لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
جایگاه علم و دین
مقدمه :
وقتی درمورد جایگاه علم ودین صحبت می کنیم ، در واقع می خواهیم بدانیم این مسأله از مسائل کدام علم است ، در کجا و چه دانشی درباره علم ودین صحبت می شود.
مسأله علم ودین بیشتر در دو دانش مورد توجه و محل بحث است، یکی الهیات و دیگری فلسفه دین .
از آنجا که این دو دانش با مسائل دینی سرو کار دارند ، به بحث علم ودین و مناسبات بین آن دو می پردازند، اما این مسأله برای فرد متدین نیز که طالب علم هم هست ولو اینکه در فلسفه دین و الهیات کار نکند، مطرح است، چون او هم تحت تأثیر کنجکاوی فطری ، در طلب علم است و علم را دوست دارد و از آن سو دین را هم می خواهد ، پس بحث علم ودین از این حیث برای فرد متدین مطرح می شود.
بنابر این جایگاه این مسأله دانش فلسفه دین و الهیات است و هر کدام از جهتی به این مسأله می پردازند.متألهان از باب شبهه شناسی به مسأله علم ودین و به ویژه به مسأله تعارض علم ودین می پردازند.
وظایف متألهان علی العموم عبارت است از تبیین مفاهیم و اثبات عقاید دینی و دفع شبهات ، به این لحاظ الهیات موضوع و روش واحد ندارد و برای انجام وظایف یاد شده در موضوعات متعدد وارد می شود و از روشهای مختلف بهره می گیرد و به سخن دیگر الهیات کثیر الموضوع و کثیرالروش است. محور وحدت بخش مسائل الهیات غایت واحد و آن دفاع از دین است.
ولی نگاه فلسفه دین به مسأله مناسبات علم ودین از منظر دیگری است ، فیلسوفان دین از منظر برون نگر مسائل دینی را مورد بحث قرار می دهند و مباحثی از قبیل بررسی ادله اثبات وجود خدا ، زبان دین ، وجه حاجت بشر به دین ، مناسبات علم ودین و ... را تبیین و تحلیل می کنند.
رابطه دین با علم
2
نظام معرفت دینی همیشه رقیب داشته است . این رقابتها مسأله ای تحت عنوان عقل و وحی به وجود آورده است . مسأله علم ودین همان مسأله عقل و وحی نیست ولی مسبوق به به آن می باشد .
در مورد تاریخچه بحث باید گفت بعد از رنسانس و رشد خیره کننده علم جدید ، علم جدید به راه علم قدیم نرفت . در قرون وسطی ، علم و دین و فلسفه هم سرنوشت بودند و این نکته بسیار مهمی است. علم قدیم زمین خورد و علم جدید متولد شد.
علم جدید در درون خود ، نطفه تعارض با دین داشت ، لذا مسأله ای به وجود آورد بنام تعارض علم ودین . بعدها به تدریج این مسأله به شکل یک مسأله کلامی در آمد و با عنوان نسبت علم ودین موضوع مطالعه فیلسوفان دین قرار گرفت. اکنون یکی از مسائل مهم فلسفه دین همین مسأله می باشد.
موضوع رابطه علم و دین از زوایاى مختلف و گوناگونى مورد بحث قرار گرفته است، مثلا ازجنبه معرفت شناسی که صورت آن اینست که نسبت معرفت دینی و معرفت تجربی چیست.
و یا در فلسفه علم بررسی شود که در آن صورت ساختار قوانین علمی با ساختار گزاره های دینی مقایسه می گردد.
و یا در فلسفه دین که در این صورت معرفت تجربی و دینی باهم مقایسه می شوند .
و نیز در الهیات و کلام و جامعه شناسی و روانشناسی می تواند قابل بررسی باشد.
و نیز دیده می شود که مورخان و جامعهشناسان علم، مساعدتها و موانعى را که دین و یا نهاد دینى در طول تاریخ براى پیدایش و رشد علم فراهم کرده است، مورد بحث قرار مىدهند.
و یا متکلمین و فلاسفه دین از سازگارى و عدم سازگارى محتواى دین با دستاوردهاى علوم بحث مىکنند.
به هر حال پیرامون رابطه علم ودین سه دیدگاه مطرح شده است:
الف: تعارض میان علم ودین
ب: تفکیک یا تباین میان علم ودین
3
ج:تعاضدو سازگاری علم ودین
تعارض میان علم ودین
سوالی که ازدیر هنگام مطرح است ، اینست که رابطه میان علم ودین ، بر مبنای تعارض است یا توازی ؟
از وقتی که یافته های چشمگیر و روز افزون دانشمندان در عصر جدید ، با معتقدات علمی کلیسا آشکارا در تعارض قرار گرفت و در این راستا ، طرفداران ماتریالیسم علمی ، به ویژه با تمسک به نظریات نیوتن و تبیین مکانیکی جهان ، در کنار پوزیتویست ها ی منطقی ، کل دین را داستانهایی پوچ و بی فایده دانسته ، یگانه بها را به علم دادند.
سپس برخی متالهه و نیز دانشمندان متدین ، برای رفع این تعارض راه حل هایی ارائه دادند، به این صورت که ، بنا بر تعارض میان علم و دین، ، اعتقاد به جدایی قلمرو و نیز تفاوت زبانی آن دو را بلامانع دانسته، برای هر کدام وظایف جداگانه ای بر شمردند، و حتی عده ای تعارض میان علم ودین در مباحث مشترک مثلا در مبحث آفرینش را با استدلال به سمبولیک بودن و قابل تفسیر بودن زبان دین ، برعکس زبان علم ، امری ظاهری دانستند.
درباره نخستین چالش علم ودین ایان باربور می گوید: در عصر پیدایش علم جدید، نخستین چالش عمده علم با دین ، از موفقیت های چشمگیر روشهای علمی ناشی شد.
در نتیجه این موفقیت های چشمگیرچنین به نظر می آمد که علم و روش علمی تجربی تنها راه قابل اعتماد برای رسیدن به واقعیت است. بسیاری از مردم فقط علم تجربی را امری عینی ، عقلانی و مبتنی بر شواهد تجربی استوار و محکم به شمار می آوردند، و دین را امری احساسی ، شخصی ، محدود و مبتنی بر سنت ها و وثاقت های متعارض با یکدیگر می انگاشتند.
بانظر به این تقسیم بندی ، می توان گفت:
تعارض های ممکن و محتمل بین علم و دین ممکن است به یکی از صورت های زیر باشد:
4
تعارض های روانشناختی میان روحیه علمی و روحیه دینی به عبارت دیگر تعارض ذهنیت علمی با ذهنیت دینی
تعارض های محتوایی میان یافته های علمی و ظواهر دینی به عبارتی تعارض گزاره های علمی با گزاره های دین
تعارض میان پیش فرضها و لوازم عقاید دینی با پیش فرضها و لوازم نظریات علمی یا تعارض در مبانی و جهان بینی
تعاضدو سازگاری علم ودین
صاحبان این دیدگاه براین اعتقادند که میان علم و دین رابطه حسنه وجود دارد و و لذا در صدد بر آمدند تا مطالب کلامی را فرضیه هایی علمی دانسته ، و آن دو را در یک فرضیه کلان تر در هم ادغام نمایند.
به همین خاطر بیان نمودند که علم و دین نه تنها سازگارند که مکمل هم می باشند و تصویر ما را از جهان هستی تکمیل می کنند، هر کدام ویژگیهایی را از جهان هستی ارائه می دهند که مجموعه اینها تصویر کاملتری را در اختیار بشر قرار می دهد.
مثل بازسازی تصویر یک فرد که مأموران آگهی دنبال او هستند و کسانی که ماجرا را دیده اند، هر کدام ویژگیهایی را در اختیار مأمور قرار می دهند و او به تدریج تصویر کاملتری از فرد مورد نظر به دست می آورد.
بنابر این صاحبان نظریه تعاضد می گویند:
بین علم و دین تعارضی که وجود ندارد، بماند ، بلکه بین آنها تعاون برقرار است و در حقیقت این دو مکمل هم هستند.و لذا آنچه طبیعی به نظر می رسد، وجه تعاضد و تعاون می باشد. چون علم و دین قلمرو یکسانی دارند و راجع به امر واحدی صحبت می کنند .
سازگاری علم و دین در اندیشه اسلامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 18 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
عنوان : گیاه داروئی نعناع
اطلاعات آب و هواشناسی قوچان
گستردگی استان و عواملی مانند وجود رشته کوههای مرتفع و مناطق کویری ، دور از دریا و وزش بادهای مختلف موجب گوناگونی آب و هوا در مناطق آن گردیده است .
در بیشتر بررسیهای انجام گرفته از جمله مطالعات آمایش خراسان ، این سرزمین به سه منطقه آب و هوایی شمال ، مرکز و جنوب تقسیم می شود .
شمال خراسان بطور کلی دارای شرایط آب و هوایی معتدل و سرد کوهستانی است .این منطقه حاصلخیز ترین و متراکمترین بخش استان از نظر جمعیت ، فعالیتهای اقتصادی وامکانات زیر بنایی است . که شامل شهرستانهای بجنورد ، قوچان ، شیروان ، مشهد، درگز ، چناران و سرخس می شود .
مساحت این منطقه حدود پنجاه و هشت هزار کیلومتر مربع است که5/18% وسعت کل استان را تشکیل می دهد . بیشتر جمعیت و امکانات اقتصادی و زیر بنایی این منطقه در اطراف مشهد و در محور مشهد – قوچان قرار دارد .
منطقه مرکزی استان شامل شهرستانها ی سبزوار ، اسفراین ، نیشابور ، تربت حیدریه ، کاشمر، تربت جام ،تایباد و خواف است . و مساحتی در حدود 85هزار کیلومتر مربع دارد که 2/27 %استان را در بر می گیرد .
گیاه نعناع
ص 1
رطوبت شهرستان قوچان
این ناحیه یبن 300 تا400 میلیمتر تغییر می کند ولی در مناطق جنوبی ، شرقی و مرکزی که بیش از 85% مساحت خراسان را شامل می شود میزان بارندگی در این مناطق تقریبا معادل 150 میلیمتر است .
تنوع آب و هوایی قوچان عبارت است از :
-آب و هوای سرد کوهستانی و نیمه صحرایی سرد در شمال و شمال غرب
-آب و هوای معتدل کوهستانی در مناطقی از شمال و شمال غرب و مرکز
-آب و هوای نیمه صحرایی ملایم در شمال شرق ، مرکز و مناطقی از غرب و نیز مناطق کوهستانی جنوب
-آب و هوای گرم صحرایی فراگیر مناطق مرکزی به طرف جنوب وجنوب غرب
گیاه نعناع
ص 2
Ph موجود در خاک قوچان
کربناتهای محلول معمولا وجود ندارد لکن مقادیر کمی بی کربنات ممکن است وجود داشته باشد . از جمله کاتیون های عمده این خاک ها می توان کلسیم، منیزیم و سدیم را نام برد. این خاک ها دارای pH کمتر از 8.5 هستند و مقدار سدیم قابل تبادل انها نیز کمتر 15 درصد می باشد.
(قبادیان،1373)اصلاح این خاک ها خروج املاح اضافی از منطقه توسعه ریشه مستلزم زهکشی مناسب است . چون برای اصلاح این خاک ها باید املاح محلول را به وسیله مقدار زیادی اب از نتحیه ریشه زای گیاهان سست و به اعماق خاک برد. اگر زهکشی مناسب نباشد ابیاری با این مقدار اب موجب بالا امدن سفره اب زیر زمینی می شود و نه تنها موجبات اصلاح خاک را فراهم نمی کند بلکه منجر به تجمع املاح در سطح خاک می گردد.(هنری .فوت،1377)
گیاه نعناع
ص 3
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
اگر بپذیریم که عقل سالم در بدن سالم است و یک فرد با عقل سالم می تواند فرد مفیدی به حال خود و اجتماع باشد، در آن صورت درمی یابیم که چرا جوامع پیشرفته سرمایه گذاری زیادی بر روی این امرخطیر یعنی ورزش می کنند. در متون تاریخی همواره از از ورزشکاران و پهلوانان بعنوان افرادی جسور و جوانمرد یاد می شود. امروزه اثرات مفید ورزش بر ساختار فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بر هیچکس پوشیده نیست. اگر در جامعه ای فرهنگ ورزشی جایگاه مناسب خود را پیدا کند، افرادآن جامعه از سستی و کرختی رهایی می یابند و علاوه بر بالا رفتن نیروی کار، از صرف هزینه های گزاف درمان بیماریها کاسته می شود. چون در هنگام ورزش موادی بنام آندورفین در بدن زیاد می شود و دستگاه گردش خون اکسیژن را به تمام بافتهای بدن به مقدار کافی می رساند، یک ورزشکار همواره شاداب بوده و از نشاط کافی برخوردار است. بنابراین نیازی به مواد مخدر برای دستیابی به نشاط ندارد. از طرفی نشاط ورزشی یک نشاط پایداراست و روز بروز سلامتی و نیروی فرد را افزایش می دهد. اما سرخوشی از مواد مخدر یک سرخوشی کاذب وناپایدار بوده و به مرور نیروی فرد را تحلیل برده و او را به کام مرگ می فرستد. در سایه ورزش افراد اجتماع ، افرادی منطقی، منضبط ، با اخلاق و با گذشت خواهند شد. در هنگام ورزش همراه با سمومی که از طریق عرق کردن از بدن دفع می شوند ، پلیدیها و زشتی ها جای خود را به نشاط ، طراوت و انسانیت خواهند داد و یک روح آزاد پرورش خواهد یافت.
ورزش و ذخیره قلبی
بنا به تعریف ، ذخیره قلبی عبارت است از نیروی مصرف نشده قلب در حال استراحت ، برای رسانیدن اکسیژن به بافتهای بدن. مکانیزمهای ذخیره قلبی شامل تغییرات در : 1- تعداد ضربان قلب ، 2- حجم انقباضی و انبساطی ، 3- حجم ضربه ای ، 4- جذب اکسیژن توسط بافتهای بدن، می باشد. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در خلال ورزش سنگین، برون ده قلب ممکن است از حالت عادی که 6 لیتر در دقیقه است ، به 25 لیتر در دقیقه یا بیشتر برسد، مصرف اکسیژن از 250 میلی لیتر در دقیقه به 1500 میلی لیتر در دقیقه افزایش یابد، و ضربان قلب ممکن است از حالت عادی که 72 تا در دقیقه است به 180 تا در دقیقه افزایش یابد. افزایش نیاز بدن به اکسیژن، به منظور برآورده کردن نیازهای سوخت و ساز در خلال ورزش با افزایش چشمگیر برون ده قلب ( حجم ضربه ای × تعداد ضربان قلب ) و یا جذب بیشتر اکسیژن توسط بافتها از مویرگها برآورده می شود. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در حال استراحت، خون شریانی حاوی 18 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون و خون وریدی حاوی 14 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. بنابراین اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال استراحت در حدود 4 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. در خلال ورزش ، افزایش در برون ده قلب حتی اگر به حداکثر مقدار ممکن هم برسد به آن اندازه کافی نیست که بتواند احتیاجات متابولیک بدن را برآورده نماید و مکانیزمی که در اینجا به کمک بدن می آید جذب زیاد اکسیژن توسط بافتها از مویرگها در خلال ورزش است که آنقدر اکسیژن را جذب می کند که اکسیژن وریدی بطور چشمگیری کم شده و اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال ورزش به 14 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می رسد.
2
واکنش قلب و عروق به ورزش
در هنگام ورزش جریان خون از پوست ، کلیه ها و احشاء به طرف ماهیچه های در حال فعالیت سرازیر شده ، مقاومت عروق محیطی کاهش می یابد و اختلاف فشار خون ماکزیمم و می نیمم زیاد شده و تعداد تنفس افزایش می یابد.
قلب ورزشی
یک گروه واکنش های فیزیولوژیک در افراد ورزشکار که به ورزشهای سخت و سنگین می پردازند ایجاد می شود. کاهش تعداد ضربان قلب یکی از مشخصات برجسته این افراد است و بزرگ شدن هر دو بطن قلب در عکس ساده قفسه سینه این افراد به وضوح دیده می شود. این بزرگی قلب که در یک فرد غیر ورزشکار ، غیر طبیعی در نظر گرفته می شود، در افراد ورزشکار نباید اشتباها به عنوان یک بیماری قلب در نظر گرفته شود.
فیزیولوژی قلب ورزشی
بزرگی و گشادی قلب از مشخصات برجسته ورزشکاران سخت کوش است. بزرگی و گشادی قلب در ورزشکاران سخت کوش توانایی پمپ کردن قلب را بالا برده و رها شدن اکسیژن در بافتها را چه در هنگام استراحت و چه در هنگام فعالیت افزایش می دهد ، که همه اینها بخاطر بالا رفتن حجم ضربه ای قلب می باشد. افزایش در زمان پر شدن یعنی هنگام انبساط قلب ایجاد می شود. کل مقدار هموگلوبین و حجم خون ورزشکاران سخت کوش هم افزایش می یابد که باعث می شود انتقال اکسیژن به بافتها ساده تر انجام گیرد. تعداد ضربان قلب چه درحال استراحت و چه در ورزشهای سبک در ورزشکاران سخت کوش به طور واضحی کم است.
اگر چه افزایش حجم بطنی باعث افزایش کار ضربه ای بطن چپ می شود، اما کم بودن تعداد ضربان قلب باعث به هدر نرفتن اکسیژن شده ومصرف اکسیژن توسط عضله قلب کاهش می یابد واین امر کاملا به نفع قلب می باشد.
اگر ورزش سخت در زندگی فرد ادامه پیدا نکند، بزرگی قلب و کم بودن ضربان قلب که از مشخصات این افراد است بتدریج از بین می رود. یک فرد غیر ورزشکار برون ده قلب خود را در موقع فعالیت در درجه اول با افزایش تعداد ضربان قلب بالا می برد ، اما فرد ورزشکارسخت کوش این عمل را با بالا بردن حجم ضربه ای انجام می دهد. فشارهای داخل قلبی را اگر در افراد ورزشکار سخت کوش اندازه گیری کنیم طبیعی است. همچنین فشار داخل حفره های قلب و ریه و عروق محیطی بطور طبیعی به فعالیت پاسخ می دهند.
3
جنبه های پزشکی
کم شدن تعداد ضربان قلب گاهی اوقات با بی نظمی از علائم مشخصه قلب ورزشی است. بی نظمی های دهلیزی و بطنی وتغییرات ( اس ـ تی ) ممکن است در نوار قلب مشهود باشد. این بی نظمی ها به طور واضحی بدون علامت هستند و زمانی که ضربان قلب بالا می رود این بی نظمی ها محو می شوند . ولتاژ امواج ( کیو ـ آر ـ اس ) و ( تی ) در نوار قلب افزایش می یابد و اغلب یک موج ( یو ) برجسته وجود دارد که حتما مربوط به کم شدن تعداد ضربان قلب است. فشار خون در افراد ورزشکار با افراد عادی فرق چندانی ندارد. صدای سوم قلب در ورزشکاران شایع است. یک صدای اضافی در لبه چپ جناق سینه و صدای چهارم قلب هم ممکن است شنیده شود. در عکس ساده قفسه سینه قلب بزرگ است. در اکو کاردیو گرافی ابعاد حفره بطن چپ و ضخامت دیواره آن افزایش نشان می دهد.
شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فعالیت فیزیکی بسیار شدید در یک فرد با قلب سالم تاثیر سوء داشته باشد، اما مرگ ناگهانی چه در موقع استراحت و چه در موقع فعالیت گاه گاهی در یک ورزشکار به ظاهر سالم و جوان اتفاق افتاده که حتما بخاطر بی نظمی قلبی است. این مرگ ناگهانی در ورزشکاران اکثرا علتهای دیگری دارد. مثلا ممکن است بخاطر تصلب شرائین نهفته، بیماریهای التهابی قلب یا ناراحتی های نهفته مادرزادی قلب باشد. مرگ ناگهانی در یک ورزشکار با قلب سالم بعید بنظر می رسد.
تاثیر فعالیت های فیزیکی بر بیماریهای قلبی
مطالعه رابطه بین شیوع بیماریهای کم خونی قلب با فعالیت فیزیکی بسیار مشکل است ، زیرا متغیرهای زیادی در این رابطه وجود دارد. مطالعات نشان می دهد که هر چقدر یکجا نشینی کمتر باشد ، احتمال مرگ ناگهانی کمتر است. چگونه فعالیت فیزیکی ممکن است مرگ در اثر کم خونی قلب را کاهش دهد و یا احتمال تصلب شرائین را کم کند ، مکانیزم دقیق آن هنوز کاملا مشخص نیست. فقط می دانیم که ورزش باعث مصرف کالری شده و چربی خون را کاهش می دهد. افزایش چربی مرغوب خون یعنی ( اچ – دی – ال ) با ورزش که باعث جلوگیری از سکته قلبی می شود ، هنوز یک معما است، اما مطالعات در یک موضوع متفق القولند و آن اینکه فعالیت فیزیکی مستمر و مرتب یک عامل مهم در پیشگیری از بیماریهای قلبی است.
کاهش خطر بیماریهای قلبی ناشی از چاقی با ورزش
سالهاست به افرادی که از افزایش وزن و چاقی رنج میبرند، توصیه میشود فعالیت بدنی خود را افزایش داده تا با کاهش وزن از چاقی و عوارض ناشی از آن مانند بیمارهای قلبی و عروقی رهایی یابند، اما این سوال مطرح میباشد که اگر فرد چاق با ورزش نتواند به وزن طبیعی خود برسد، آیا این ورزش باز هم برای کاهش بیماریهای قلبی مفید است؟
4
دکتر وینستین و همکارانش از دانشگاه بوستون در مقاله اخیرشان در مجله Archives of Internal Medicine در شماره آوریل سال 2008 میلادی به بررسی این سوال پرداختهاند.
نتایج این مطالعه نشان داده است، خانمهایی که اضافه وزن دارند یا چاق هستند، میتوانند با بالا بردن سطح فعالیت بدنی خود از طریق ورزش خطر بیماریهای قلبی را کاهش دهند.
اگرچه دکتر وینستین و همکارانش تاکید دارند میزان بالای فعالیت بدنی بدون این که با کاهش وزن همراه باشد بعید است بتواند خطر بیماریهای قلبی را در این افراد به طور کامل برطرف کند.
در این مطالعه محققان دانشگاه بوستون تاثیرات چاقی و عدم فعالیت روی بیماریهای قلبی را با استفاده از یافتههای به دست آمده از 39000 زن 45 ساله و بالاتر که هنگام شروع بررسی هیچگونه بیماری قلبی، سرطان و دیابت نداشتند، مورد بررسی قرار دادهاند.
بررسی ابتدایی نشان داد34 درصد از خانمهای مورد مطالعه، فعالیت بدنی متوسطی را به میزان 30 دقیقه و 5 روز در هفته در برنامه زندگی خود لحاظ کرده بودند. 51 درصد افراد مورد مطالعه در ابتدای وزن طبیعی، 31 درصد اضافه وزن داشته و 18 درصد نیز چاق بودند.
در طول دوره 11 ساله مطالعه، 948 نفر از این زنان مواردی ازجمله حمله قلبی یا فرم دیگری از بیماری قلبی را تجربه کرده بودند. بررسی نتایج این مطالعه تاکید بر آن دارد که تاثیر وزن بدن و فعالیت بدنی روی بیماریهای قلبی و عروقی مستقل از هم است.
همان طور که انتظار میرفت، افرادی که وزن طبیعی و فعالیت بدنی داشتند، کمترین عوامل خطر بیماریهای قلبی را نیز داشتند. در مقایسه با این گروه، افراد چاق و غیرفعال 5/2 مرتبه بیشتر احتمال گسترش بیماریهای قلبی را داشتند.
در هر دو دسته افراد چاق و آنهایی که اضافه وزن داشتند، فعالیت بدنی خطر بیماریهای قلبی را کاهش میدهد، اما این خطرات هیچ گاه به آن میزانی که در افراد با وزن طبیعی کاهش مییابد، کاهش پیدا نمیکند.
نتایج این مطالعه اهمیت توصیه برای افزایش میزان فعالیت بدنی و نیز حفظ وزن طبیعی را در کاهش خطر بیماریهای قلبی را بیش از پیش گوشزد میکند.
اگرچه بهترین اثرات کاهش خطر بیماریهای قلبی و عروقی در افراد چاق پس از رسیدن به وزن طبیعی حاصل خواهد شد، ولی نتایج این مطالعه نشان میدهد که افراد چاق با وزن مقاوم نیز نباید ناامید شده؛ چراکه حتی بدون کاهش وزن نیز خطر بیماریهای قلبی در این افراد میتواند به میزان 30 درصد کاهش یابد
بیماری های قلبی و ورزش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جشن سده
واژه سده : بیشتر دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد می دانند. ابوریحان بیرونی می نویسد: “سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته اند که هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، میان آن و پایان سال عدد صد بدست می آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند” و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده : “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید .”
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است، زمستان در تقویم کهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است و برخی گفته اند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
زنده یاد استاد مهرداد بهار معتقد است که واژه سده از فارسی کهن به معنی پیدایش و آشکار شدن آمده و آن را برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین روز تولد خورشید (یلدا) دانسته و می نویسد: … جشن سده سپری شدن چهل روز از زمستان و دقیقا در پایان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشنی دیگر که در دهم دی ماه برگزار می شده و کمابیش مانند جشن سده بوده هم باید توجه کنیم که در آن نیز آتش ها می افروختند. اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا – تولد دیگری برای خورشید بدانیم، می توان آنرا هماهنگ با جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد، آیین کهن و زنده ایرانی دانست. (در همه استان های کشور و سرزمین های ایرانی نشین، دهم و چهلم کودک را جشن می گیرند) و این واژه “
sada”(اسم مونث) که به معنی پیدایی و آشکار شدن است ، در ایران باستان sadok و در فارسی میانه sadag بوده و واژه عربی سذق و نوسذق (معرب نوسده) از آن آمده است.
پیشینه اسطوره ای پیدایش آیین و جشن سده: از اسطوره های جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی می گوید: هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار، کندن کاریز، کاشتن درخت … را به او نسبت می دهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقه ای زد و آتش پدیدار شد. هم در کتاب “التفهیم” و هم “آثارالباقیه” ابوریحان، از پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آنرا افروختن آتش بر بامها می داند که به دستور فریدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمده است که : “آفریدون … همان روز که ضحاک بگرفت جشن سده برنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز، آیین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و دور آن به جای می آورند.”
نوشتههای رضا مرادی غیاث آبادی در زمینه فرهنگ ایران باستان و اخترباستانشناسیچه عاملی مانع گسترش جشن سده در ایران است؟
یکی از ویژگیهای مهم جشنهای ایرانی در این است که برخلاف بسیاری از ملل گوناگون، برگرفته از دستورهای دینی و مذهبی نبوده و بیشتر از پدیدههای اقلیمی، اجتماعی و کیهانی تأثیر پذیرفتهاند. اما همواره و در طول زمان، پیروان برخی ادیان کوشش کردهاند تا جشنهای مهم و گسترده را به هر شکل ممکن به دین دوستداشته خود پیوند زنند، به آن رنگ و بوی مذهبی بدهند و جامهای تازه بر تن آن بپوشانند. یکی از تازهترین چنین تغییرات و تحریفهایی، انتساب جشن سده به سنت دینی زرتشتیان است.
پیش از این در مقاله «جشن سده» به این نکته پرداختم که این آیین یکی از کهنترین جشنهای شناختهشده و ملی ایران است که متعلق به همه مردم و منحصر به هیچیک از اقوام و ادیان نیست. از این جشن در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده و تا چند سال اخیر توسط آنان برگزار نمیشده است. از همین روی دانسته میشود که جشن سده بر خلاف خواست موبدان زرتشتی عصر ساسانی و دورههای پس از آن بوده است.
اما در دوران معاصر و همزمان با توجه و علاقه روزافزون جوانان ایران به آیینها و فرهنگ ملی، خوشبختانه زرتشتیان نیز تصمیم گرفتند تا این جشن را مانند بسیاری از دیگر مردمان ایرانی برگزار کنند. متأسفانه این تصمیم نیکو بگونه نامناسبی به اجرا در آمد: نخست اینکه اینان کوشش کردند به همگان بباورانند که جشن سده سنت دینی آنان بوده، از دیرباز آنرا برگزار کرده و تنها آنان هستند که این جشن را برگزار میکنند. دوم اینکه در برگزاری مراسم، به شیوههای کهن و مردمی آن بیتوجهی نشان دادند و اجرای آنرا در انحصار موبدان قرار داده و دیگران را موظف کردند تا تنها تماشاگر مراسم باشند. سوم اینکه با اجرای دعاخوانی و سخنرانیهای مقامات سیاسی، جایگاه این مردمیترین جشن ایرانی را به مراسمی مذهبی و سیاسی که اجرای آن در اختیار گروهی خاص است، تنزل دادند. چهارم اینکه تمامی سنتهای مردمی، ترانهها، سرودها، بازیهای گروهی، نمایشهای همگانی و دیگر آیینهای آنرا به کنار گزاردند و به دعا و موعظه پرداختند.
چنین شیوهای علاوه بر تحریف تاریخ و فرهنگ، موجب شده است که جوان جستجوگر و دوستدار فرهنگ کهن که آگاهی کمتری از مناسبتهای ملی و شیوههای برگزاری آن در نواحی گوناگون دارد، چنین بپندارد که برای گرامیداشت آیین نیاکان، تنها راه ممکن شرکت در چنین مراسمی است. اینان که نمیدانند شیوه اصیل و کهن برگزاری سده، نه در گرد آمدن بر حلقه مراسم ساختگی روحانیان، که در فراوانی شمار آتشها در هر کوی و برزن، و بر فراز هر کوه و بام است؛ با شور بسیار به چنین مراسمی میشتابند و آنگاه است که وقتی با دربان و کارت شناسایی و مزاحمتها روبرو میشوند، خسته و ناامید باز میگردند و خود را سرزنش میکنند که نتوانستهاند آیین نیاکان را پاس دارند. از سوی دیگر، چنین تبلیغی که «این مراسم خاص زرتشتیان است و دیگران حق ورود ندارند»، موجب شده تا عدهای دیگر که تصور میکنند شکل درست برگزاری مراسم به
همین گونه است و قصد برگزاری مستقل آنرا دارند، آنگاه که برای اجرای مراسم و دریافت «مجوز» به مقامات مسئول مراجعه میکنند، با پاسخ «شما زرتشتی نیستید» روبرو میشوند. در واقع بهانهای نیز بدست «اعطا کنندگان مجوز» افتاده است.
باز از سوی دیگر، متأسفانه عدهای عجولانه و بدون بررسی کافی چنین گفته و نوشتهاند که چون از جشن سده در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده است، پس این جشن اصلاً آیینی ایرانی نیست و از کشورهای دیگر به ایران آمده است.
به گمان این نگارنده، اینکه هممیهنان زرتشتی تصمیم گرفتهاند جشن سده را به مانند دیگر مردمان کرمان و خراسان و لرستان و کردستان و نواحی دیگر، برگزار کنند، تصمیمی بسیار شایسته و نیکوست. اما دینی جلوه دادن این جشن، برگزاری آن به شیوهای ساختگی، دخالت دادن موبدان و شخصیتهای سیاسی در آن و انحصار برگزاری آن تنها در یک مکان، از موانع جدی گسترش این جشن ملی و کهن ایران است و جا دارد جوانان و دوستداران باورهای نیاکان به این نکته توجه داشته باشند که همه جشنها و مناسبتهای ایرانی، در ذات خود دارای چنین ویژگیای هستند که «برای برگزاری آنها نیازی به روحانی و نیازی به اجازه و کسب تکلیف از هیچ شخصی نیست».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان