب اقداماتی را شامل میشود که قبل از انجام هرگونه عملیات بازسازی برای فراهم کردن بافت یا بنای مخروبه یا متروکه انجام میشود و امکان پساده کردن طرحهای بازسازی و نوسازی را مهیا میسازد.
2-1-3-2 پاک سازی
پاک سازی به مجموعه عملیاتی گفته میشود که برای روشن کردن خطوط سازمان فضایی کهن یا ایجاد سازمان فضایی جدید، در راستای مهیا کردن زمین و فضای مخروبه در وضعیت موجود به کار میرود.
2-1-3-3 دوباره سازی
دوباره سازی گاه به معنای ساخت مجدد سازمان فضایی بر اساس آنچه در بافت و بنای کهن بوده و گاه به معنای ایجاد سازمان فضایی جدید براساس ارزشها و معیارهای جاری و مرسوم و قابل انتقال به آینده است.
2-1-4 روشهای تلفیقی
2-1-4-1 الگویابی مجدد
این اقدام با اصلاح و ایجاد تغییرات در اثر، در پی ارائه الگویی جدید از سازمان فضایی بافت کهن است، به طوری که فعالیتهای تازه و فضایی دگرگونه را مطرح سازد. در الگویابی مجدد، مرمت میتواند بدون توجه به سابقه تاریخی اثر یا با الهام از الگوی کهن (بدون بازگشت مستقیمبه همان الگو) و در راستای ایفای نقش بهتر اثر صورت پذیرد.
2-1-4-2 یکپارچه سازی و وحدت مجدد
این اقدام در روند مربوط به از نو فعال شدن، ادغام و وحدت مجدد انجام میشود و در واقع هنگامی رخ میدهد که بخش یا بخشهایی از سازمان فضایی موجود در عمل از چرخه روابط فضایی و زیستی خارج شده باشد و حیات مجدد، از نو فعال کردن و پیوند مجدد آنها به پیکره سازمان فضایی جدید با ایجاد یگانگی و یکپارچگی کلی در دستور کار قرار گرفته باشد. این اقدام گاه در مقیاس کل بافت کهن در رابطه با کل شهر، بدون بازگشت به سازمان فضایی کهن و با تعریف مجدد سازمان فضایی آن صورت میگیرد.
2-1-4-3 بیان متفاوت و موقعیت دوباره یافتن
این واژه در مرمت و معاصر سازی سازمان فضایی کهن جایگاه ویژهای دارد. این اقدام در پی بازگویی مفاهیم، ارزش ها، هنجارها و رفتارهای کهن در قالبهای جدید است، به شکلی که محملی برای ورود آنها به سازمان فضایی آتی معماری فراهم گردد. این اقدام در پی فعال کردن دوباره و تجدید حیات بافتی است که بیش از هر چیز کارایی سنتی خود را از دست داده باشد.
2-1-4-4 بازآفرینی
این واژه به معنای تجدید نسل و از نو سر برآوردن است که در نفس خود، نوشدن و به روز آمد شدن را دارد. این اقدام میتواند شامل شباهتهای ظاهری سازمان فضایی معاصر با سازمان فضایی کهن باشد ولی رفتارهای فضایی معاصر و هنجارهای حادث شده از آنها هیچ شباهتی به آنچه از قبل بوده نخواهد داشت و خود دارای شخصیت و هویتی مستقل میباشد.
2-1-4-5 نوزایی
نوزایی، بیانگر دورهای است که در آن معماری در کالبد و محتوای خود از نو زاده میشود و مفهوم آن با ماهیت نوگرایی نیز عجین است. درعین حال، نوعی آغاز، شروع دوباره و بازگشت به اصل با تغییر و تبدیل در ساختار اجتماعی و کالبدی معماری با توجه به ابعاد هنری و فرهنگی و اصالت بخشی به محلات شهری از طریق آن، را نشان میدهد (p.15 frampton ,1999).
به بیان دیگر، نوزایی شکلی تکامل یافته از بازآفرینی با افزودن هدف دیگری بنام « بازگرداندن جمعیت » یا « باززنده سازی محتوای محیط کالبدی شهرها » است. (p.47 neal 2003) نوزایی با ترویج زندگی پایدار طراحی محیط فیزیکی مناسب فعالیتهای اجتماعی معاصر را در دستور کار قرار میدهد.
آموزش سئو | دانلو تحقیق | همکاری در فروش | سایت آگهی رایگان | دانلود پاورپوینت درس |
---|---|---|---|---|
دانلود مقاله | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ | آموزش کاشت ناخن | کسب درآمد |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 126 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
جوان
تعریف جوان
جوان و رهیافت¬های آن
ویژگی¬های جوان.
استقلال-طلبی
پرخاشگری.
برتری-جویی
احساس خلا
بحران¬های جوان.
بحران شخصیت یا هویت
بحران روابط اجتماعی.
بحران خانواده
بحران جنسی
بحران کار
بحران شناسایی
بحران الگوگریزی و الگوپذیری
راهکارهای ارتباط با جوان
درک موقعیت جوان.
شناخت نیازهای جوان و برآوردن آن.
سخن گفتن با جوان
سخن گفتن آمرانه و خشن
سخن گقتن اخلاق گرایانه.
سخن گفتن از موضع همه چیزدان و علامه
سخن گفتن انتقادگرایانه.
شنیدن سخن جوان
تاثیر محیط و معماری بر رفتار و اخلاق جوان
قرارگاه های رفتاری.
تعریف قرارگاه های رفتاری.
عناصر تشکیل دهنده یک قرارگاه رفتاری
اثر قرارگاه های رفتاری بر رفتار افراد
هویت فرهنگی
تعریف فرهنگ
تعریف هویت
رابطه فرهنگ و هویت
مرکز فرهنگی.
فرهنگسرا در یونان و روم.
فرهنگسرا در اروپا.
مراکز فرهنگی در ایران
خلاقیت
تعریف خلاقیت.
روانشناسی خلاقیت.
شیوه های گروهی برای پرورش خلاقیت
روش طوفان فکری(یا بارش مغزی).
روش گوردن
عوامل موثر در رشد خلاقیت
الگوهای پرورش خلاقیت
ویژگی های شخصیتی افراد خلاق.
راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
اوقات فراغت
چشم اندازها و نظریه های فراغت
2- 1- جوان
همانطورکه در مقدمه عنوان شد، محوریت مرکز محله مورد نظر، جوان و سپری کردن اوقات فراغت وی با رویکرد کارآفرینی و اصلاح الگوهای ذهنی وی می باشد.حال به بررسی جوان به عنوان محور بحث می پردازیم.
2- 1- 1- تعریف جوان
جوانی به زمانی میان کودکی و میانسالی در زندگی هر فرد گفته میشود. به طور تقریبی برابر است با سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی .جوانی همچنین با نمود، طراوت، نیرومندی، روح و.. بعنوانِ شخصی که جوان است نیز تعریف شده است. (مک میلان،1981،ص115)
در سراسر جهان، اصطلاحات جوان و نورسیده غالباً به یک مفهوم گفته میشوند. جوانی به دورهای از زندگی گفته میشود که نه کودکیست و نه بزرگسالی. بلکه جایی میانِ این دو است. وقتی میگوییم او جوان است جوانی، بعنوان مشخصه یک نگرش خاص از نوع رفتار شخص است.
در تعریف جوان و جوانی عمدتاً به مشخصه بلوغ روانی و ظهور رفتارها و حالات پس از دوران کودکی و نوجوانی توجه میکند و به همین نحو یک فیزیولوژیست آثار رشد و بلوغ فیزیولوژیکی را در اشخاص مد نظر قرار میدهد.
جوان حلقه اتصال دو نسل است :1- نسل گذشته 2- نسل آینده
هرگونه سخنی در مورد جوان در عین سادگی بسیار مشکل و پیچیده است، زیرا احتیاج به معرفت و شناخت کامل این دو نسل دارد. شناخت این نسل یعنی شناخت روحیات، شناخت تمایلات، شناخت احساسات، شناخت خواستهها و توانمندیهای جوان. پس اگر نتوانیم تفسیری صحیح و منطقی از جوان داشته باشیم، نمیتوانیم او را دریابیم و مهمترین نکته اینجاست که او نیز از خود، محیط خود، آینده خود و هدف آفرینش تفسیر روشن و همگون داشته باشد.
2- 1- 2- جوان و رهیافت¬های آن
اگر به مطالعات علمی در خصوص جوانان که بیشتر از نیمه دوم قرن بیستم به بعد انجام شدهاند نظری بیفکنیم متوجه میشویم که در مطالعات مربوط به مسائل جوانان رهیافتهای گوناگونی وجود داشته است. در بررسی تماس که انجام شده میتوان چهار رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت تنکردشناختی، رهیافت جامعهشناختی و رهیافت جمعیت شناختی. در سالهای اخیر به علت توجه و حساسیت بیشتر جوامع بر مسائل اجتماعی و توسعهای آن چه بیشتر مطرح بوده، رهیافت جامعهشناختی و جمعیت شناختی است. رهیافتهای جامعه شناختی را میتوان در مطالعات فرهنگی و خرده فرهنگی مربوط به جوانان مشاهده کرد و رهیافت جمعیت شناختی را در مدیریت توسعه و برنامهریزی دولتی که با اهداف آماری همراه است، مشاهده کرد. با این حال ضمن تأیید مجزا بودن چهار رهیافت فوق باید متذکر شد که رهیافتی تلفیقی از این رهیافتها وجود دارد که از طرف برنامهریزان امور جوانان اتخاذ میشود. برنامهریزان و سیاستگذاران خاص مسائل جوانان با اعتقاد به این که مسئله جوانان مسئلهای فرا بخشی است و نمیتوان آن را در یک حوزهی خاص مورد بررسی و رسیدگی قرار داد. اقدام به اتخاذ رهیافت چند بخشی میکنند. در رهیافت چند بخشی هم به مسائل روان شناختی، تنکردشناختی و جامعه شناختی جوانان توجه میشود و هم مسائل جمعیت شناختی جوانان در رهیافت چند بخشی به طور همزمان مسائل کیفی و کمی جوانان در نزد پژوهشگران و سیاستگذارانی که در حوزههای مختلف علم و عمل مشغول هستند، متفاوت است و این به علت رهیافتها و منظرهای مختلفی است که نسبت به موضوع مورد مطالعه خود دارند. این موضوع زمانی که چند ملت مختلف را مورد مقایسه قرار دهیم به وضوح مشهود است، زیرا در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی از جوان و جوانی در نزد برنامهریزان امور جوانان وجود دارد به طوری که جوانان را در گروههای سنی تقریباً متفاوت قرار میدهند. برای نمونه، جوانان در جمهوری اسلامی ایرانی گروه سنی 14 تا 29 سال، در اتریش گروه سنی 15 تا 25 سال ، در مالزی گروه سنی زیر 40 سال، و در تایلند گروه سنی صفر تا 30 سال تعریف شدهاند. به طور کل تعاریفی که از سوی بیشتر کشورهای جهان ارائه شده است معدل 15 تا 25 سال را شامل میشوند. در نزد سازمانهای بینالمللی نیز این تنوع و تکثر در تعریف از جوانان به چشم میخورد. برای نمونه، یونسکو که خود تحت نظام ملل متحد قرار دارد در تعریف خود از جوانان گروه سنی 15 تا 40 سال را پیشنهاد داد که مورد توافق بینالمللی هم قرار گرفت، در حالی که بخش اطلاعات ملل متحد و دیگر برنامهها و ارگانهای ملل متحد تعریف ارائه شده از سوی واحد جوانان ملل متحد مستقر در اداره امور اجتماعی و اقتصادی دبیرخانه ملل متحد را پذیرفتهاند: یعنی گروه سنی 15 تا 24 ساله. (مک میلان،1981،ص115)
در مطالعهای که سازمان ملل متحد تحت عنوان «وضعیت جهانی جوانان در دههی 1990» انجام داده است این تعریف از جوانان ارائه شده است:" جوانی مرحلهای انتقالی از علایق و آسیب پذیریهای کودکی به حقوق و وظایف بزرگسالی است. جوانی مرحله وظایف، مسئولیتها و مشکلات جدید است و نوجوانی معمولاً به عنوان دورهای موقت شناخته میشود که طی آن جامعه فرد را به عنوان یک کودک محسوب نمیکند، اما در عین حال به او موقعیت قانونی یک بزرگسال را نیز اعطا نمیکند. جوانان به هنگام بلوغ معمولاً از موقعیت کامل بزرگسالان و حقوقی چون تشکیل خانواده اشتغال به کار و حقوق سیاسی برخوردار نیستند. قبل از این که جوان فرصت داشته باشد از این مرحله انتقالی که جوانی نامیده میشود عبور کند اغلب با مشکلات گوناگونی در زمینههای بهداشت، مسائل خانوادگی مانند (خانواده و نزدیکان) مسائل آموزشی، رشد و پیشرفت مواجه میشود. در بعضی از کشورهای توسعه یافته کلمهی جوانان میتواند معنای اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. مانند کار تمام وقت، ازدواج و بچهدار شدن ( و نیز تا حدودی نحوه زندگی بزرگسالان) دختران و زنان جوان در مرحلهی جوانی سریعاً نحوهی زندگی بزگسالان را میپذیرند. بر این اساس تعریف جوان به عنوان فرد بین 15 تا 24 سال تعریفی مناسب برای کل جوانان و تحلیل آماری گروههای مختلف سنی به نظر میرسد. واژه جوان معانی گوناگونی در نقاط مختلف جهان دارد که تنها از طریق سن (تقویمی) افراد معنا پیدا نمیکند. با این حال، در فرهنگ و تاریخ کشورها نیز این نکته قابل بحث است که جوانی دورهای خاص از زندگی تلقی نمیشود و معیار سن و سال بر آن حاکم نیست. اگر در تاریخ ادبیات ملتهای مختلف نظری بیفکنیم این واقعیت کاملاً مشهود است که اکثریت ادیبان و حکیمان دردوران ما قبل مدرن هیچ معیار سنی خاصی برای جوانی قائل نیستند و جوانی را مجموعهای از رفتارها، هنجارها، عادات امیال، آرزوها، آزادیها، بیقیدیها و آرمانهای ضد و نقیض میدانند که توأم با عشق، صفا، وفا، خوشگذرانی و آزادیهای فارغ از جهان کار و تعلقات زندگی مادی است. در نگاه سنتی به جوان و جوانی ، معیار سن و سال برای تعریف جوانی کاری بیمعناست و این مسئله خود به سبک زندگی سنتی و جایگاه و چگونگی نظام آموزش در زمان گذشتههای دوربرمیگردد در دوران ما قبل مدرن دانش آموزان علاقمند به شرکت در جلسات درس (جمعیتی از افراد نا بالغ گرفته تا افراد میانسال) بدون رعایت سن و سال در حلقههای مشترک درسی و بحث حاضر میشدند. همچنین در متون و ادبیات ما قبل مدرن نیز هیچ اثری از معیارهای جوانی مدرن مانند سن و سال و دوره طولانی تحصیلات دیده نمیشود و بیشتر بر معیارهای عشق، خوشگذرانی ، شور و حال و توان و قدرت مردانه تأکید میشود. ( شرفی،1390،ص50)
آموزش سئو | دانلو تحقیق | همکاری در فروش | سایت آگهی رایگان | دانلود پاورپوینت درس |
---|---|---|---|---|
دانلود مقاله | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ | آموزش کاشت ناخن | کسب درآمد |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 82 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 69 |
3-1- روشهای درمانی: 58
3-1-1-رواندرمانی گروهی، رواندرمانی فردی و گروهی توأم، و نقشگزاری روانی: 58
3-1-2- رواندرمانی خانواده و زوجدرمانی 63
3-1-3- رفتادرمانی جدلی 64
3-1-4- بیوفیدبک 65
3-1-5- رفتاردرمانی 66
3-1-6- شناختدرمانی 66
3-2- فوریت های روانپزشکی در بزرگسالان: 67
3-3- طب مکمل و دگر شیوه در روانپزشکی 68
3-3-1- طب فشاری و طب سوزنی 69
3-3-2- عطردرمانی 70
3-3-3- رنگ درمانی 70
3-3-4- رقص درمانی 71
3-3-5- طب محیطی 72
3-3-6- ورزش 72
3-3-7- درمان با نورو ملاتونین 73
3-3-8- ماساژ 74
3-3-9- ناتوروپاتی 75
3-3-10- اوزون درمانی 75
3-3-11- نیایش 76
3-3-12- صوت درمانی 77
3-3-13- یوگا 77
3-3-14- هنر درمانی: 78
3-3-15- موسیقی درمانی : 87
3-3-16- بازی در فرآیند درمان 96
3-4- جمع بندی: 103
3-1- روشهای درمانی:
منظور از روان درمانی روشهایی است که برای تسکین اختلالات رفتار (بیماری روانی و مشکلات مربوط به سازگاری) به کار میرود و طی آن از وسایل روانشناسی مثل تلقین، روانکاوی، مصاحبههای راهنمایی و مشاوره و درمان نمایشی استفاده میشود.
3-1-1- رواندرمانی گروهی، رواندرمانی فردی و گروهی توأم، و نقشگزاری روانی:
پورافکاری (1392) معتقد است که یک روش درمانی روانپزشکی، که مقبولیت وسیعی هم دارد گروهدرمانی است که از نیروهای درمانی درون گروه استفاده میکند. همچنین از تعاملهای سازنده بین اعضاء و مداخلههای یک رهبر آزموده برای تغییر دادن رفتارها، افکار و احساسات غیر انطباقی افراد دچار آشفتگی روانی بهره میجوید. در دورهای که محدودیتهای مالی به طور فزاینده سختتر میگردند، تأکید بر رواندرمانی فردی کمتر میگردد، و رویکردهای دارویی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، بیماران بیشتری بیش از هر نوع درمان کلامی دیگر تحت مداوا با گروه درمانی قرار میگیرند. گروه درمانی هم در بیمارستان و هم به طور سرپایی، در مؤسسات، در واحدهای بستری شدن نسبی، خانههای نیمه راهی، در سطح جامعه، و کار شخصی قابل استفاده است. گروهدرمانی همچنین به وسعت توسط کسانی که تخصص بهداشت روانی نیستند به عنوان مکمل درمان اختلالات جسمی مورد استفاده قرار میگیرند. اصول گروه درمانی هم چنین با موفقیت در زمنیههای تجارت و آموزش به شکل آمادهسازی، حساسیت و نقشبازی قابل انطباق بودند.
رواندرمانی گروهی نوعی درمان است که در آن افراد دچار ناراحتی روانی که به دقت انتخاب شدهاند، زیر نظر درمانگری آموزش دیده، به منطور کمک به همدیگر برای تغییر دادن شخصیت خود، درگروهی قرار داده میشوند. با استفاده از انواعی از مانورهای تکنیکی و سازههای نظری، رهبر گروه از روابط متقابل اعضاء گروه برای ایجاد تغییر استفاده میکند.
انتخاب بیمار
برای تعیین تناسب برای گروهدرمانی درمانگر به اطلاعات زیادی احتیاج دارد، که در یک مصاحبه پالایشی یا غربالگری جمعآوری میشود. برای تشخیص عوامل پویائی، رفتاری و تشخیصی، روانپزشک باید سابقه دقیقی کسب کرده و معاینه روانی کامل به عمل آورد (رضاعی، 1391: 124).
اندازه
گروهدرمانی با گروههای کوچک مثل 3 نفر، و گروههای بزرگ مثل 15 نفر موفق بوده است، معهذا اکثراً درمانگرها 8 تا 10 نفر را تعداد مناسب برای گروه میدانند. در گروههای کوچک ممکن است تعامل کافی پیدا نشود، مگر اینکه اعضاء گروه آدمهای حرافی بوده باشند. درگروه بزرگ نیز، ممکن است تعامل بیشتر از آن باشد که اعضاء یا درمانگر بتوانند پیگیری نمایند.
بطور کلی جلسات گروه درمانی 1 تا 2 ساعت طول میکشد. معهذا، زمان انتخاب شده باید ثابت بوده باشد (پورافکاری، 1391: 45).
کندل (2005) بیان میکند که، گروههای مارتون در دهه 1970 خیلی رواج داشت امروزه چندان معمول نیستند. درمان مطول (یا گروه درمانی ماراتون) روشی است که در آن اعضاء 12 تا 72 ساعت را به طور مداوم با هم میگذرانند. نزدیکی تعاملی اجباری در جلسات مطول و محرومیت از خواب موجب از بین رفتن برخی از دفاعها آزاد شدن فرآیندهای عاطفی، و مکالمات صریحتر میگردد. معهذا جلسات مطول ممکن است برای کسانی که ایگو ضعیفتری دارند، مثل بیماران اسکیزوفرنیک و مرزی خطرناک باشد.
گروههای همگون و ناهمگون
بهطور کلی، اکثر درمانگرها معتقدند که باید گروه ناهمگون باشد تا حداکثر تعامل صورت بگیرد. بنابراین، گروه باید از اعضاء طبقات تشخیصی مختلف و با الگوهای رفتاری متفاوت انتخاب شوند، تمام نژادها، سطوح اجتماعی و زمینههای تحصیلی را دارا باشند، و در سنین مختلف و از هر دو جنس باشند.
بطور کلی، بیماران بین 20 تا 65 ساله را می توان بطور مؤثر در یک گروه قرار داد. تفاوتهای سنی سبب میشود که مدلهای فرزندـ والدین و برادر و خواهری پدید آید. به علاوه، ممکن است بیماران فرصتی پیدا کنند تا مسائل بین فردی را که به نظر غیر قابل تسلط میرسید بازسازی و اصلاح نمایند.
کودکان و نوجوانان را در گروههای مرکب از همسالان بهتر میتوان تحت درمان قرار داد. بعضی از نوجوانان به خوبی قادرند مطالب گروههای بالغ را، بدون توجه به محتوی هضم کنند. معهذا نباید آنها را از تجربه سازنده تعامل با همسالان، که ممکن است به گونهای دیگر قابل وصول نباشد، محروم نمود (Buckly, 2003:119).
گروههای باز در مقابل گروههای بسته
گروههای بسته تعداد و ترکیب معینی از بیماران دارند. اگر بیماری گروه را ترک کند، عضو جدیدی به جای او گرفته نمیشود؛ چنین گروههائی اصطلاحاً بسته نامیده میشوند. گروه باز گروهی است که تغییر یابی در آن زیاد است و وقتی اعضاء قدیمی آن را ترک میکنند اعضاء جدید گرفته میشود (Kaplan & Sadock’s, 2007: 19).
آموزش سئو | دانلو تحقیق | همکاری در فروش | سایت آگهی رایگان | دانلود پاورپوینت درس |
---|---|---|---|---|
دانلود مقاله | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ | آموزش کاشت ناخن | کسب درآمد |